۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
| data-type="authorfatherName" | | | data-type="authorfatherName" |درويشمحمد ظلى | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
| data-type="authorBirthPlace" | | | data-type="authorBirthPlace" |اونقپانى استانبول ترکیه | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
</div> | </div> | ||
''' | '''محمد ظلى''' (1020-1090ق)، معروف به اولیاء چلبی، بزرگترین تاریخنگار، کاشف و جهانگرد امپراطوری عثمانی، او طی یک دوره چهل ساله به سفر در خاک امپراتوری عثمانی و سرزمینهای همجوار پرداخت و تجربیات و دیدههایش را در سفرنامهای با نام سیاحتنامه اولیا چلبی نوشت. | ||
در دهم محرم سال | == ولادت == | ||
در دهم محرم سال 1020ق برابر با 25 مارس 1611م، در اونقپانى در شهر استانبول به دنيا آمد. | |||
== تحصیلات == | |||
همان جا به مدرسه رفت و خط، تذهيب و نقاشى را از پدرش، درويشمحمد ظلى، فراگرفت. پدر او جواهرچى قصر بود و از اين جهت فردى محترم به شمار مىآمد. نياى اعلاى ايشان به احمد يسوى، صوفىِ مشهور مىرسد. عنوان درويش براى پدر او هم نشان آن است كه همچنان علايق تصوف در آنان باقى مانده است. بااينحال، خاندان او، چهرههاى برجستهاى در دولت عثمانى بودند و طبعاً اين وضعيت روى سرنوشت اولیا چلبى هم مؤثر بوده است. | |||
در سال 1045، در شب قدر، در مسجد اياصوفيه، در حضور سلطان مراد عثمانى قرآن خواند كه مورد تشويق وى قرار گرفت. سلطان از او خواست تا مصاحبش باشد و لذا در مجموعه دربار قرار گرفت. | در سال 1045، در شب قدر، در مسجد اياصوفيه، در حضور سلطان مراد عثمانى قرآن خواند كه مورد تشويق وى قرار گرفت. سلطان از او خواست تا مصاحبش باشد و لذا در مجموعه دربار قرار گرفت. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۹: | ||
شبى پيامبر(ص) را در خواب ديد. وقتى خواست دست آن حضرت را ببوسد، رفت تا بگويد شفاعت يا رسولالله، از لرزش گفت: سياحت يا رسولالله. پس از آنكه خوابش را براى برخى از معبران گفت، آنان تأكيد كردند كه او اهل سياحت خواهد شد. وى كارش را با اين داستان آغاز كرد. اين نكتهاى است كه خود او در سياحتنامهاش آورده؛ گرچه، قدرى متفاوت با اين حكايت است. | شبى پيامبر(ص) را در خواب ديد. وقتى خواست دست آن حضرت را ببوسد، رفت تا بگويد شفاعت يا رسولالله، از لرزش گفت: سياحت يا رسولالله. پس از آنكه خوابش را براى برخى از معبران گفت، آنان تأكيد كردند كه او اهل سياحت خواهد شد. وى كارش را با اين داستان آغاز كرد. اين نكتهاى است كه خود او در سياحتنامهاش آورده؛ گرچه، قدرى متفاوت با اين حكايت است. | ||
== فعالیتها == | |||
وى در سال 1050ق / 1640م، پس از گردش و ديدار از استانبول و نگارش آنچه در اين گردش به دست آورده بود، به بورسا و طرابوزان رفت و در كريمه، نزد بهادرخان گراى رفت، سپس همراه برجستگانى از دولت، به نقاط مختلفى سفر كرد. در جريان جنگها، نامهرسان ميان پاشاهان بود. سفر او به ایران هم در همين چهارچوب بود كه طى آن، آگاهىهاى دقيقى را از آذربايجان و شهرهاى مختلف آن ثبت كرد. | وى در سال 1050ق / 1640م، پس از گردش و ديدار از استانبول و نگارش آنچه در اين گردش به دست آورده بود، به بورسا و طرابوزان رفت و در كريمه، نزد بهادرخان گراى رفت، سپس همراه برجستگانى از دولت، به نقاط مختلفى سفر كرد. در جريان جنگها، نامهرسان ميان پاشاهان بود. سفر او به ایران هم در همين چهارچوب بود كه طى آن، آگاهىهاى دقيقى را از آذربايجان و شهرهاى مختلف آن ثبت كرد. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۶: | ||
در سال 1648، از استانبول با مصطفى پاشا به شام رفت و سه سال در آنجا ماند و سپس بازگشت. بعد از سال 1651، سفر خود را به بخش اروپايىِ تحت سلطه عثمانى آغاز كرد و مدتها در صوفيه ماند. | در سال 1648، از استانبول با مصطفى پاشا به شام رفت و سه سال در آنجا ماند و سپس بازگشت. بعد از سال 1651، سفر خود را به بخش اروپايىِ تحت سلطه عثمانى آغاز كرد و مدتها در صوفيه ماند. | ||
ميان سالهاى 1667 - 1678م در اطريش، آلبانى، تسليا، كانديه، گومولجينه (از بلغارستان) و سلانيك بود. اولیا چلبى تمامى آناتولى، خاورميانه، قفقاز، سودان، صحراى عرب تا شمال حبشه، روم اروپايى، آلبانى، رومانى، مجارستان، وين، آلمان، هلند، بوسنى و هرزگوين، دالماچيا، جنوب روسيه و تمامى مناطق عرب را گشت و آنچه را ديد، نوشت. وى در سال 1682م، در استانبول درگذشت. امروزه كسى از محلّ دفن او آگاهى ندارد. | ميان سالهاى 1667 - 1678م در اطريش، آلبانى، تسليا، كانديه، گومولجينه (از بلغارستان) و سلانيك بود. اولیا چلبى تمامى آناتولى، خاورميانه، قفقاز، سودان، صحراى عرب تا شمال حبشه، روم اروپايى، آلبانى، رومانى، مجارستان، وين، آلمان، هلند، بوسنى و هرزگوين، دالماچيا، جنوب روسيه و تمامى مناطق عرب را گشت و آنچه را ديد، نوشت. | ||
== وفات == | |||
وى در سال 1682م، در استانبول درگذشت. امروزه كسى از محلّ دفن او آگاهى ندارد. | |||
== آثار == | == آثار == |
ویرایش