پرش به محتوا

أحوال النفس: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ اکتبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی'
جز (جایگزینی متن - 'سانه' به 'سه‌گانه')
جز (جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۸: خط ۲۸:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11731
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11731
| کتابخوان همراه نور =01871
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۳۳: خط ۳۴:
}}
}}


'''أحوال النفس''' (رسالة في النفس و بقائها و معادها و يليها ثلاث رسائل في النفس)، از تأليفات [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ‌الرئيس بوعلى سينا]] و به زبان عربى مى‌باشد. موضوع کتاب را خود مؤلف، در مقدمه، به این صورت بيان مى‌نمايد: «إنّ الرّسالة تشتمل على مخ ما تؤدي إليه البراهين من حال النفس الإنسانية و لباب ما أوقف عليه البحث الشافي من أمر بقائها و إن انتقض المزاج و فسد البدن و الاطلاع على النشئة الثانية و الحالة المتأدية إليها في العاقبة» و از آنجايى كه خود بوعلى اسمى را برای این رساله معين نكرده است، نسّاخ با توجه به همین جمله بوعلى، اسم‌هایى را برای این رساله تعيين كرده‌اند كه از آن جمله است: «أحوال النفس»، «رسالة في علم النفس»، «رسالة في النفس و بقائها و معادها» و «رسالة في حقيقة النفس الإنسانية و معرفتها».
'''أحوال النفس''' (رسالة في النفس و بقائها و معادها و يليها ثلاث رسائل في النفس)، از تأليفات [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ‌الرئيس بوعلى سينا]] و به زبان عربى مى‌باشد. موضوع کتاب را خود مؤلف، در مقدمه، به این صورت بيان مى‌نمايد: «إنّ الرّسالة تشتمل على مخ ما تؤدي إليه البراهین من حال النفس الإنسانية و لباب ما أوقف عليه البحث الشافي من أمر بقائها و إن انتقض المزاج و فسد البدن و الاطلاع على النشئة الثانية و الحالة المتأدية إليها في العاقبة» و از آنجايى كه خود بوعلى اسمى را برای این رساله معين نكرده است، نسّاخ با توجه به همین جمله بوعلى، اسم‌هایى را برای این رساله تعيين كرده‌اند كه از آن جمله است: «أحوال النفس»، «رسالة في علم النفس»، «رسالة في النفس و بقائها و معادها» و «رسالة في حقيقة النفس الإنسانية و معرفتها».


شيخ‌الرئيس، درباره نفس، در آثار مهمى چون «شفا» و «نجات» كه تقريباً خلاصه «شفا» مى‌باشد، مفصل سخن گفته است؛ به همین دليل، بعضى، خيال كرده‌اند كه رساله حاضر، مستقلاً توسط وى نوشته نشده، بلكه همان مبحث نفس کتاب «نجات» است كه با افزودن فصولى به اول و آخر آن توسط شاگردانش، به‌صورت رساله‌اى مستقل درآمده است.
شيخ‌الرئيس، درباره نفس، در آثار مهمى چون «شفا» و «نجات» كه تقريباً خلاصه «شفا» مى‌باشد، مفصل سخن گفته است؛ به همین دليل، بعضى، خيال كرده‌اند كه رساله حاضر، مستقلاً توسط وى نوشته نشده، بلكه همان مبحث نفس کتاب «نجات» است كه با افزودن فصولى به اول و آخر آن توسط شاگردانش، به‌صورت رساله‌اى مستقل درآمده است.
خط ۶۱: خط ۶۲:
در فصل پنجم، محل معقولات كه طبيعتاً نمى‌تواند جسمانى باشد، مورد توجه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] واقع شده است. او مى‌گوید: محل معقولات نه تنها جسمانى نيست، بلكه قائم به جسم نيز نمى‌تواند باشد، اما میزان وسعت و حيطه فعاليت این معقولات، مطلب ديگرى است كه در ذيل همین فصل مورد بررسى مى‌باشد.
در فصل پنجم، محل معقولات كه طبيعتاً نمى‌تواند جسمانى باشد، مورد توجه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] واقع شده است. او مى‌گوید: محل معقولات نه تنها جسمانى نيست، بلكه قائم به جسم نيز نمى‌تواند باشد، اما میزان وسعت و حيطه فعاليت این معقولات، مطلب ديگرى است كه در ذيل همین فصل مورد بررسى مى‌باشد.


در فصل ششم، چگونگى كمك گرفتن نفس از بدن مطرح گرديده است. امكان استغناى نفس از بدن، در فصل هفتم، مورد بحث مى‌باشد؛ در آنجا براهينى كه ثابت مى‌كنند نفس انسانى بى‌نياز از بدن مى‌باشد، مطرح شده است.
در فصل ششم، چگونگى كمك گرفتن نفس از بدن مطرح گرديده است. امكان استغناى نفس از بدن، در فصل هفتم، مورد بحث مى‌باشد؛ در آنجا براهینى كه ثابت مى‌كنند نفس انسانى بى‌نياز از بدن مى‌باشد، مطرح شده است.


زمان حدوث نفس كه هم‌زمان با حدوث بدن مى‌باشد، موضوع فصل هشتم است. مؤلف، به دليل محال بودن حدوث نفس قبل از بدن، پرداخته و ضمن توضيح آن، اشاره‌اى به بقاى نفس بعد از مفارقت از بدن، مى‌نمايد و در فصل نهم، به‌طور مفصل به توضيح آن مى‌پردازد. محال بودن موت نفس با موت بدن و فساد ماده و عدم فساد مجردات، از جمله توضيحاتى است كه شيخ‌الرئيس، در این فصل، برای بيان مقصودش، ارائه مى‌كند.
زمان حدوث نفس كه هم‌زمان با حدوث بدن مى‌باشد، موضوع فصل هشتم است. مؤلف، به دليل محال بودن حدوث نفس قبل از بدن، پرداخته و ضمن توضيح آن، اشاره‌اى به بقاى نفس بعد از مفارقت از بدن، مى‌نمايد و در فصل نهم، به‌طور مفصل به توضيح آن مى‌پردازد. محال بودن موت نفس با موت بدن و فساد ماده و عدم فساد مجردات، از جمله توضيحاتى است كه شيخ‌الرئيس، در این فصل، برای بيان مقصودش، ارائه مى‌كند.
خط ۱۰۳: خط ۱۰۴:
در فصل هشتم، نفس انسانى از آغاز تا كمالش، مورد بحث مى‌باشد. وى، نخست، تفاوت حيوان ناطق را با غير ناطق، بيان مى‌كند و وجه تمايز را همان نفس ناطقه مى‌داند، بعد، عقل و مراتب آن را و همین‌طور آثارش را و بالاترين مرتبه آن را كه مختص به انبيا و اولیا مى‌باشد، توضيح مى‌دهد.
در فصل هشتم، نفس انسانى از آغاز تا كمالش، مورد بحث مى‌باشد. وى، نخست، تفاوت حيوان ناطق را با غير ناطق، بيان مى‌كند و وجه تمايز را همان نفس ناطقه مى‌داند، بعد، عقل و مراتب آن را و همین‌طور آثارش را و بالاترين مرتبه آن را كه مختص به انبيا و اولیا مى‌باشد، توضيح مى‌دهد.


نهمین فصل، در بيان براهين تجرد نفس و بى‌نيازى آن از بدن مى‌باشد. دهمین فصل، در اثبات جوهر عقلى مى‌باشد كه در كودكان خالى از هر صورتى بوده و رفته‌رفته، معقولات بديهى، بدون نياز به تعليم، در آن حاصل گرديده كه گاهى با حس و تجربه و گاهى به فيض الهى مى‌باشد. مطالب تكمیلى این بحث و همین‌طور عاقبت نفس كه خلودش در آخرت يا با سعادت و يا با شقاوت همراه است، پایان‌بخش این فصل مى‌باشد.
نهمین فصل، در بيان براهین تجرد نفس و بى‌نيازى آن از بدن مى‌باشد. دهمین فصل، در اثبات جوهر عقلى مى‌باشد كه در كودكان خالى از هر صورتى بوده و رفته‌رفته، معقولات بديهى، بدون نياز به تعليم، در آن حاصل گرديده كه گاهى با حس و تجربه و گاهى به فيض الهى مى‌باشد. مطالب تكمیلى این بحث و همین‌طور عاقبت نفس كه خلودش در آخرت يا با سعادت و يا با شقاوت همراه است، پایان‌بخش این فصل مى‌باشد.


دومین رساله، «رسالة في معرفة النفس الناطقة و أحوالها» مى‌باشد كه مايه‌هاى عرفانى، در خطبه و مطالب رساله، قابل ملاحظه مى‌باشد. رساله حاضر، در سه فصل مى‌باشد و خاتمه‌اى نيز بدان افزوده شده است.
دومین رساله، «رسالة في معرفة النفس الناطقة و أحوالها» مى‌باشد كه مايه‌هاى عرفانى، در خطبه و مطالب رساله، قابل ملاحظه مى‌باشد. رساله حاضر، در سه فصل مى‌باشد و خاتمه‌اى نيز بدان افزوده شده است.


فصل اول، در اثبات مغايرت جوهر نفس با جوهر بدن مى‌باشد. بوعلى، حقيقت نفس را همان منى مى‌داند كه انسان در خطاب خودش بيان مى‌كند. البته این اختلاف بين متكلمین و حكما و عرفا وجود دارد كه متكلمین، بدن جسمانى را مورد اشاره لفظ من مى‌دانند و عرفا و علماى ربانى، جوهر نفسانى روحانى را كه با اكتساب معارف و علوم، عارف به پروردگارخود مى‌گردد. وى، برای اثبات این نظريه، براهينى را بيان مى‌كند كه از جمله آنها، اشاره به آيه شريفه‌اى است كه مى‌گوید: '''«فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحي»'''. این «روحي» بيانگر استناد نفس انسان به ذات اقدس الهى است كه مطمئناً جوهرى روحانى و غير جسمانى مى‌باشد.
فصل اول، در اثبات مغايرت جوهر نفس با جوهر بدن مى‌باشد. بوعلى، حقيقت نفس را همان منى مى‌داند كه انسان در خطاب خودش بيان مى‌كند. البته این اختلاف بين متكلمین و حكما و عرفا وجود دارد كه متكلمین، بدن جسمانى را مورد اشاره لفظ من مى‌دانند و عرفا و علماى ربانى، جوهر نفسانى روحانى را كه با اكتساب معارف و علوم، عارف به پروردگارخود مى‌گردد. وى، برای اثبات این نظريه، براهینى را بيان مى‌كند كه از جمله آنها، اشاره به آيه شريفه‌اى است كه مى‌گوید: '''«فإذا سوّيته و نفخت فيه من روحي»'''. این «روحي» بيانگر استناد نفس انسان به ذات اقدس الهى است كه مطمئناً جوهرى روحانى و غير جسمانى مى‌باشد.


دومین فصل، در بقاى نفس بعد از زوال و فناى بدن مى‌باشد. شيخ‌الرئيس، نفسى را كه محرك و مدبر بدن مى‌باشد و تصرف در بدن دارد و بدن تابع آن است، غير قابل فنا مى‌داند. وى، بعد از اقامه برهان بر این مطلب، نفوس زكيه را كه با علم و حكمت و عمل صالح كمال يافته‌اند، مشمول آيه كريمه '''«يا أيتها النفس المطمئنة ارجعي إلى ربك راضية مرضية فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي»''' مى‌داند. در فصل سوم، مراتب نفوس، به لحاظ شقاوت و سعادت، بعد از مفارقت از بدن، مورد بحث مى‌باشد. شيخ‌الرئيس، نفوس را به سه قسمت تقسيم مى‌كند: 1. آنهایى كه به لحاظ علم و عمل كامل مى‌باشند؛ 2. نفوسى كه در هر دوى آنها دچار نقصانند؛ 3. نفوسى كه در یکى از آنها كامل و در ديگرى ناقص مى‌باشند. او برای این مطلب، استشهاد مى‌كند به آيه شريفه '''«و كنتم أزواجاً ثلاثة فأصحاب المیمنة ما أصحاب المیمنة و أصحاب المشئمة ما أصحاب المشئمة... و السابقون السابقون أولئك المقربون»'''.
دومین فصل، در بقاى نفس بعد از زوال و فناى بدن مى‌باشد. شيخ‌الرئيس، نفسى را كه محرك و مدبر بدن مى‌باشد و تصرف در بدن دارد و بدن تابع آن است، غير قابل فنا مى‌داند. وى، بعد از اقامه برهان بر این مطلب، نفوس زكيه را كه با علم و حكمت و عمل صالح كمال يافته‌اند، مشمول آيه كريمه '''«يا أيتها النفس المطمئنة ارجعي إلى ربك راضية مرضية فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي»''' مى‌داند. در فصل سوم، مراتب نفوس، به لحاظ شقاوت و سعادت، بعد از مفارقت از بدن، مورد بحث مى‌باشد. شيخ‌الرئيس، نفوس را به سه قسمت تقسيم مى‌كند: 1. آنهایى كه به لحاظ علم و عمل كامل مى‌باشند؛ 2. نفوسى كه در هر دوى آنها دچار نقصانند؛ 3. نفوسى كه در یکى از آنها كامل و در ديگرى ناقص مى‌باشند. او برای این مطلب، استشهاد مى‌كند به آيه شريفه '''«و كنتم أزواجاً ثلاثة فأصحاب المیمنة ما أصحاب المیمنة و أصحاب المشئمة ما أصحاب المشئمة... و السابقون السابقون أولئك المقربون»'''.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش