۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'احياء علومالدين' به 'إحياء علوم الدين') |
|||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
هنگامى كه علامه حلب در آن زمان شيخ «راغب طباخ» از نبوغ و علاقه وى به علم حديث مطلع گرديد، برای بزرگداشت و اعتراف به فضل و بزرگىاش، اجازه روايت حديث به وى اعطا كرد. | هنگامى كه علامه حلب در آن زمان شيخ «راغب طباخ» از نبوغ و علاقه وى به علم حديث مطلع گرديد، برای بزرگداشت و اعتراف به فضل و بزرگىاش، اجازه روايت حديث به وى اعطا كرد. | ||
شيخ هنوز بيست بهار از عمرش نگذشته بود كه پس از مطالعه مجله «المنار» بهرشته تحرير [[محمد رشید رضا|شيخ رشيدرضا]]، به سوى علم حديث روى آورد. از زبان خود شيخ بشنويم كه مىگويد: «روزى در يكى از كتابفروشىها، يك شماره از مجله «المنار» را ديدم كه در آن [[محمد رشید رضا|سيد رشيدرضا]]، درباره كتاب «[[إحياء علوم الدين| | شيخ هنوز بيست بهار از عمرش نگذشته بود كه پس از مطالعه مجله «المنار» بهرشته تحرير [[محمد رشید رضا|شيخ رشيدرضا]]، به سوى علم حديث روى آورد. از زبان خود شيخ بشنويم كه مىگويد: «روزى در يكى از كتابفروشىها، يك شماره از مجله «المنار» را ديدم كه در آن [[محمد رشید رضا|سيد رشيدرضا]]، درباره كتاب «[[إحياء علوم الدين|إحياء علوم الدين]]» [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] و خوبىها و اشكالاتى كه در اين كتاب وجود دارد، بحثى علمینموده بود. من برای اولین بار چنين نقد علمى را مىديدم. همين مسأله باعث شد تا تمام مجله را بخوانم و آنگاه «تخريج حافظ عراقى» را بر كتاب «احياء علوم» مطالعه و بررسى كنم و چون پول خريدن كتاب را نداشتم، آنرا به عاريت گرفته و خواندم. وقتى كه آن تخريج دقيق را ديدم، تصميم گرفتم از آن كتاب نسخهبردارى كنم و گمان مىكنم اين كوشش و تلاشى كه در اين راه صرف نمودم، مرا تشويق كرد و به ادامه اين كار علاقهمند ساخت.» | ||
شيخ اولین كار علمى خود را بر كتاب حافظ «عراقى» (المغنى عن حمل الأسفار، تخريج احياء علوم) آغاز نمود و بعدها مىگفت: «از لطف و مرحمت خداوند در اين كتاب فوايدى بسيار پيدا كردم» | شيخ اولین كار علمى خود را بر كتاب حافظ «عراقى» (المغنى عن حمل الأسفار، تخريج احياء علوم) آغاز نمود و بعدها مىگفت: «از لطف و مرحمت خداوند در اين كتاب فوايدى بسيار پيدا كردم» |
ویرایش