۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بهريرى' به 'بهرهگيرى') |
جز (جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
# تفسير منسوب به امام حسن عسکرى: راوى اين تفسير محمد بن قاسم جرجانى استرآبادى (م قرن چهارم) است. | # تفسير منسوب به امام حسن عسکرى: راوى اين تفسير محمد بن قاسم جرجانى استرآبادى (م قرن چهارم) است. | ||
# [[التفسير (عیاشی)|تفسير عياشى]] اثر محمد بن مسعود سمرقندى عيّاشى (م. قرن سوم). | # [[التفسير (عیاشی)|تفسير عياشى]] اثر محمد بن مسعود سمرقندى عيّاشى (م. قرن سوم). | ||
# [[تفسير القمي|تفسير قمى]] منسوب به [[قمی، علی بن ابراهیم|على بن | # [[تفسير القمي|تفسير قمى]] منسوب به [[قمی، علی بن ابراهیم|على بن ابراهیم بن هاشم قمى]]. (م. بعد از سنه 307 ق). | ||
# كافى اثر [[کلینی، محمد بن یعقوب|محمد بن يعقوب كلينى]] (م 328 ق). | # كافى اثر [[کلینی، محمد بن یعقوب|محمد بن يعقوب كلينى]] (م 328 ق). | ||
# [[من لايحضره الفقيه]]، از محمد بن على بن بابويه (م 329ق) معروف به [[شيخ صدوق]]. | # [[من لايحضره الفقيه]]، از محمد بن على بن بابويه (م 329ق) معروف به [[شيخ صدوق]]. | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
#:بنابراین، راه ميانه آنست كه در آنجا كه حديثى از پيامبر و يا از اهلبيت پيامبر به طريق صحيح نقل شده، مورد توجه قرار گيرد وگرنه طبق قواعد تفسير و روش عقلاء در فهم كلام، استخراج محتوا شود. | #:بنابراین، راه ميانه آنست كه در آنجا كه حديثى از پيامبر و يا از اهلبيت پيامبر به طريق صحيح نقل شده، مورد توجه قرار گيرد وگرنه طبق قواعد تفسير و روش عقلاء در فهم كلام، استخراج محتوا شود. | ||
#:از نكات بارز علاّمه حسینى در تفسير انوار درخشان، توجه فراوان به احاديث و منقولات اهلبيت(ع) در سراسر كتاب است. كمتر آيهاى را مىتوان يافت كه مفسّر، به مناسبت تبيين و توضيح نكتهاى، از احاديث نبوى و اهلبيت سود نجسته باشد و كلمات خود را مزين به درّ كلمات آن ستارگان درخشان نكرده باشد. | #:از نكات بارز علاّمه حسینى در تفسير انوار درخشان، توجه فراوان به احاديث و منقولات اهلبيت(ع) در سراسر كتاب است. كمتر آيهاى را مىتوان يافت كه مفسّر، به مناسبت تبيين و توضيح نكتهاى، از احاديث نبوى و اهلبيت سود نجسته باشد و كلمات خود را مزين به درّ كلمات آن ستارگان درخشان نكرده باشد. | ||
#:البته بايد اين نكته اضافه شود كه بهرهگيرى مفسر از روايات، اختصاص به روايات ذكر شده در ذيل هر آيه، آنچنان كه على بن | #:البته بايد اين نكته اضافه شود كه بهرهگيرى مفسر از روايات، اختصاص به روايات ذكر شده در ذيل هر آيه، آنچنان كه على بن ابراهیم در تفسير منسوب، و هويزى در تفسير نور الثقلين و [[بحرانی، هاشم بن سلیمان|سيدهاشم بحرانى]] در تفسير برهان كردهاند، ندارد، بلكه آنچه اين تفسير را از بسيارى از تفاسير ديگر متمايز كرده است، دقيقا در همين نكته است كه ايشان براى بهرهگيرى از كلمات معصومين به مجموعۀ روايات شيعه و سنى نظر دوخته و آنچنان كه در بخش منابع كتاب اشاره شد، در بسيارى از كتابهاى حديثى غور كرده و به مناسبت ذكر آيه و بهرهبردارى موضوعى از روايت، در توضيح و تبيين كلمات آسمانى كوشيده است و هر جا مناسبتى در معناى آيه و موضوع و شأن نزول و احكام فقهى و مسائل اخلاقى و كلامى كه ارتباطى مىتوانسته با آيه داشته باشد، روايات را ذكر كرده است. از حق نبايد گذشت كه اين شيوه در كنار بحثهاى تحليلى و توصيفى مفسّر در نشان دادن جايگاه اهلبيت در تفسير قرآن و توضيح اين كلام نبوى: «انّى تارك فيكم الثقلين، كتاب اللّه و عترتى» قابل توجه است. گر چه جا داشت ايشان گاهى به نقد برخى از روايات بپردازند و آنجا كه حديث از نظر عقلى و تاريخى غريب مىنمايد، يا نقل نكنند و يا توجيه و توضيحى داشته باشند، امّا در هر صورت اين نقد، عظمت كار و اهتمام ايشان را كوچك نمىنمايد. | ||
#تفسير عقلى و اجتهادى | #تفسير عقلى و اجتهادى | ||
#:در بحث پيشين اشاره كرديم كه ريشهدارترين و طبيعىترين شيوه براى فهم و درك معانى قرآنى، استفاده از پيامبر و اهلبيت پيامبر است، زيرا خود قرآن مىفرمايد: ''' «لتبيّن للناس ما نزل اليهم» ''' (نحل 44) تا اينكه پيامبر آنچه را ما نازل كردهايم بيان كند. | #:در بحث پيشين اشاره كرديم كه ريشهدارترين و طبيعىترين شيوه براى فهم و درك معانى قرآنى، استفاده از پيامبر و اهلبيت پيامبر است، زيرا خود قرآن مىفرمايد: ''' «لتبيّن للناس ما نزل اليهم» ''' (نحل 44) تا اينكه پيامبر آنچه را ما نازل كردهايم بيان كند. | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
گروهى ديگر كسانى هستند كه اولا اعتماد اصلیشان به خود قرآن بر اساس تفسير قرآن به قرآن است، يعنى براى فهم بيشتر قصه از آيات مشابه كمك گرفتهاند، و ثانيا از روايات صحيح استفاده كردهاند و در جايى كه هيچ كدام نبوده است به توضيح و تفسير آيه بسنده كرده و از تفصيلهاى بيجا و غير لازم پرهيز كردهاند. | گروهى ديگر كسانى هستند كه اولا اعتماد اصلیشان به خود قرآن بر اساس تفسير قرآن به قرآن است، يعنى براى فهم بيشتر قصه از آيات مشابه كمك گرفتهاند، و ثانيا از روايات صحيح استفاده كردهاند و در جايى كه هيچ كدام نبوده است به توضيح و تفسير آيه بسنده كرده و از تفصيلهاى بيجا و غير لازم پرهيز كردهاند. | ||
«انوار درخشان» از تفاسير گروه دوم است. يعنى اولا در ذكر قصص، روش ايجاز را برگزيده است. ثانيا از اخبار ضعاف و غريب استفاده نكرده است و مانند عمدۀ مفسران بزرگ شيعه نسبت به اخبار اسراييلى حساسيت نشان داده است. نمونۀ ذكر اين قصهها را مىتوان در داستان موسى و بنى اسراييل (ج 158/1، 198، 206)، قصص | «انوار درخشان» از تفاسير گروه دوم است. يعنى اولا در ذكر قصص، روش ايجاز را برگزيده است. ثانيا از اخبار ضعاف و غريب استفاده نكرده است و مانند عمدۀ مفسران بزرگ شيعه نسبت به اخبار اسراييلى حساسيت نشان داده است. نمونۀ ذكر اين قصهها را مىتوان در داستان موسى و بنى اسراييل (ج 158/1، 198، 206)، قصص ابراهیم پيامبر (ج 330/2) و... ديد. | ||
== علوم قرآن در تفسير == | == علوم قرآن در تفسير == | ||
خط ۱۸۶: | خط ۱۸۶: | ||
تفسير «انوار درخشان»، در مقدمۀ كتاب، تنها به اهميت قرآن و جايگاه آن در ميان مسلمانان و لزوم آموزش قرآن به كودكان و فضيلت قرائت و كيفيت نزول اشاره دارد، اما در خود تفسير بحثهاى علوم قرآنى آن بسيار كمجلوه است. با همه اينها تفسير خالى از بحثهاى علوم قرآنى نيست، مثلاًبحث مفصلى در جلدهاى مختلف تفسير دربارۀ وحى و چگونگى آن دارد (ج 285/2، ج 288/4، 292، ج 343/2)، دربارۀ تأويل و جايگاه آن (ج 15/3)، مصونيت قرآن از تحريف (ج 344/9، 345)، بحث نسخ (ج 285/1)، اثبات حدوث قرآن (ج 9/11)، مسأله فضيلت و عظمت قرآن (ج 297/4، 314)، بحث اعجاز قرآن (ج 7/4، ج 73/1) | تفسير «انوار درخشان»، در مقدمۀ كتاب، تنها به اهميت قرآن و جايگاه آن در ميان مسلمانان و لزوم آموزش قرآن به كودكان و فضيلت قرائت و كيفيت نزول اشاره دارد، اما در خود تفسير بحثهاى علوم قرآنى آن بسيار كمجلوه است. با همه اينها تفسير خالى از بحثهاى علوم قرآنى نيست، مثلاًبحث مفصلى در جلدهاى مختلف تفسير دربارۀ وحى و چگونگى آن دارد (ج 285/2، ج 288/4، 292، ج 343/2)، دربارۀ تأويل و جايگاه آن (ج 15/3)، مصونيت قرآن از تحريف (ج 344/9، 345)، بحث نسخ (ج 285/1)، اثبات حدوث قرآن (ج 9/11)، مسأله فضيلت و عظمت قرآن (ج 297/4، 314)، بحث اعجاز قرآن (ج 7/4، ج 73/1) | ||
و تفاوت معجزۀ پيامبر اسلام با معجزۀ ديگر پيامبران دارد. دربارۀ اسباب نزول بحث مستقلى ديده نشد، ولى هر كجا كه روايتى از طريق اهلبيت در باب علت نزول آيه نقل شده آن را از تفسير على بن | و تفاوت معجزۀ پيامبر اسلام با معجزۀ ديگر پيامبران دارد. دربارۀ اسباب نزول بحث مستقلى ديده نشد، ولى هر كجا كه روايتى از طريق اهلبيت در باب علت نزول آيه نقل شده آن را از تفسير على بن ابراهیم و تفسير برهان گزارش كرده است و گاهى براى تأييد از «در المنثور» [[سيوطى]] استشهاد آورده است. | ||
{{تفاسیر}} | {{تفاسیر}} | ||
ویرایش