۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11579 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =11579 | ||
| کتابخوان همراه نور =01721 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۴: | خط ۳۵: | ||
مؤلف، در اثبات واجبالوجود مىگويد: موجود، يا براى وجود خود داراى سببى است يا براى وجود خود سبب ندارد؛ اگر براى وجودش سبب باشد، مىشود ممكن الوجود و اگر سبب نداشته باشد واجبالوجود خواهد بود... | مؤلف، در اثبات واجبالوجود مىگويد: موجود، يا براى وجود خود داراى سببى است يا براى وجود خود سبب ندارد؛ اگر براى وجودش سبب باشد، مىشود ممكن الوجود و اگر سبب نداشته باشد واجبالوجود خواهد بود... | ||
در اصل دوم نيز استحاله اثنينيت(دو بودن) واجب را مطرح كرده و با برهان ذاتى و عرضى كه اگر بيش از يك واجب باشد، يكى از آن دو عرضى خواهد بود و معلول، اين مطلب را به اثبات مىرساند. سومين اصل رساله در نفى علل از واجب است؛ [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در اين اصل به دنبال نفى علل اربعه؛ يعنى علت فاعلى، علت غايى، علت مادى و علت صورى از واجبالوجود مىباشد. وى براى نفى هر كدام از اين علل | در اصل دوم نيز استحاله اثنينيت(دو بودن) واجب را مطرح كرده و با برهان ذاتى و عرضى كه اگر بيش از يك واجب باشد، يكى از آن دو عرضى خواهد بود و معلول، اين مطلب را به اثبات مىرساند. سومين اصل رساله در نفى علل از واجب است؛ [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در اين اصل به دنبال نفى علل اربعه؛ يعنى علت فاعلى، علت غايى، علت مادى و علت صورى از واجبالوجود مىباشد. وى براى نفى هر كدام از اين علل براهینى را مطرح مىكند. | ||
مؤلف، در مورد صفات واجب مىگويد: وقتى ثابت شد كه خداوند واجبالوجود و از هر جهتى واحد و منزه از علل است و سببى نداشته و صفاتش زايد بر ذاتش نيست و موصوف به صفات مدح و كمال است، لازم است كه بگوييم پس او عالم، حىّ، مريد، قادر، متكلم، بصير، سميع و دارنده ديگر صفات حسنى مىباشد. سپس صفات مذكور را تك تك مورد شرح و بررسى و اثبات قرار مىدهد. نخست علم واجب به ذات خود و وحدت علم و عالميت و معلوميتش و همينطور علمش به جميع ممكنات ومعلولات را مطرح نموده و به توضيح آن مىپردازد. دومين صفت، حيات است كه عارضى نبودن حيات را براى واجب عنوان كرده و در اين زمينه توضيحاتى را بيان مىنمايد. اراده، قدرت، سمع، بصر، تكلم ديگر صفات مطرح شده در اين رساله هستند. | مؤلف، در مورد صفات واجب مىگويد: وقتى ثابت شد كه خداوند واجبالوجود و از هر جهتى واحد و منزه از علل است و سببى نداشته و صفاتش زايد بر ذاتش نيست و موصوف به صفات مدح و كمال است، لازم است كه بگوييم پس او عالم، حىّ، مريد، قادر، متكلم، بصير، سميع و دارنده ديگر صفات حسنى مىباشد. سپس صفات مذكور را تك تك مورد شرح و بررسى و اثبات قرار مىدهد. نخست علم واجب به ذات خود و وحدت علم و عالميت و معلوميتش و همينطور علمش به جميع ممكنات ومعلولات را مطرح نموده و به توضيح آن مىپردازد. دومين صفت، حيات است كه عارضى نبودن حيات را براى واجب عنوان كرده و در اين زمينه توضيحاتى را بيان مىنمايد. اراده، قدرت، سمع، بصر، تكلم ديگر صفات مطرح شده در اين رساله هستند. |
ویرایش