۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'ایراني' به 'ایرانی') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
اگرچه بقراط سهم بسيارى در هنر شفاى بيماران داشته، ولى اطلاعات كمى از زندگى شخصى او در دست است. تاريخنويسان بر اين باورند كه او به مصر رفته و در آنجا پزشکى را آموخته است، سپس در بسيارى از جاها از جمله آتن تحصيل كرده و سرانجام به زادگاه خود برگشته است. | اگرچه بقراط سهم بسيارى در هنر شفاى بيماران داشته، ولى اطلاعات كمى از زندگى شخصى او در دست است. تاريخنويسان بر اين باورند كه او به مصر رفته و در آنجا پزشکى را آموخته است، سپس در بسيارى از جاها از جمله آتن تحصيل كرده و سرانجام به زادگاه خود برگشته است. | ||
درباره اخلاق پسنديده وى گفته شده كه از دربار پادشاهان دورى مىگزيد و تنها دو بار براى درمان دو شاه يونانى به نزد آنان رفت و بىدرنگ پس از پايان كار به شهر خود بازگشت، اما از درمان پادشاه وقت ایران سرباز زد، زيرا | درباره اخلاق پسنديده وى گفته شده كه از دربار پادشاهان دورى مىگزيد و تنها دو بار براى درمان دو شاه يونانى به نزد آنان رفت و بىدرنگ پس از پايان كار به شهر خود بازگشت، اما از درمان پادشاه وقت ایران سرباز زد، زيرا ایرانیان را دشمن يونانيان مىدانست.<ref>كرامتى، يونس، ج 12، ص383</ref> | ||
نقش آثار علمى بقراط در دانش پزشکى بهخصوص پس از ترجمه آنها به زبان عربى كمنظير است. سوگندنامه معروف بقراط كه پس از گذشت حدود 25 قرن هنوز در سطح جهان به عنوان زيربناى سوگندنامههاى طب شناخته مىشود سرشار از روحيه احساس مسئوليت و مبتنى بر فلسفه زهدگراى فيثاغورث است و مورد تجليل و اعزاز دانشمندان دوره تمدن اسلامى است تا جايىكه مقاله دوم از كتاب اول كامل الصناعة الطبية اثر على بن عباس مجوسى اهوازى سراسر برگفته و تشريح شده از همان سوگندنامه معروف اوست.<ref>اصفهانى، محمد مهدى، ص3</ref> | نقش آثار علمى بقراط در دانش پزشکى بهخصوص پس از ترجمه آنها به زبان عربى كمنظير است. سوگندنامه معروف بقراط كه پس از گذشت حدود 25 قرن هنوز در سطح جهان به عنوان زيربناى سوگندنامههاى طب شناخته مىشود سرشار از روحيه احساس مسئوليت و مبتنى بر فلسفه زهدگراى فيثاغورث است و مورد تجليل و اعزاز دانشمندان دوره تمدن اسلامى است تا جايىكه مقاله دوم از كتاب اول كامل الصناعة الطبية اثر على بن عباس مجوسى اهوازى سراسر برگفته و تشريح شده از همان سوگندنامه معروف اوست.<ref>اصفهانى، محمد مهدى، ص3</ref> |
ویرایش