پرش به محتوا

مصادر اجتهاد از منظر فقیهان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
}}  
}}  


 
'''مصادر اجتهاد از منظر فقیهان'''، اثر [[جناتی، محمدابراهیم|محمدابراهیم جناتی]]، پژوهشی است پیرامون مصادر معتبر و نامعتبر اجتهاد از دیدگاه فقهای شیعه.
'''مصادر اجتهاد از منظر فقیهان'''، اثر محمدابراهیم جناتی، پژوهشی است پیرامون مصادر معتبر و نامعتبر اجتهاد از دیدگاه فقهای شیعه.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۵۲: خط ۵۱:
در مبحث «اجماع» نیز از معنای لغوی و اصطلاحی اجماع، تاریخ اجماع، آرای مذاهب مختلف، اقسام راه‌های کشف و دلایل حجیت اجماع بحث شده<ref>ر.ک: همان، ص13</ref> و نتیجه بحث پیرامون حجیت اجماع، به‌طور خلاصه در این جمله آمده است که: «ما اجماع را به‌طور کلی به دلیل عدم کاشفیت آن از رأی معصوم، حجت نمی‌دانیم؛ بنابراین حق این است که اجماع در میان مصادر اجتهاد قرار ندارد»<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>.
در مبحث «اجماع» نیز از معنای لغوی و اصطلاحی اجماع، تاریخ اجماع، آرای مذاهب مختلف، اقسام راه‌های کشف و دلایل حجیت اجماع بحث شده<ref>ر.ک: همان، ص13</ref> و نتیجه بحث پیرامون حجیت اجماع، به‌طور خلاصه در این جمله آمده است که: «ما اجماع را به‌طور کلی به دلیل عدم کاشفیت آن از رأی معصوم، حجت نمی‌دانیم؛ بنابراین حق این است که اجماع در میان مصادر اجتهاد قرار ندارد»<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>.


مصدر بعدی مجتهدان در استنباط احکام، «عقل» است. نویسنده تعریف صاحب «هداية المسترشدين» از عقل را با نظر تأیید انتخاب کرده است. تحقیق نویسنده نشان می‌دهد که از بررسی آرای فقهی ابن ‌ادریس و علامه حلی، می‌توان به این نتیجه رسید که از نظر تاریخی، عقل در اواسط قرن چهارم در صحنه استنباط و کشف احکام، به‌عنوان یک طریق معتبر مطرح شده بوده است. نخستین بار، ابن‌ جنید از دلیل عقل در استنباطاتش بهره برده است. نویسنده، معقتد است عقل‌گرایی ابن ‌جنید، با جمود و اخباری‌گری سرکوب شد و اگر تداوم می‌یافت، امروزه با فقهی گسترده‌تر، قواعدی فزون‌تر، اجتهادی پویاتر و اندیشه‌هایی واقع‌گراتر مواجه بودیم و معضلات را حل می‌کردیم. سپس نمونه‌هایی از تعاریف عقل در فقه شیخ مفید، شیخ طوسی، ابن‌ ادریس، محقق و شهید اول، به‌همراه اعتبار و حجیت آن، شاهد آورده شده است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>.
مصدر بعدی مجتهدان در استنباط احکام، «عقل» است. نویسنده تعریف صاحب «[[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم‌الدين|هداية المسترشدين]]» از عقل را با نظر تأیید انتخاب کرده است. تحقیق نویسنده نشان می‌دهد که از بررسی آرای فقهی ابن ‌ادریس و علامه حلی، می‌توان به این نتیجه رسید که از نظر تاریخی، عقل در اواسط قرن چهارم در صحنه استنباط و کشف احکام، به‌عنوان یک طریق معتبر مطرح شده بوده است. نخستین بار، [[ابن جنید اسکافی|ابن‌ جنید]] از دلیل عقل در استنباطاتش بهره برده است. نویسنده، معقتد است عقل‌گرایی [[ابن جنید اسکافی|ابن ‌جنید]]، با جمود و اخباری‌گری سرکوب شد و اگر تداوم می‌یافت، امروزه با فقهی گسترده‌تر، قواعدی فزون‌تر، اجتهادی پویاتر و اندیشه‌هایی واقع‌گراتر مواجه بودیم و معضلات را حل می‌کردیم. سپس نمونه‌هایی از تعاریف عقل در فقه [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، [[ابن ادریس، محمد بن احمد|ابن‌ ادریس]]، محقق و [[شهید اول، محمد بن مکی|شهید اول]]، به‌همراه اعتبار و حجیت آن، شاهد آورده شده است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>.


یکی از مقدمات دلیل عقل، مبحث حسن و قبح عقلی در افعال است. نویسنده چهار دلیل بر اعتبار نظریه حسن و قبح عقلی ارائه کرده و ادله مخالفان را نقد کرده است. بر اساس این قاعده، ما صرف‌ نظر از اوامر و نواهی شرع می‌توانیم ارزش و خوب و بد پدیده‌ها و موضوعات را با عقل خود کشف کنیم و بفهمیم و شرع هم همان فهم مشترک عقلانی را تأیید می‌کند. مخالفان حسن و قبح عقلی، شرع را معیار اعتبار ارزش‌ها می‌دانند و معتقدند «حسن» آن است که شرع به آن دستور داده و «قبیح» آن است که شرع از آن نهی کرده است؛ بنابراین شرع تعیین‌کننده حسن و قبح افعال و موضوعات و مسائل است، نه عقل. در این مورد، به آرای معتزله، اشاعره و متکلمان شیعه اشاره شده و بعد ادله اخباریان در نفی اعتبار عقل در استنباط، تحلیل و نقد شده است. پیداست که نویسنده مخالف بینش اخباریان است و معتقد است اشارات قرآن به تأمل در آفرینش و حکمت الهی و نظم خلقت، نشان‌دهنده ارزش عقل نزد شارع مقدس است<ref>ر.ک: همان</ref>.
یکی از مقدمات دلیل عقل، مبحث حسن و قبح عقلی در افعال است. نویسنده چهار دلیل بر اعتبار نظریه حسن و قبح عقلی ارائه کرده و ادله مخالفان را نقد کرده است. بر اساس این قاعده، ما صرف‌ نظر از اوامر و نواهی شرع می‌توانیم ارزش و خوب و بد پدیده‌ها و موضوعات را با عقل خود کشف کنیم و بفهمیم و شرع هم همان فهم مشترک عقلانی را تأیید می‌کند. مخالفان حسن و قبح عقلی، شرع را معیار اعتبار ارزش‌ها می‌دانند و معتقدند «حسن» آن است که شرع به آن دستور داده و «قبیح» آن است که شرع از آن نهی کرده است؛ بنابراین شرع تعیین‌کننده حسن و قبح افعال و موضوعات و مسائل است، نه عقل. در این مورد، به آرای معتزله، اشاعره و متکلمان شیعه اشاره شده و بعد ادله اخباریان در نفی اعتبار عقل در استنباط، تحلیل و نقد شده است. پیداست که نویسنده مخالف بینش اخباریان است و معتقد است اشارات قرآن به تأمل در آفرینش و حکمت الهی و نظم خلقت، نشان‌دهنده ارزش عقل نزد شارع مقدس است<ref>ر.ک: همان</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش