پرش به محتوا

تاریخ گیتی گشا در تاریخ زندیه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ اکتبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی'
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
جز (جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی')
خط ۲۲: خط ۲۲:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخوان همراه نور =11238
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۳۴: خط ۳۵:
نثر كتاب سست و متكلفانه و به شيوه رايج نزد برخى از تاريخ‌نويسانِ پس از صفويه و با كنايات و استعارات و تشبيهات فراوان و جملات زايد همراه است؛ چنان‌كه خواننده رشته كلام را از دست مى‌دهد. اگرچه نويسندگان كتاب، در شرح حوادث و گزارش‌هاى خود امانت‌دارى كرده‌اند، حقايق را با بزرگ‌نمايى رايج در آن روزگار و كنايات و استعارات و تشبيهات مخل و اطناب‌هاى ملال‌آور در آميخته و صاحبان ذيل اول و دوم، به رغم برافتادن سلسله زنديه هنگام نوشته شدن ذيل‌ها، از اين سلسله به ويژه لطفعلى خان زند جانبدارانه سخن گفته‌اند.  
نثر كتاب سست و متكلفانه و به شيوه رايج نزد برخى از تاريخ‌نويسانِ پس از صفويه و با كنايات و استعارات و تشبيهات فراوان و جملات زايد همراه است؛ چنان‌كه خواننده رشته كلام را از دست مى‌دهد. اگرچه نويسندگان كتاب، در شرح حوادث و گزارش‌هاى خود امانت‌دارى كرده‌اند، حقايق را با بزرگ‌نمايى رايج در آن روزگار و كنايات و استعارات و تشبيهات مخل و اطناب‌هاى ملال‌آور در آميخته و صاحبان ذيل اول و دوم، به رغم برافتادن سلسله زنديه هنگام نوشته شدن ذيل‌ها، از اين سلسله به ويژه لطفعلى خان زند جانبدارانه سخن گفته‌اند.  


چارلز ريو، خاورشناس شهير انگليسى در فهرست كتاب‌هاى خطى فارسی موزه بريتانيا درباره اين كتاب مى‌نويسد: ابوالحسن بن ابراهيم قزوينى در فوائد صفويه كه كتابى در تاريخ عمومى است (1211)، درباره ميرزا محمدصادق چنين مى‌گويد: على‌مراد خان (1199 - 1196) ميرزا محمدصادق را بر اثر دروغ‌ها و بزرگ‌نمايى‌هایش در ستايش خاندان زند در اين كتاب نكوهش كرد.
چارلز ريو، خاورشناس شهير انگليسى در فهرست كتاب‌هاى خطى فارسی موزه بريتانيا درباره اين كتاب مى‌نويسد: ابوالحسن بن ابراهیم قزوينى در فوائد صفويه كه كتابى در تاريخ عمومى است (1211)، درباره ميرزا محمدصادق چنين مى‌گويد: على‌مراد خان (1199 - 1196) ميرزا محمدصادق را بر اثر دروغ‌ها و بزرگ‌نمايى‌هایش در ستايش خاندان زند در اين كتاب نكوهش كرد.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نخستين بخش كتاب (تاريخ گيتى‌گشا) كه با مدح و ثنا و كنايات و استعارات فراوان آغاز مى‌شود، به گزارش رويدادها از آغاز تاريخ زند تا حوادث 21 محرم 1200 مى‌پردازد. مرگ نادر شاه افشار و حوادث پس از آن و كارهاى جانشينان او و اصل و نسب خاندان زند، درون‌مايه اصلى اين بخش است و چگونگى انقراض افشاريان و آمدن كريم خان زند، ابوالفتح خان و على‌مردان خان به اصفهان و نشاندن اسماعيل ميرزا صفوى، چيرگى محمدحسن خان قاجار بر اصفهان و پيروزى او بر على‌مردان خان، آزاد خان و عبدالله خان، درون‌مايه گزارش‌هاى فصل‌هاى بعدى كتاب به شمار مى‌رود. بر پايه اين گزارش‌ها، برخى از سپاهيان ابراهيم شاه كه به شاهرخ افشار پيوسته بودند، او را به شاهى رساندند، اما اميران خراسان او را از سلطنت عزل و كور كردند و به جاى وى، ميرزا [[صدر، محمد|سيد محمد صدر]]، پسر ميرزا داود و دختر زاده شاه سليمان صفوى را بر تخت نشاندند.
نخستين بخش كتاب (تاريخ گيتى‌گشا) كه با مدح و ثنا و كنايات و استعارات فراوان آغاز مى‌شود، به گزارش رويدادها از آغاز تاريخ زند تا حوادث 21 محرم 1200 مى‌پردازد. مرگ نادر شاه افشار و حوادث پس از آن و كارهاى جانشينان او و اصل و نسب خاندان زند، درون‌مايه اصلى اين بخش است و چگونگى انقراض افشاريان و آمدن كريم خان زند، ابوالفتح خان و على‌مردان خان به اصفهان و نشاندن اسماعيل ميرزا صفوى، چيرگى محمدحسن خان قاجار بر اصفهان و پيروزى او بر على‌مردان خان، آزاد خان و عبدالله خان، درون‌مايه گزارش‌هاى فصل‌هاى بعدى كتاب به شمار مى‌رود. بر پايه اين گزارش‌ها، برخى از سپاهيان ابراهیم شاه كه به شاهرخ افشار پيوسته بودند، او را به شاهى رساندند، اما اميران خراسان او را از سلطنت عزل و كور كردند و به جاى وى، ميرزا [[صدر، محمد|سيد محمد صدر]]، پسر ميرزا داود و دختر زاده شاه سليمان صفوى را بر تخت نشاندند.


شورش‌هاى داخلى ایران در برابر كريم‌خان، پيروزى‌هاى وى در استرآباد، آذربايجان، اروميه و جنگ‌هاى لطفعلى خان با آقا محمد خان، از مباحث ديگر كتاب است. گاه به روابط خاندان زند با ديگر كشورها مانند هلند يا سرزمين‌هاى عثمانى اشاره مى‌شود و سرانجام با شرح رويدادهاى آخرين سال‌هاى سده دوازدهم هجرى و بازگشت كريم خان به اصفهان پايان مى‌يابد.  
شورش‌هاى داخلى ایران در برابر كريم‌خان، پيروزى‌هاى وى در استرآباد، آذربايجان، اروميه و جنگ‌هاى لطفعلى خان با آقا محمد خان، از مباحث ديگر كتاب است. گاه به روابط خاندان زند با ديگر كشورها مانند هلند يا سرزمين‌هاى عثمانى اشاره مى‌شود و سرانجام با شرح رويدادهاى آخرين سال‌هاى سده دوازدهم هجرى و بازگشت كريم خان به اصفهان پايان مى‌يابد.  
خط ۴۵: خط ۴۶:
ذيل نخست (بخش دوم) كتاب، رويدادهاى ایران را پس از مرگ كريم خان گزارش مى‌كند و به رويدادهاى بعد از 1200 تا ميانه دوران پادشاهى لطفعلى خان زند مى‌پردازد. جنبش‌ها و پيدايى سلسله قاجار، از رويدادهایى است كه عبدالكريم بدان مى‌پردازد. با توجه به اينكه مؤلف اين ذيل از گلشن مراد، نوشته ميرزا ابوالحسن غفارى ياد مى‌كند، تاريخ نوشته شدن آن را پس از 1210 مى‌توان دانست.
ذيل نخست (بخش دوم) كتاب، رويدادهاى ایران را پس از مرگ كريم خان گزارش مى‌كند و به رويدادهاى بعد از 1200 تا ميانه دوران پادشاهى لطفعلى خان زند مى‌پردازد. جنبش‌ها و پيدايى سلسله قاجار، از رويدادهایى است كه عبدالكريم بدان مى‌پردازد. با توجه به اينكه مؤلف اين ذيل از گلشن مراد، نوشته ميرزا ابوالحسن غفارى ياد مى‌كند، تاريخ نوشته شدن آن را پس از 1210 مى‌توان دانست.


ذيل دومِ (بخش سوم) كتاب درباره پايان احوال لطفعلى خان و حاجى ابراهيم خان (كلانتر شيراز) به قلم آقا محمدرضا شيرازى است كه اطلاعى از وى در دست نيست. بر پايه متن ذيل دوم، او اين ذيل را پس از 1219 به پايان رسانده است.
ذيل دومِ (بخش سوم) كتاب درباره پايان احوال لطفعلى خان و حاجى ابراهیم خان (كلانتر شيراز) به قلم آقا محمدرضا شيرازى است كه اطلاعى از وى در دست نيست. بر پايه متن ذيل دوم، او اين ذيل را پس از 1219 به پايان رسانده است.


خاندان سلسله زند را در سنجش با ديگر سلسله‌هاى پادشاهى ایران، غيرت‌مندتر و بيزارتر از بيگانگان و بيگانه‌پرستى دانسته و به ويژه كريم خان زند را هم از مردان بسيار گرامى تاريخ ایران و هم پيشواى اخلاقى آدمى‌زادگان برشمرده‌اند. از نوشته‌هاى ميرزا محمدصادق چنين مى‌توان دريافت كه پس از گذشت 27 سال از انقراض دولت صفوى، باز هم به علت تعلق خاطر مردم به خاندان صفوى برخى از سرداران در پى انتساب و وابسته دانستن خود بدين خاندان بوده‌اند.
خاندان سلسله زند را در سنجش با ديگر سلسله‌هاى پادشاهى ایران، غيرت‌مندتر و بيزارتر از بيگانگان و بيگانه‌پرستى دانسته و به ويژه كريم خان زند را هم از مردان بسيار گرامى تاريخ ایران و هم پيشواى اخلاقى آدمى‌زادگان برشمرده‌اند. از نوشته‌هاى ميرزا محمدصادق چنين مى‌توان دريافت كه پس از گذشت 27 سال از انقراض دولت صفوى، باز هم به علت تعلق خاطر مردم به خاندان صفوى برخى از سرداران در پى انتساب و وابسته دانستن خود بدين خاندان بوده‌اند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش