۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رضا، محمد رشيد' به 'محمد رشید رضا') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =28531 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =28531 | ||
| کتابخوان همراه نور =34841 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۹: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
'''قواعد التحديث من فنون مصطلح الحديث'''، اثر محمد جمالالدین قاسمی | '''قواعد التحديث من فنون مصطلح الحديث'''، اثر [[قاسمی، جمالالدین|محمد جمالالدین قاسمی دمشقی]]، کتابی است در موضوع علم حدیث در شاخه درایه که توسط [[بيطار، محمد بهجه|محمد بهجت بیجار]] مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است. [[محمد رشید رضا]] در ابتدای این اثر تقدیمیهای ارائه کرده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
چهل صفحه ابتدایی کتاب شامل مقدماتی از ناشر، ترجمه نویسنده به قلم امیر شکیب ارسلان، مقدمهای از محمد رشید | چهل صفحه ابتدایی کتاب شامل مقدماتی از ناشر، ترجمه نویسنده به قلم امیر شکیب ارسلان، مقدمهای از [[محمد رشید رضا]]، مقدمه محقق و سپس مقدمه نویسنده است. | ||
متن کتاب شامل ده باب، یک خاتمه و دو مقصد است. | متن کتاب شامل ده باب، یک خاتمه و دو مقصد است. | ||
خط ۳۹: | خط ۴۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه محمد رشید رضا مباحث متنوعی ارائه شده است؛ از جمله مطالبی درباره عمل به برخی از اقسام حدیث. ایشان میگوید: بحث درباره ضعیف، مرسل و موقوف یکی از مهمترین مباحث این کتاب است. نظرات محدثین در معنی و مفهوم حدیث ضعیف باعث اختلاف در عمل به آن شده است. برخی از فقها و محدثین عمل به حدیث ضعیف را در بحث مستحبات جایز دانستهاند... در حدیث مرسل نیز اختلافاتی وجود دارد. جمهور، مراسیل صحابه را حجت دانسته و عمل به آن را صحیح میدانند...<ref>ر.ک: همان، ص18-19</ref>. | در مقدمه [[محمد رشید رضا]] مباحث متنوعی ارائه شده است؛ از جمله مطالبی درباره عمل به برخی از اقسام حدیث. ایشان میگوید: بحث درباره ضعیف، مرسل و موقوف یکی از مهمترین مباحث این کتاب است. نظرات محدثین در معنی و مفهوم حدیث ضعیف باعث اختلاف در عمل به آن شده است. برخی از فقها و محدثین عمل به حدیث ضعیف را در بحث مستحبات جایز دانستهاند... در حدیث مرسل نیز اختلافاتی وجود دارد. جمهور، مراسیل صحابه را حجت دانسته و عمل به آن را صحیح میدانند...<ref>ر.ک: همان، ص18-19</ref>. | ||
باب اول کتاب درباره جایگاه و شأن حدیث و راوی آن است. نویسنده در این باب، مسائلی از قبیل شرافت دانش حدیث، فضیلت راوی آن، دستور پیامبر(ص) به روایت حدیث و بیان آن، تشویق عالمان سلف به حدیث، اجلال و تعظیم حدیث و ترس از انحراف از آن، فضیلت حمایتکنندگان از حدیث و زندهنگهدارندگان سنت و... را مطرح کرده است. بیشتر مطالب این باب با توجه و استناد به احادیث و اقوال بزرگان ارائه شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص41-59</ref>. | باب اول کتاب درباره جایگاه و شأن حدیث و راوی آن است. نویسنده در این باب، مسائلی از قبیل شرافت دانش حدیث، فضیلت راوی آن، دستور پیامبر(ص) به روایت حدیث و بیان آن، تشویق عالمان سلف به حدیث، اجلال و تعظیم حدیث و ترس از انحراف از آن، فضیلت حمایتکنندگان از حدیث و زندهنگهدارندگان سنت و... را مطرح کرده است. بیشتر مطالب این باب با توجه و استناد به احادیث و اقوال بزرگان ارائه شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص41-59</ref>. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۶: | ||
باب دوم کتاب درباره معنای حدیث است. نویسنده در این باب به تعریف ماهیت حدیث، خبر و اثر پرداخته، سپس حدیث قدسی را به خواننده معرفی نموده است. ایشان در ادامه، اولین کسانی را که دست به تدوین حدیث زدهاند، شناسانده است. وی ضمن تأکید بر این مطلب که احادیث نبوی در زمان صحابه و کبار تابعین گردآوری نشده است؛ زیرا در این زمان نهی شدیدی نسبت به تدوین حدیث صورت گرفته و...، معتقد است که ربیع بن صبیح و سعید بن ابیعروبه جزء اولین کسانی هستند که در جمع حدیث نقش اساسی داشتهاند<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>. | باب دوم کتاب درباره معنای حدیث است. نویسنده در این باب به تعریف ماهیت حدیث، خبر و اثر پرداخته، سپس حدیث قدسی را به خواننده معرفی نموده است. ایشان در ادامه، اولین کسانی را که دست به تدوین حدیث زدهاند، شناسانده است. وی ضمن تأکید بر این مطلب که احادیث نبوی در زمان صحابه و کبار تابعین گردآوری نشده است؛ زیرا در این زمان نهی شدیدی نسبت به تدوین حدیث صورت گرفته و...، معتقد است که ربیع بن صبیح و سعید بن ابیعروبه جزء اولین کسانی هستند که در جمع حدیث نقش اساسی داشتهاند<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>. | ||
نویسنده به نقل از نووی، صاحب | نویسنده به نقل از [[نووی، یحیی بن شرف|نووی]]، صاحب «[[التقريب و التيسير لمعرفة سنن البشير النذير في اصول الحديث|التقريب في فن أصول الحديث]]» و شارح آن، [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] میگوید: ابوهریره، پنجهزاروسیصدوهفتادوچهار حدیث نقل کرده است و بیش از هشتصد نفر از ایشان روایت کردهاند. بعد از ابوهریره، عبدالله بن عمر دارای دوهزاروششصدوسی، انس بن مالک دارای دوهزارودویستوهشتادوشش حدیث، ابن عباس دارای هزاروششصدوشصت، جابر بن عبدالله انصاری دارای هزاروپانصدوچهل حدیث و... هستند و بیشترین افراد در بین صحابه از جهت فتوا، خلیفه دوم عمر، [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]]، ابن مسعود، ابن عمر، ابن عباس، زید بن ثابت و عایشه میباشند<ref>ر.ک: همان، ص73</ref>. نام بزرگان تابعین که به کثرت حدیث و فتوا مشهورند: سعید بن مسیب، قاسم بن محمد بن ابیبکر، عروة بن زبیر، خارجة بن زید بن ثابت، ابوسلمة بن عبدالرحمن بن عوف، عبیدالله بن عتبة بن مسعود، سلیمان بن یسار هلالی، علقمه، ابان بن عثمان، ابوعثمان نهدی، مسروق، حسن بصری (مفتی بصره) و عطاء (مفتی مکه) است که هفت نفر اول، به فقهای سبعه از اهل مدینه معروفند<ref>ر.ک: همان، ص75</ref>. | ||
در باب سوم با عنوان «في بيان علم الحديث»، مسائل مختلفی از قبیل ماهیت علم حدیث و موضوع و غایت آن، مقصود از علم حدیث و تعریف مُسنِد، مُحدِث و حافظ مطرح شده است. نویسنده در تعریف مسند میگوید: مسند کسى است که حدیث را با سلسله سند آن نقل مىکند، خواه به احوال سند و قوت و ضعف آن آگاهى داشته باشد و خواه از چنین آگاهیاى برخوردار نبوده، تنها به نقل روایت توانا باشد. مقام علمى مُسْنِد از حافظ و محدث پایینتر است. محدث و حافظ مترادفند؛ یعنی کسی که علاوه بر شناخت اسانید و راویان و اسماء رجال، همت بر سماع و حفظ کتب سته و مسانید و معاجم نهاده است<ref>ر.ک: همان، ص79</ref>. | در باب سوم با عنوان «في بيان علم الحديث»، مسائل مختلفی از قبیل ماهیت علم حدیث و موضوع و غایت آن، مقصود از علم حدیث و تعریف مُسنِد، مُحدِث و حافظ مطرح شده است. نویسنده در تعریف مسند میگوید: مسند کسى است که حدیث را با سلسله سند آن نقل مىکند، خواه به احوال سند و قوت و ضعف آن آگاهى داشته باشد و خواه از چنین آگاهیاى برخوردار نبوده، تنها به نقل روایت توانا باشد. مقام علمى مُسْنِد از حافظ و محدث پایینتر است. محدث و حافظ مترادفند؛ یعنی کسی که علاوه بر شناخت اسانید و راویان و اسماء رجال، همت بر سماع و حفظ کتب سته و مسانید و معاجم نهاده است<ref>ر.ک: همان، ص79</ref>. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۲: | ||
نویسنده در باب چهارم به اقسام حدیث اشاره کرده است. ایشان با نقل اقوالی از دیگر عالمان همچون نووی و سیوطی، اقسام حدیث را به عدد شصتوپنج و یا به نقل از حازمی به صد ختم میکند؛ لکن در تمام این موارد اقسام حدیث از نظر سند به سه قسم صحیح، حسن و ضعیف تقسیم میشود؛ چون اگر حدیث، بالاترین مرتبه اوصاف قبول را داشته باشد، صحیح و اگر پایینترین آن را دارا باشد، حسن و اگر فاقد هر دو باشد، ضعیف است<ref>ر.ک: همان، ص81</ref>. | نویسنده در باب چهارم به اقسام حدیث اشاره کرده است. ایشان با نقل اقوالی از دیگر عالمان همچون نووی و سیوطی، اقسام حدیث را به عدد شصتوپنج و یا به نقل از حازمی به صد ختم میکند؛ لکن در تمام این موارد اقسام حدیث از نظر سند به سه قسم صحیح، حسن و ضعیف تقسیم میشود؛ چون اگر حدیث، بالاترین مرتبه اوصاف قبول را داشته باشد، صحیح و اگر پایینترین آن را دارا باشد، حسن و اگر فاقد هر دو باشد، ضعیف است<ref>ر.ک: همان، ص81</ref>. | ||
در ادامه شاهد اقسام حدیث صحیح و اولین کسانی که این نوع حدیث را تصنیف نموده، هستیم. نویسنده، معتقد است اولین شخصی که حدیث صحیح را تدوین نمود، بخاری است؛ هرچند موطأ مالک نیز دربردارنده احادیث صحیحی است، لکن تمام روایات آن صحیح نیست<ref>ر.ک: همان، ص85</ref>. | در ادامه شاهد اقسام حدیث صحیح و اولین کسانی که این نوع حدیث را تصنیف نموده، هستیم. نویسنده، معتقد است اولین شخصی که حدیث صحیح را تدوین نمود، [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] است؛ هرچند موطأ مالک نیز دربردارنده احادیث صحیحی است، لکن تمام روایات آن صحیح نیست<ref>ر.ک: همان، ص85</ref>. | ||
بر حدیث صحیح، نه ثمره مترتب است که قطع به این نوع از حدیث و لزوم عمل به آن بخشی از آن ثمرات است<ref>ر.ک: همان، ص87-103</ref>. | بر حدیث صحیح، نه ثمره مترتب است که قطع به این نوع از حدیث و لزوم عمل به آن بخشی از آن ثمرات است<ref>ر.ک: همان، ص87-103</ref>. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۸: | ||
نویسنده در ادامه این باب از کتاب، مطالبی را درباره حدیث حسن و ضعیف ارائه کرده است. | نویسنده در ادامه این باب از کتاب، مطالبی را درباره حدیث حسن و ضعیف ارائه کرده است. | ||
باب پنجم کتاب درباره جرح و تعدیل است. نویسنده ضمن بیان مطالب بسیاری در باب جرح و تعدیل، به این مطلب پرداخته است که: اگر بخاری، روایتی را ترک نموده است، آیا موجب وهن آن میشود یا خیر؟ ایشان با اشاره به قول ابن قیم در کتاب «إغاثة اللهفان» میگوید: اگر بخاری، حدیثی را ترک نموده، موجب وهن آن نمیشود و حکم آن حدیث همچون احادیث دیگری است که بخاری بهخاطر مختصر شدن کتابش نقل ننموده است<ref>ر.ک: همان، ص205</ref>. | باب پنجم کتاب درباره جرح و تعدیل است. نویسنده ضمن بیان مطالب بسیاری در باب جرح و تعدیل، به این مطلب پرداخته است که: اگر [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]]، روایتی را ترک نموده است، آیا موجب وهن آن میشود یا خیر؟ ایشان با اشاره به قول [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابیبکر|ابن قیم]] در کتاب «إغاثة اللهفان» میگوید: اگر [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]]، حدیثی را ترک نموده، موجب وهن آن نمیشود و حکم آن حدیث همچون احادیث دیگری است که [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] بهخاطر مختصر شدن کتابش نقل ننموده است<ref>ر.ک: همان، ص205</ref>. | ||
نویسنده، از قول نووی نقل کرده است که تمام صحابه، به دلیل اجماع، عادل هستند. مقصود از صحابهای که همگی عادل خوانده شدهاند، کسانی هستند که ملازم پیامبر بوده و او را گرامی داشته و یاریاش کردهاند<ref>ر.ک: همان، ص207-208</ref>. | نویسنده، از قول نووی نقل کرده است که تمام صحابه، به دلیل اجماع، عادل هستند. مقصود از صحابهای که همگی عادل خوانده شدهاند، کسانی هستند که ملازم پیامبر بوده و او را گرامی داشته و یاریاش کردهاند<ref>ر.ک: همان، ص207-208</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۴: | ||
نویسنده در باب ششم با عنوان «في الإسناد» به معنای سند، اسناد، مسند و متن پرداخته، سپس اقسام تحمل حدیث را بیان نموده است. برای تحمل حدیث نه قسم را ذکر کرده، که عبارت است از: سماع (شنیدن)، خواندن طالب بر شیخ، درحالیکه وی به کلام او گوش فرامیدهد، سماع طالب بر شیخ با قرائت دیگری، مناوله همراه با اجازه، اجازه مجرد از مناوله، مناوله بدون اجازه، اعلام، وصیت و وجاده<ref>ر.ک: همان، ص210-213</ref>. | نویسنده در باب ششم با عنوان «في الإسناد» به معنای سند، اسناد، مسند و متن پرداخته، سپس اقسام تحمل حدیث را بیان نموده است. برای تحمل حدیث نه قسم را ذکر کرده، که عبارت است از: سماع (شنیدن)، خواندن طالب بر شیخ، درحالیکه وی به کلام او گوش فرامیدهد، سماع طالب بر شیخ با قرائت دیگری، مناوله همراه با اجازه، اجازه مجرد از مناوله، مناوله بدون اجازه، اعلام، وصیت و وجاده<ref>ر.ک: همان، ص210-213</ref>. | ||
یکی از اصطلاحاتی که نویسنده در این باب توضیح داده مُخرِج (اسم فاعل) و مَخرج (اسم مکان) است. بسیار اتفاق افتاده بعد از آوردن حدیثی گفتهاند که این حدیث را فلانی خارج کرده است؛ یعنی آن را ذکر نموده است؛ مخرج (بهصورت اسم فاعل چه از باب تفعیل و چه از باب افعال)، همان ذکرکننده روایت است، مانند بخاری. مخرج (بهصورت اسم مکان)، به معنی محل خروج آن حدیث، یعنی رجال روایتکننده آن روایت؛ چون روایت از دهان آنها خارج شده است<ref>ر.ک: همان، ص228</ref>. | یکی از اصطلاحاتی که نویسنده در این باب توضیح داده مُخرِج (اسم فاعل) و مَخرج (اسم مکان) است. بسیار اتفاق افتاده بعد از آوردن حدیثی گفتهاند که این حدیث را فلانی خارج کرده است؛ یعنی آن را ذکر نموده است؛ مخرج (بهصورت اسم فاعل چه از باب تفعیل و چه از باب افعال)، همان ذکرکننده روایت است، مانند [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]]. مخرج (بهصورت اسم مکان)، به معنی محل خروج آن حدیث، یعنی رجال روایتکننده آن روایت؛ چون روایت از دهان آنها خارج شده است<ref>ر.ک: همان، ص228</ref>. | ||
نویسنده در باب هفتم که در موضوع احوال روایت است، به این سؤال پاسخ میدهد که آیا خلاصه کردن حدیث و یا نقل برخی از آن (تقطیع) جایز است یا خیر؟ ایشان با مراجعه به کتاب «شرح النخبة» ابن حجر میگوید «خلاصه کردن حدیث بنا بر قول اکثر علما جایز است، مشروط به اینکه خلاصهکننده خود عالم باشد»... و محقق نووی در شرح مسلم درباره تقطیع میگوید: تقطیع حدیث، جایز است و استمرار عمل علمای دین نیز مؤید این قول است<ref>ر.ک: همان، ص233-234</ref>. | نویسنده در باب هفتم که در موضوع احوال روایت است، به این سؤال پاسخ میدهد که آیا خلاصه کردن حدیث و یا نقل برخی از آن (تقطیع) جایز است یا خیر؟ ایشان با مراجعه به کتاب «شرح النخبة» [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] میگوید «خلاصه کردن حدیث بنا بر قول اکثر علما جایز است، مشروط به اینکه خلاصهکننده خود عالم باشد»... و محقق نووی در شرح مسلم درباره تقطیع میگوید: تقطیع حدیث، جایز است و استمرار عمل علمای دین نیز مؤید این قول است<ref>ر.ک: همان، ص233-234</ref>. | ||
مؤلف در باب هشتم، به بیان آداب محدث و طالب پرداخته و باب نهم را به ذکر و توضیح کتب حدیثی اختصاص داده است. ایشان در این باب، ضمن بیان طبقات این کتب، رموز مورد استفاده ابن حجر و سیوطی در کتبشان را خاطرنشان نموده است و ضمن تأکید بر مطالعه کتب حدیثی میگوید: هرکس صحیح بخاری را در حال سختی مطالعه کند برای او گشایشی پیدا میشود، هرچند وی مبتلا به وبا باشد<ref>ر.ک: همان، ص247-276</ref>. | مؤلف در باب هشتم، به بیان آداب محدث و طالب پرداخته و باب نهم را به ذکر و توضیح کتب حدیثی اختصاص داده است. ایشان در این باب، ضمن بیان طبقات این کتب، رموز مورد استفاده ابن حجر و سیوطی در کتبشان را خاطرنشان نموده است و ضمن تأکید بر مطالعه کتب حدیثی میگوید: هرکس [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]] را در حال سختی مطالعه کند برای او گشایشی پیدا میشود، هرچند وی مبتلا به وبا باشد<ref>ر.ک: همان، ص247-276</ref>. | ||
باب دهم کتاب که طولانیترین باب کتاب است به فقه الحدیث اختصاص یافته است. در این باب، مباحث اصولی و فقهی بسیاری مطرح شده است. | باب دهم کتاب که طولانیترین باب کتاب است به فقه الحدیث اختصاص یافته است. در این باب، مباحث اصولی و فقهی بسیاری مطرح شده است. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۸: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش