پرش به محتوا

اللطائف الإلهية في شرح مختارات من الحكم العطائية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی'
جز (جایگزینی متن - 'بندي' به 'بندی')
جز (جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی')
خط ۲۹: خط ۲۹:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =6991
| کتابخانۀ دیجیتال نور =6991
| کتابخوان همراه نور =10936
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۳۴: خط ۳۵:
}}
}}


'''اللطائف الإلهية في شرح مختارات من الحكم العطائية''' اثر دكتر [[کیالی، عاصم ابراهیم|عاصم ابراهيم الكيالى]]، شرح و توضيح «الحكم العطائية» ابن عطاء الله سكندرى (متوفى 709ق) پيرامون مجموعه‌اى از اخلاقيات صوفيه مى‌باشد.
'''اللطائف الإلهية في شرح مختارات من الحكم العطائية''' اثر دكتر [[کیالی، عاصم ابراهیم|عاصم ابراهیم الكيالى]]، شرح و توضيح «الحكم العطائية» ابن عطاء الله سكندرى (متوفى 709ق) پيرامون مجموعه‌اى از اخلاقيات صوفيه مى‌باشد.
كتاب به زبان عربى و در اواخر قرن هفتم هجرى نوشته شده است.
كتاب به زبان عربى و در اواخر قرن هفتم هجرى نوشته شده است.


خط ۶۵: خط ۶۶:
در حكمت چهارم: «دفن كن وجود خودت را در زمين، زيرا از آنچه كه دفن نشود، چيزى نرويد و نتيجه و ثمرى، حاصل نخواهد شد»، به سالك توصيه شده است كه تا قبل از تزكيه نفس از رذايل و تحلى آن به فضايل اخلاقى پسنديده، متصدى ارشاد و نصيحت خلق نباشد؛ زيرا زمانى ديگران مى‌توانند از اخلاق نيكو و ثمره درخت وجودى او استفاده كنند كه عقلش به واسطه علم، رشد و نمو داشته باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/6991/1/53 همان، ص53]</ref>
در حكمت چهارم: «دفن كن وجود خودت را در زمين، زيرا از آنچه كه دفن نشود، چيزى نرويد و نتيجه و ثمرى، حاصل نخواهد شد»، به سالك توصيه شده است كه تا قبل از تزكيه نفس از رذايل و تحلى آن به فضايل اخلاقى پسنديده، متصدى ارشاد و نصيحت خلق نباشد؛ زيرا زمانى ديگران مى‌توانند از اخلاق نيكو و ثمره درخت وجودى او استفاده كنند كه عقلش به واسطه علم، رشد و نمو داشته باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/6991/1/53 همان، ص53]</ref>


شارح معتقد است كه براى نفس آدمى، چيزى مضرتر و زيان‌بارتر، از شهرت قبل از بناى صحيح شخصيت نيست و به همين خاطر است كه بزرگان، كلمات زيادى در مذمت شهرت‌طلبى، از خود به يادگار گذاشته‌اند، از جمله ابراهيم ادهم گفته است: «خداوند كسى كه حب شهرت داشته باشد را تصديق نمى‌نمايد».
شارح معتقد است كه براى نفس آدمى، چيزى مضرتر و زيان‌بارتر، از شهرت قبل از بناى صحيح شخصيت نيست و به همين خاطر است كه بزرگان، كلمات زيادى در مذمت شهرت‌طلبى، از خود به يادگار گذاشته‌اند، از جمله ابراهیم ادهم گفته است: «خداوند كسى كه حب شهرت داشته باشد را تصديق نمى‌نمايد».


وى تذكر اين نكته را ضرورى دانسته كه اين حكمت، به سلبيت و انهزام، توصيه نمى‌كند، سفارش اين حكمت، به عزلت موقتى است كه آدمى را به تحصيل علم و تزكيه نفس رهنمون مى‌گردد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/6991/1/53 همان]</ref>
وى تذكر اين نكته را ضرورى دانسته كه اين حكمت، به سلبيت و انهزام، توصيه نمى‌كند، سفارش اين حكمت، به عزلت موقتى است كه آدمى را به تحصيل علم و تزكيه نفس رهنمون مى‌گردد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/6991/1/53 همان]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش