پرش به محتوا

مرآة الأولياء: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ اکتبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخوان همراه نور =11633
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۲۶: خط ۲۷:
}}
}}


 
'''مرآة الأولياء'''، تألیف [[ه‍روي‌، م‍ح‍م‍د ش‍ع‍ي‍ب‌ ب‍ن‌ اح‍م‍د|شیخ محمد شعیب]] (متوفی 1238ق)، در ذکر مشایخ صوفیه است. این اثر دست‌مایه رساله دکتری [[غلام ناصر مروت]]، استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیشاور بوده که آن را با چهار نسخه مقابله و تصحیح کرده و علاوه بر آن مقدمه‌ای جامع و تعلیقاتی مناسب بر آن افزوده است.  
'''مرآة الأولياء'''، تألیف شیخ محمد شعیب (متوفی 1238ق)، در ذکر مشایخ صوفیه است. این اثر دست‌مایه رساله دکتری غلام ناصر مروت، استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیشاور بوده که آن را با چهار نسخه مقابله و تصحیح کرده و علاوه بر آن مقدمه‌ای جامع و تعلیقاتی مناسب بر آن افزوده است.  


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۱: خط ۴۱:
نویسنده سپس با استناد به روایتی که: «هرکس قومی را دوست بدارد از آنهاست»، با ذکر داستان‌هایی، ثمرات دوستی اولیای الهی را مورد تأکید قرار داده است. وی همچنین فراوان به کلام عرفا و صوفیان استناد کرده است؛ به‌عنوان نمونه از خواجه یوسف همدانی - قدس الله سره - سؤال کردند که هر گاه این طائفه روی در نقاب آرند، چه کنم تا سلامت مانم؟ گفتند که هر روز هشت ورق از سخنان ایشان بخوانید گویا که با ایشان صحبت می‌دارید و شیخ علی دقاق - رحمة الله عليه - را گفتند که فائده سخن مردان خدای شنیدن چیست؟ فرمودند: «اول آنکه اگر مرد طالب بود، قوی‌همت گردد و طلبش زیاد شود و دوم آنکه اگر در خود عیبی دارد، آن دعوی از سر او بیرون رود...»<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>‏.
نویسنده سپس با استناد به روایتی که: «هرکس قومی را دوست بدارد از آنهاست»، با ذکر داستان‌هایی، ثمرات دوستی اولیای الهی را مورد تأکید قرار داده است. وی همچنین فراوان به کلام عرفا و صوفیان استناد کرده است؛ به‌عنوان نمونه از خواجه یوسف همدانی - قدس الله سره - سؤال کردند که هر گاه این طائفه روی در نقاب آرند، چه کنم تا سلامت مانم؟ گفتند که هر روز هشت ورق از سخنان ایشان بخوانید گویا که با ایشان صحبت می‌دارید و شیخ علی دقاق - رحمة الله عليه - را گفتند که فائده سخن مردان خدای شنیدن چیست؟ فرمودند: «اول آنکه اگر مرد طالب بود، قوی‌همت گردد و طلبش زیاد شود و دوم آنکه اگر در خود عیبی دارد، آن دعوی از سر او بیرون رود...»<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>‏.


شعیب پس از این مقدمات، کلام خود را با ذکر حسب و نسب و معجزات و هجرت و دیگر احوال پیامبر مکرم اسلام آغاز کرده است<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>‏. چگونگی انتخاب آن حضرت توسط حلیمه برای شیرخوارگی در دو واقعه شرح داده شده است و در انتهای واقعه دوم که مفصل‌تر است، چنین می‌خوانیم: «واقعات ایام ارضاع در کتب متداول متقدمان و مصنفات متأخران مستوفی مبین گشته، در این نسخه به این مقدار اکتفا شد»<ref>ر.ک: همان، ص52</ref>‏.  
[[ه‍روي‌، م‍ح‍م‍د ش‍ع‍ي‍ب‌ ب‍ن‌ اح‍م‍د|شعیب]] پس از این مقدمات، کلام خود را با ذکر حسب و نسب و معجزات و هجرت و دیگر احوال پیامبر مکرم اسلام آغاز کرده است<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>‏. چگونگی انتخاب آن حضرت توسط حلیمه برای شیرخوارگی در دو واقعه شرح داده شده است و در انتهای واقعه دوم که مفصل‌تر است، چنین می‌خوانیم: «واقعات ایام ارضاع در کتب متداول متقدمان و مصنفات متأخران مستوفی مبین گشته، در این نسخه به این مقدار اکتفا شد»<ref>ر.ک: همان، ص52</ref>‏.  


پس از شرح حال رسول(ص)، به معرفی خلفا به‌اختصار پرداخته شده است. در بخشی از این مطالب درباره امام علی(ع) می‌خوانیم: «ولادت ایشان در خانه کعبه بوده، در سال اول بعثت. حضرت رسالت‌پناه(ص) یازده سال بودند، بعضی سیزده سال گفته‌اند و اول کسی که ایمان آورده ایشان بوده و در سال سی‌وپنجم یا سی‌وششم از هجرت بر مسند خلافت نشستند و مدت خلافت ایشان پنج سال و سه ماه و به قولی چهار سال و نه ماه بود»<ref>ر.ک: همان، ص98</ref>‏. در ادامه امامین همامین حسنین(ع) به‌تفکیک در چند سطر معرفی شده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص103</ref>‏.
پس از شرح حال رسول(ص)، به معرفی خلفا به‌اختصار پرداخته شده است. در بخشی از این مطالب درباره [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] می‌خوانیم: «ولادت ایشان در خانه کعبه بوده، در سال اول بعثت. حضرت رسالت‌پناه(ص) یازده سال بودند، بعضی سیزده سال گفته‌اند و اول کسی که ایمان آورده ایشان بوده و در سال سی‌وپنجم یا سی‌وششم از هجرت بر مسند خلافت نشستند و مدت خلافت ایشان پنج سال و سه ماه و به قولی چهار سال و نه ماه بود»<ref>ر.ک: همان، ص98</ref>‏. در ادامه امامین همامین حسنین(ع) به‌تفکیک در چند سطر معرفی شده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص103</ref>‏.


نویسنده سپس موضوع طریقت و شریعت و حقیقت را مطرح کرده و شریعت و طریقت را پوست و حقیقت را مغز دانسته است: «پس از آن راه راه حقیقت است و آن سری است که در سینه عارفان می‌باشد و این مطلوب است از شریعت و طریقت که آن پوست است و این مغز؛ بیت:  
نویسنده سپس موضوع طریقت و شریعت و حقیقت را مطرح کرده و شریعت و طریقت را پوست و حقیقت را مغز دانسته است: «پس از آن راه راه حقیقت است و آن سری است که در سینه عارفان می‌باشد و این مطلوب است از شریعت و طریقت که آن پوست است و این مغز؛ بیت:  
خط ۵۲: خط ۵۲:
این مـوضوع از مهم‌ترین مسائل بحث‌انگیز جـهان تـصوف شده است، تا جایی کـه‌ سـازگاری‌ میان‌ تعابیر مختلف آنها به‌ویژه در‌ باب‌ «حقیقت‌» بسیار مشکل است. برخی از آنان در تـفاسیر خـود، جنبه معرفتی آن ‌را لحاظ مـی‌کنند و پاره‌‌ای جـنبه عینی آن ‌را؛ در بـرخی از‌ تـعابیر‌ آنها‌ شریعت به مـعنای عـام مورد نظر است و در بعضی‌ دیگر‌ به معنای خاص. در نوع گرایش نیز بعضی از آنان، شریعت را تـرجیح مـی‌دهند و مکتب خود را بر پایه‌ آن‌ اسـتوار‌ کـرده‌اند و برخی بـرعـکس. آنـها بر اساس تفسیر بـاطنی خود‌ از دقایق اعمال شرعی و تفکیک اعمال ظاهری از باطنی و ترجیح عمل قلبی بر عمل جوارحی، بـه ایـن نتیجه‌ رسیده‌اند‌ که‌ هریک از اعـمال قـلبی و جـوارحی جـایگاه ویـژه خود را دارد‌ و قلمرو‌ فـهم و تـبلیغ آن می‌تواند از هم جدا باشد. بر این اساس یک دانش مربوط به حقیقت‌ و باطن‌ دین‌ است و در قـلمرو فـهم و تـعلیم عارف می‌گنجد و علمی دیگر مربوط به ادب شـرع‌ و ظـواهر‌ و اعـمال جـوارحی اسـت که به‌عهده فقیه می‌باشد<ref>ر.ک: آقانوری، علی، ص244</ref>‏.
این مـوضوع از مهم‌ترین مسائل بحث‌انگیز جـهان تـصوف شده است، تا جایی کـه‌ سـازگاری‌ میان‌ تعابیر مختلف آنها به‌ویژه در‌ باب‌ «حقیقت‌» بسیار مشکل است. برخی از آنان در تـفاسیر خـود، جنبه معرفتی آن ‌را لحاظ مـی‌کنند و پاره‌‌ای جـنبه عینی آن ‌را؛ در بـرخی از‌ تـعابیر‌ آنها‌ شریعت به مـعنای عـام مورد نظر است و در بعضی‌ دیگر‌ به معنای خاص. در نوع گرایش نیز بعضی از آنان، شریعت را تـرجیح مـی‌دهند و مکتب خود را بر پایه‌ آن‌ اسـتوار‌ کـرده‌اند و برخی بـرعـکس. آنـها بر اساس تفسیر بـاطنی خود‌ از دقایق اعمال شرعی و تفکیک اعمال ظاهری از باطنی و ترجیح عمل قلبی بر عمل جوارحی، بـه ایـن نتیجه‌ رسیده‌اند‌ که‌ هریک از اعـمال قـلبی و جـوارحی جـایگاه ویـژه خود را دارد‌ و قلمرو‌ فـهم و تـبلیغ آن می‌تواند از هم جدا باشد. بر این اساس یک دانش مربوط به حقیقت‌ و باطن‌ دین‌ است و در قـلمرو فـهم و تـعلیم عارف می‌گنجد و علمی دیگر مربوط به ادب شـرع‌ و ظـواهر‌ و اعـمال جـوارحی اسـت که به‌عهده فقیه می‌باشد<ref>ر.ک: آقانوری، علی، ص244</ref>‏.


در ادامه مباحث کتاب، نسبت سلسله قادریه و نقشبندیه و مشایخ هریک ذکر شده است. در بخشی از مطالب درباره بایزید بسطامی چنین می‌خوانیم: «لقب ایشان، سلطان‌العارفین و نام وی طیفور بن عیسی بن آدم بن سروشان و جد ایشان گبر بود، به سعادت اسلام مشرف شده؛ اصل ایشان از بسطام است. صاحب رشحات نوشته‌اند که ایشان اویسی از حضرت جعفر صادق(ع) و صاحب تذكرة الأوليا گفته‌اند که صدوسیزده پیر را خدمت کرده بود؛ یکی از آن‌ جمله، امام جعفر صادق(ع) بود و ابوحفص و یحیی معاذ و شقیق بلخی را نیز دیده بودند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‌209-208</ref>‏.
در ادامه مباحث کتاب، نسبت سلسله قادریه و نقشبندیه و مشایخ هریک ذکر شده است. در بخشی از مطالب درباره بایزید بسطامی چنین می‌خوانیم: «لقب ایشان، سلطان‌العارفین و نام وی طیفور بن عیسی بن آدم بن سروشان و جد ایشان گبر بود، به سعادت اسلام مشرف شده؛ اصل ایشان از بسطام است. صاحب رشحات نوشته‌اند که ایشان اویسی از [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت جعفر صادق(ع)]] و صاحب تذكرة الأوليا گفته‌اند که صدوسیزده پیر را خدمت کرده بود؛ یکی از آن‌ جمله، [[امام جعفر صادق(ع)]] بود و ابوحفص و یحیی معاذ و شقیق بلخی را نیز دیده بودند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‌209-208</ref>‏.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۶۲: خط ۶۲:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
خط ۷۰: خط ۷۰:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش