۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
}} | }} | ||
'''مصادر اجتهاد از منظر فقیهان'''، اثر [[جناتی، محمدابراهیم|محمدابراهیم جناتی]]، پژوهشی است پیرامون مصادر معتبر و نامعتبر اجتهاد از دیدگاه فقهای شیعه. | |||
'''مصادر اجتهاد از منظر فقیهان'''، اثر محمدابراهیم | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۱: | ||
در مبحث «اجماع» نیز از معنای لغوی و اصطلاحی اجماع، تاریخ اجماع، آرای مذاهب مختلف، اقسام راههای کشف و دلایل حجیت اجماع بحث شده<ref>ر.ک: همان، ص13</ref> و نتیجه بحث پیرامون حجیت اجماع، بهطور خلاصه در این جمله آمده است که: «ما اجماع را بهطور کلی به دلیل عدم کاشفیت آن از رأی معصوم، حجت نمیدانیم؛ بنابراین حق این است که اجماع در میان مصادر اجتهاد قرار ندارد»<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | در مبحث «اجماع» نیز از معنای لغوی و اصطلاحی اجماع، تاریخ اجماع، آرای مذاهب مختلف، اقسام راههای کشف و دلایل حجیت اجماع بحث شده<ref>ر.ک: همان، ص13</ref> و نتیجه بحث پیرامون حجیت اجماع، بهطور خلاصه در این جمله آمده است که: «ما اجماع را بهطور کلی به دلیل عدم کاشفیت آن از رأی معصوم، حجت نمیدانیم؛ بنابراین حق این است که اجماع در میان مصادر اجتهاد قرار ندارد»<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | ||
مصدر بعدی مجتهدان در استنباط احکام، «عقل» است. نویسنده تعریف صاحب | مصدر بعدی مجتهدان در استنباط احکام، «عقل» است. نویسنده تعریف صاحب «[[هداية المسترشدين في شرح أصول معالمالدين|هداية المسترشدين]]» از عقل را با نظر تأیید انتخاب کرده است. تحقیق نویسنده نشان میدهد که از بررسی آرای فقهی ابن ادریس و علامه حلی، میتوان به این نتیجه رسید که از نظر تاریخی، عقل در اواسط قرن چهارم در صحنه استنباط و کشف احکام، بهعنوان یک طریق معتبر مطرح شده بوده است. نخستین بار، [[ابن جنید اسکافی|ابن جنید]] از دلیل عقل در استنباطاتش بهره برده است. نویسنده، معقتد است عقلگرایی [[ابن جنید اسکافی|ابن جنید]]، با جمود و اخباریگری سرکوب شد و اگر تداوم مییافت، امروزه با فقهی گستردهتر، قواعدی فزونتر، اجتهادی پویاتر و اندیشههایی واقعگراتر مواجه بودیم و معضلات را حل میکردیم. سپس نمونههایی از تعاریف عقل در فقه [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، [[ابن ادریس، محمد بن احمد|ابن ادریس]]، محقق و [[شهید اول، محمد بن مکی|شهید اول]]، بههمراه اعتبار و حجیت آن، شاهد آورده شده است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. | ||
یکی از مقدمات دلیل عقل، مبحث حسن و قبح عقلی در افعال است. نویسنده چهار دلیل بر اعتبار نظریه حسن و قبح عقلی ارائه کرده و ادله مخالفان را نقد کرده است. بر اساس این قاعده، ما صرف نظر از اوامر و نواهی شرع میتوانیم ارزش و خوب و بد پدیدهها و موضوعات را با عقل خود کشف کنیم و بفهمیم و شرع هم همان فهم مشترک عقلانی را تأیید میکند. مخالفان حسن و قبح عقلی، شرع را معیار اعتبار ارزشها میدانند و معتقدند «حسن» آن است که شرع به آن دستور داده و «قبیح» آن است که شرع از آن نهی کرده است؛ بنابراین شرع تعیینکننده حسن و قبح افعال و موضوعات و مسائل است، نه عقل. در این مورد، به آرای معتزله، اشاعره و متکلمان شیعه اشاره شده و بعد ادله اخباریان در نفی اعتبار عقل در استنباط، تحلیل و نقد شده است. پیداست که نویسنده مخالف بینش اخباریان است و معتقد است اشارات قرآن به تأمل در آفرینش و حکمت الهی و نظم خلقت، نشاندهنده ارزش عقل نزد شارع مقدس است<ref>ر.ک: همان</ref>. | یکی از مقدمات دلیل عقل، مبحث حسن و قبح عقلی در افعال است. نویسنده چهار دلیل بر اعتبار نظریه حسن و قبح عقلی ارائه کرده و ادله مخالفان را نقد کرده است. بر اساس این قاعده، ما صرف نظر از اوامر و نواهی شرع میتوانیم ارزش و خوب و بد پدیدهها و موضوعات را با عقل خود کشف کنیم و بفهمیم و شرع هم همان فهم مشترک عقلانی را تأیید میکند. مخالفان حسن و قبح عقلی، شرع را معیار اعتبار ارزشها میدانند و معتقدند «حسن» آن است که شرع به آن دستور داده و «قبیح» آن است که شرع از آن نهی کرده است؛ بنابراین شرع تعیینکننده حسن و قبح افعال و موضوعات و مسائل است، نه عقل. در این مورد، به آرای معتزله، اشاعره و متکلمان شیعه اشاره شده و بعد ادله اخباریان در نفی اعتبار عقل در استنباط، تحلیل و نقد شده است. پیداست که نویسنده مخالف بینش اخباریان است و معتقد است اشارات قرآن به تأمل در آفرینش و حکمت الهی و نظم خلقت، نشاندهنده ارزش عقل نزد شارع مقدس است<ref>ر.ک: همان</ref>. |
ویرایش