۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دائرة المعارف' به 'دائرةالمعارف') |
جز (جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
بيشتر شعر ابن عبدربه از نوع غزل است. همین چيرهدستى در غزلسرايى بود كه متنبّى را در حجاز بر آن داشت تا وى را «مليح الاندلس» بخواند. غزل ابن عبدربه ساده و آهنگين و دور از تكلف است. بى پيرايهترين غزليات او همانهایى است كه «ممحّصات» را در برابر آنها سروده است. | بيشتر شعر ابن عبدربه از نوع غزل است. همین چيرهدستى در غزلسرايى بود كه متنبّى را در حجاز بر آن داشت تا وى را «مليح الاندلس» بخواند. غزل ابن عبدربه ساده و آهنگين و دور از تكلف است. بى پيرايهترين غزليات او همانهایى است كه «ممحّصات» را در برابر آنها سروده است. | ||
وى ظاهراً در كنار زندگى پرتشريفات و پرهياهوى دربارى، به خانه و خانواده و به خصوص به مطالعه و تأليف مستمر نيز عشق مىورزيد. طرح کتاب دائرةالمعارف گونه العقد الفريد كه بخش اعظم زندگى او را فراگرفت، دليل بر این مدعاست. وى از سفر نيز پرهيز داشت و تنها سفرش به بيرون قرطبه آن بود كه پس از استقرار | وى ظاهراً در كنار زندگى پرتشريفات و پرهياهوى دربارى، به خانه و خانواده و به خصوص به مطالعه و تأليف مستمر نيز عشق مىورزيد. طرح کتاب دائرةالمعارف گونه العقد الفريد كه بخش اعظم زندگى او را فراگرفت، دليل بر این مدعاست. وى از سفر نيز پرهيز داشت و تنها سفرش به بيرون قرطبه آن بود كه پس از استقرار ابراهیم بن حجاج در اشبيليه، به اتفاق چند تن ديگر از شاعران دربار به درالاماره او رفت و قصايد متعددى در مدح او گفت و صله و جايزه درخور گرفت. | ||
با اينهمه، زندگانى مرفه و دلپذير ابن عبدربه از برخى حوادث تلخ و ناگوار هم تهى نبود. وى در 68 سالگى (314ق) به سوگ فرزند بزرگش يحيى نشست. فرزند ديگرى را هم در شيرخوارگى از دست داد. چند سال پيش از مرگش (ظاهراً حدود 6 سال) مفلوج و زمینگير شد. ابن عبدربه این بيمارى دردناك را پیک مرگ تلقى كرد و چنان به خود آمد كه گویى آتش پرشراره دوزخ را رویاروى مىنگريست. لاجرم به توبه روى آورد و دست از همه تعلقات بشست و دل در آمرزش پروردگار بست. | با اينهمه، زندگانى مرفه و دلپذير ابن عبدربه از برخى حوادث تلخ و ناگوار هم تهى نبود. وى در 68 سالگى (314ق) به سوگ فرزند بزرگش يحيى نشست. فرزند ديگرى را هم در شيرخوارگى از دست داد. چند سال پيش از مرگش (ظاهراً حدود 6 سال) مفلوج و زمینگير شد. ابن عبدربه این بيمارى دردناك را پیک مرگ تلقى كرد و چنان به خود آمد كه گویى آتش پرشراره دوزخ را رویاروى مىنگريست. لاجرم به توبه روى آورد و دست از همه تعلقات بشست و دل در آمرزش پروردگار بست. |
ویرایش