پرش به محتوا

منارات السائرين إلی حضرة الله جل جلاله و مقامات الطائرين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'براي' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
خط ۲۲: خط ۲۲:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =6541
| کتابخانۀ دیجیتال نور =6541
| کتابخوان همراه نور =10461
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۴۸: خط ۴۹:
#مقام خلافتى است كه اختصاص به انسان دارد: به نظر مؤلف، حقيقت خلافت مبنى بر سه اصل است: فناء، بقاء و ثبات بر قدم تسليم و رضا. وى، بعد از بيان ماهيت خلافت و اختصاص داشتن انسان به آن و تفاوت و درجه آن، تصريح مى‌كند كه سر خلافت آن است كه انسان، مظهر اتم اسماء و صفات الهى است.
#مقام خلافتى است كه اختصاص به انسان دارد: به نظر مؤلف، حقيقت خلافت مبنى بر سه اصل است: فناء، بقاء و ثبات بر قدم تسليم و رضا. وى، بعد از بيان ماهيت خلافت و اختصاص داشتن انسان به آن و تفاوت و درجه آن، تصريح مى‌كند كه سر خلافت آن است كه انسان، مظهر اتم اسماء و صفات الهى است.
#مقامات انسان به هنگام رجوع به حضرت حق: روح انسانى، از آنجا كه در احسن تقويم خلق شده، لذا استعداد قبول فيض الهى را بدون واسطه داراست، پس همين روح زمانى كه به اصل فطرت خود نظر كند، نزديك‌ترين موجود به حضرت حق به شمار مى‌رود و زمانى كه به اسفل السافلين تنزل كند و متوجه آنجا شود، دورترين موجود از پروردگار متعال خواهد شد. انسان، در مقام رجوع به اصل خويش، بايد از مقامات خواص جواهر عبور كرده و با خرق حجاب‌هاى ظلمانى و نورانى به حضرت حق رجوع نمايد.
#مقامات انسان به هنگام رجوع به حضرت حق: روح انسانى، از آنجا كه در احسن تقويم خلق شده، لذا استعداد قبول فيض الهى را بدون واسطه داراست، پس همين روح زمانى كه به اصل فطرت خود نظر كند، نزديك‌ترين موجود به حضرت حق به شمار مى‌رود و زمانى كه به اسفل السافلين تنزل كند و متوجه آنجا شود، دورترين موجود از پروردگار متعال خواهد شد. انسان، در مقام رجوع به اصل خويش، بايد از مقامات خواص جواهر عبور كرده و با خرق حجاب‌هاى ظلمانى و نورانى به حضرت حق رجوع نمايد.
#مقامات نفس و معرفت آن: معرفت نفس، سر همه سعادت‌هاست و تا انسان نفس خود را نشناسد، نمى‌تواند به تربيت آن اقدام نمايد. مؤلف، بعد از تبيين معرفت نفس، به صفات مختلفى از قبيل كبر، حرص، حسد، شهوت، غضب، بخل، و حقد اشاره كرده و علاج آنها را توضيح مى‌دهد و در پايان به مراتب توبه بر حسب مقامات نفس اشاره مى‌كند. به نظر وى، توبه، داراى چهار مرتبه است: مرتبه اول، در مقام نفس اماره؛ مرتبه دوم، در مقام نفس لوامه؛ مرتبه سوم، در مقام نفس ملهمه و مرتبه چهارم، در مقام نفس مطمئنه است كه مخصوص اولياء و انبياست؛ بنابراين، توبه، دائر مدار منازل و مراحل سير و سلوك انسانى است.
#مقامات نفس و معرفت آن: معرفت نفس، سر همه سعادت‌هاست و تا انسان نفس خود را نشناسد، نمى‌تواند به تربيت آن اقدام نمايد. مؤلف، بعد از تبيين معرفت نفس، به صفات مختلفى از قبيل كبر، حرص، حسد، شهوت، غضب، بخل، و حقد اشاره كرده و علاج آنها را توضيح مى‌دهد و در پايان به مراتب توبه بر حسب مقامات نفس اشاره مى‌كند. به نظر وى، توبه، داراى چهار مرتبه است: مرتبه اول، در مقام نفس اماره؛ مرتبه دوم، در مقام نفس لوامه؛ مرتبه سوم، در مقام نفس ملهمه و مرتبه چهارم، در مقام نفس مطمئنه است كه مخصوص اولياء و انبياست؛ بنابراین، توبه، دائر مدار منازل و مراحل سير و سلوك انسانى است.
#معرفت قلب و مقامات آن: نجم‌الدين، پس از معرفى قلب و ويژگى‌هاى آن به كمك آيات و روايات، درباره مقامات قلب سخن گفته و يكايك آنها را از قبيل زهد، ورع، توكل، رضا، يقين، صدق، خوف، رجاء، اخلاص، مراقبه، محاسبه، خلق، ذكر و خلوت، شرح داده است.
#معرفت قلب و مقامات آن: نجم‌الدين، پس از معرفى قلب و ويژگى‌هاى آن به كمك آيات و روايات، درباره مقامات قلب سخن گفته و يكايك آنها را از قبيل زهد، ورع، توكل، رضا، يقين، صدق، خوف، رجاء، اخلاص، مراقبه، محاسبه، خلق، ذكر و خلوت، شرح داده است.
#معرفت روح و مقامات آن: روح انسانى، از عالم امر است و آن‌چنان قربى به حضرت حق دارد كه هيچ موجودى چنين تقربى ندارد و عالم امر، عبارت است از عالمى كه مقدار و كميت و كيفيت ندارد. مقامات روح، عبارت است از: اراده، استقامت، حياء، حريت، محبت، مراقبه، فقر، تصوف، ادب، صحبت و سماع.
#معرفت روح و مقامات آن: روح انسانى، از عالم امر است و آن‌چنان قربى به حضرت حق دارد كه هيچ موجودى چنين تقربى ندارد و عالم امر، عبارت است از عالمى كه مقدار و كميت و كيفيت ندارد. مقامات روح، عبارت است از: اراده، استقامت، حياء، حريت، محبت، مراقبه، فقر، تصوف، ادب، صحبت و سماع.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش