۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بلغة الطالب في حاشية المکاسب' به 'بلغة الطالب في حاشية المكاسب') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
</div> | </div> | ||
'''مرتضى انصارى'''، '''شیخ اعظم مرتضی انصاری دزفولی''' ملقب به '''شيخ الفقهاء و | '''مرتضى انصارى'''، '''شیخ اعظم مرتضی انصاری دزفولی''' (۱۲۱۴ ه. ق، دزفول - ۱۲۸۱ ه. ق، نجف)، ملقب به '''شيخ الفقهاء و المجتهدين،''' از بزرگترین فقیهان شیعه قرن سیزدهم که بعد از [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] مرجعیت عامه یافت. از مهمترین آثار او میتوان به کتاب [[فرائد الاصول (طبع انتشارات اسلامی)|رسائل]] و [[كتاب المكاسب|مکاسب]] اشاره کرد. | ||
== | == ولادت == | ||
در روز 18 ذیحجه سال 1214ق در شهر دزفول به دنیا آمد.<ref>ر.ک؛ کلانتر، سید محمد، ج1، ص19</ref> | در روز 18 ذیحجه سال 1214ق در شهر دزفول به دنیا آمد.<ref>ر.ک؛ کلانتر، سید محمد، ج1، ص19</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
پدرش محمد امين، عالمى پرهيزكار بود كه در سال 1248ق بر اثر بیماری طاعون از دنیا رفت.<ref>ر.ک؛ همان، ص24</ref> | پدرش محمد امين، عالمى پرهيزكار بود كه در سال 1248ق بر اثر بیماری طاعون از دنیا رفت.<ref>ر.ک؛ همان، ص24</ref> | ||
مادر ایشان، دختر علامه شیخ یعقوب انصاری از زنان پرهیزکار بود که در سال 1279ق در نجف اشرف وفات کرد.<ref>ر.ک؛ همان، ص25 الی 27</ref> | مادر ایشان، دختر علامه شیخ یعقوب انصاری از زنان پرهیزکار بود که در سال 1279ق در نجف اشرف وفات کرد.<ref>ر.ک؛ همان، ص25 الی 27</ref> | ||
== | ==تحصیلات== | ||
شیخ آموختن را با خواندن قرآن کریم آغاز کرد و بعد از گذراندن مقدمات از صرف و نحو و غیره در محضر عموی خویش، شیخ حسین انصاری، به فراگیری فقه و اصول نزد استادان دیگر پرداخت.<ref>ر.ک؛ همان، ص29</ref> | شیخ آموختن را با خواندن قرآن کریم آغاز کرد و بعد از گذراندن مقدمات از صرف و نحو و غیره در محضر عموی خویش، شیخ حسین انصاری، به فراگیری فقه و اصول نزد استادان دیگر پرداخت.<ref>ر.ک؛ همان، ص29</ref> | ||
در سال 1232ق براى ادامه تحصيلات به همراه پدرش به عراق مهاجرت كرد و در كربلا به مدت چهار سال از محضر | در سال 1232ق براى ادامه تحصيلات به همراه پدرش به عراق مهاجرت كرد و در كربلا به مدت چهار سال از محضر [[طباطبایی، محمد بن علی|سيد محمد مجاهد]] (م 1242ق) و [[شریفالعلماء مازندرانی، محمدشریف بن حسنعلی|شريفالعلماى مازندرانى]](م 1245ق) بهرهمند گرديد.<ref>ر.ک؛ همان، ص30</ref> | ||
در سال چهارم، عدهاى از مردم دزفول كه به زيارت كربلا آمده بودند، به وى گفتند: پدرت شوق ديدار تو را دارد. شيخ به دزفول بازگشت اما بيش از دو نتوانست در دزفول بماند و مجدداً به كربلا بازگشت.<ref>ر.ک؛ همان، ص35</ref>پس از گذشت يك سال عازم نجف گرديد و در مجلس درس شيخ موسى فرزند شيخ جعفر كاشفالغطاء شركت كرد.<ref>ر.ک؛ همان، ص36</ref> | در سال چهارم، عدهاى از مردم دزفول كه به زيارت كربلا آمده بودند، به وى گفتند: پدرت شوق ديدار تو را دارد. شيخ به دزفول بازگشت اما بيش از دو نتوانست در دزفول بماند و مجدداً به كربلا بازگشت.<ref>ر.ک؛ همان، ص35</ref>پس از گذشت يك سال عازم نجف گرديد و در مجلس درس شيخ موسى فرزند شيخ جعفر كاشفالغطاء شركت كرد.<ref>ر.ک؛ همان، ص36</ref> | ||
در سال 1240ق پس از بازگشت به زادگاهش، رهسپار زيارت بارگاه ثامنالحجج گرديد و بر سر راهش به مشهد از حوزههاى علميه شهرهاى بروجرد، اصفهان و كاشان ديدن كرد.<ref>ر.ک؛ همان، ص38 الی 43</ref> | در سال 1240ق پس از بازگشت به زادگاهش، رهسپار زيارت بارگاه ثامنالحجج گرديد و بر سر راهش به مشهد از حوزههاى علميه شهرهاى بروجرد، اصفهان و كاشان ديدن كرد.<ref>ر.ک؛ همان، ص38 الی 43</ref> | ||
وى مدت چهار سال در كاشان توقف نمود و در خدمت [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقى]](م 1244ق) به تكميل معلومات خود پرداخت.<ref>ر.ک؛ همان، ص56</ref>پس از گرفتن اجازه روايت و اجتهاد از نراقى رهسپار مشهد گرديد و پس از پنج ماه توقف در اين شهر به تهران و از آنجا به زادگاهش دزفول مراجعت نمود.<ref>ر.ک؛ همان، ص77</ref> | |||
==تدریس== | == تدریس == | ||
شيخ در دزفول بساط تدريس گسترد و در رأس حوزه علميه اين شهر قرار گرفت.<ref>ر.ک؛ همان</ref> | شيخ در دزفول بساط تدريس گسترد و در رأس حوزه علميه اين شهر قرار گرفت.<ref>ر.ک؛ همان</ref> | ||
در سال 1249ق براى هميشه به عتبات رفت و مدتى را در نجف در مجلس درس شيخ على فرزند شيخ جعفر كاشفالغطاء(م 1254ق) به مدت پنج سال حاضر شد.<ref>ر.ک؛ همان، ص80</ref>و به درجه اجتهاد نائل شد. | در سال 1249ق براى هميشه به عتبات رفت و مدتى را در نجف در مجلس درس شيخ على فرزند شيخ جعفر كاشفالغطاء(م 1254ق) به مدت پنج سال حاضر شد.<ref>ر.ک؛ همان، ص80</ref>و به درجه اجتهاد نائل شد. | ||
بعد از فوت صاحب جواهر در سال 1266ق ریاست مطلق دینی به شیخ منتقل شد و به دلیل مقام والای علمی و زهد و ورع کم نظیر، از لحاظ علمی و عملی به مرجعیت بسیار بالایی دست یافت، در عین حال گویند با این که همه وجوه شرعی بلاد شیعه به جانب ایشان سرازیر بود با این حال هنگام مرگ کل ماترک این مرجع بزرگ مبلغ بسیار ناچیزی بود و معادل همان مبلغ هم بدهکار بودند و حتی هزینه مراسم ترحیم هم بوسیله برخی از متمکنان پرداخت شد.<ref>ر.ک؛ گرجی، ابوالقاسم، ص266</ref> | بعد از فوت صاحب جواهر در سال 1266ق ریاست مطلق دینی به شیخ منتقل شد و به دلیل مقام والای علمی و زهد و ورع کم نظیر، از لحاظ علمی و عملی به مرجعیت بسیار بالایی دست یافت، در عین حال گویند با این که همه وجوه شرعی بلاد شیعه به جانب ایشان سرازیر بود با این حال هنگام مرگ کل ماترک این مرجع بزرگ مبلغ بسیار ناچیزی بود و معادل همان مبلغ هم بدهکار بودند و حتی هزینه مراسم ترحیم هم بوسیله برخی از متمکنان پرداخت شد.<ref>ر.ک؛ گرجی، ابوالقاسم، ص266</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۹: | ||
#شیخ حسین انصاری (عموی ایشان) | #شیخ حسین انصاری (عموی ایشان) | ||
#سید محمد مجاهد | #[[طباطبایی، محمد بن علی|سید محمد مجاهد]] | ||
#شریفالعلماء مازندرانی | #[[شریفالعلماء مازندرانی، محمدشریف بن حسنعلی|شریفالعلماء مازندرانی]] | ||
#مولی احمد نراقی | #[[نراقی، احمد بن محمدمهدی|مولی احمد نراقی]] | ||
#شیخ موسی کاشف الغظاء | #[[کاشفالغطاء، موسی|شیخ موسی کاشف الغظاء]] | ||
#شیخ علی کاشف الغطاء | #[[آل کاشفالغطاء، علی|شیخ علی کاشف الغطاء]] | ||
و..<ref>ر.ک؛ همان، ص90 الی 103</ref> | و..<ref>ر.ک؛ همان، ص90 الی 103</ref> | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۹: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
== منابع مقاله== | == منابع مقاله== |
ویرایش