۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی') |
جز (جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
ابن جماعة، تفسير قرطبى، تفسير، بيضاوى و تفسير ابن مرجان و تفاسيرى ديگر كه مؤلف به طور صريح از آنها نام نبرده است. | ابن جماعة، تفسير قرطبى، تفسير، بيضاوى و تفسير ابن مرجان و تفاسيرى ديگر كه مؤلف به طور صريح از آنها نام نبرده است. | ||
و از مؤلف از كتب تاريخ، فضائل و مناقب و قصص از جمله كتب قصص احمد بن محمد ثعلبى، كتاب الفتح القسى في الفتح القدسى عمادالدين ابوعبداللّه اصفهانى، كتاب المختصر في اخبار البشر ابىالفداء، كتاب مشير الغرام الى زيارة القدس و الشام | و از مؤلف از كتب تاريخ، فضائل و مناقب و قصص از جمله كتب قصص احمد بن محمد ثعلبى، كتاب الفتح القسى في الفتح القدسى عمادالدين ابوعبداللّه اصفهانى، كتاب المختصر في اخبار البشر ابىالفداء، كتاب مشير الغرام الى زيارة القدس و الشام ابراهیم بن هلال مقدسى شافعى و كتاب كتاب فضائل القدس و الشام ابوالمعالى مقدسى و...نيز در تدوين سود برده است. | ||
مؤلف از كتب انساب، تراجم و طبقات از جمله كتاب صفرة الصفوة [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]، كتاب و فيات الاعيان و انباء ابناء الزمان [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] و طبقات شافعيه عبدالوهاب بن على سبکىدر تدوين استفاده، نموده است. | مؤلف از كتب انساب، تراجم و طبقات از جمله كتاب صفرة الصفوة [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]، كتاب و فيات الاعيان و انباء ابناء الزمان [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] و طبقات شافعيه عبدالوهاب بن على سبکىدر تدوين استفاده، نموده است. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
از اينجا همين طور كه عادت تاريخنويسان و مورخان مىباشد، بحث ذكر اوّلين چيزى كه خداوند سبحان خلق نموده، شروع و بلكه بحث خلق عرش و كرسى و عمل، شمس و قمر، بهشت و جهنم و جن و جان منتقل مىشود. منابع و مصادر استفاده شده در اين مباحث قرآنى و احاديث مىباشند. | از اينجا همين طور كه عادت تاريخنويسان و مورخان مىباشد، بحث ذكر اوّلين چيزى كه خداوند سبحان خلق نموده، شروع و بلكه بحث خلق عرش و كرسى و عمل، شمس و قمر، بهشت و جهنم و جن و جان منتقل مىشود. منابع و مصادر استفاده شده در اين مباحث قرآنى و احاديث مىباشند. | ||
بعد از مطرح شدن اين مساحت، به بحث ذكر تاريخ انبياء كه از حضرت آدم(ع) و بعد نوح، هود، صالح، عليهالسّلام مطرح مىشود و زمانى كه به حضرت | بعد از مطرح شدن اين مساحت، به بحث ذكر تاريخ انبياء كه از حضرت آدم(ع) و بعد نوح، هود، صالح، عليهالسّلام مطرح مىشود و زمانى كه به حضرت ابراهیم خليل(ع) مىرسد ارتباطى كه بين اين پيامبر الهى، و بين شهرى كه در آن ساكن و سپس در آن مدفون شده، مطرح مىشود و بعد تاريخ بناء كعبه و ذكر فرزندان آن حضرت اسماعيل و اصحاق مىآيد و در ادامه قصه ذبيح ابراهیم(ع) و سپس تاريخ اولاد ابراهیم اسماعيل و اسحاق(ع) و همسران آنها و مكنان دفن آنها و ارتباطى كه بين آنها، با اين شهر مقدس است، گفتگوى مىشود. | ||
اين مباحث كه همه با آيات قرآن و احاديث و اخبار نبوى به طور مستدّل مطرح شده سليمان كه از پسران حضرت داود(ع) است و به تصريح قرآن، نبوت و سلطنت را با هم داشت. در زبان سلطنت خود بر روى مدفن | اين مباحث كه همه با آيات قرآن و احاديث و اخبار نبوى به طور مستدّل مطرح شده سليمان كه از پسران حضرت داود(ع) است و به تصريح قرآن، نبوت و سلطنت را با هم داشت. در زبان سلطنت خود بر روى مدفن ابراهیم(ع) كه در سرزمينى به نام حبرون قرار داشت، بنايى ساخت. قبل از ابراهیم(ع)، ساره همسرش در اين مكان دفن شده بود و بعد از ابراهیم(ع) نيز پسرش اسحاق و همسرش، يعقوب و همسرش همگى در اينجا دفن هستند و چون مسلمانان در فلسطين جاى گرفتند آن را مشهد ابراهیم ناميدند و مسجدى در آنجا ساختند و نيز اين منطقه حبرون بعدها لقب ابراهیم را گفت و به الخليل موسوم شد. مؤلف با ذكر اين مطالب، سپس وارد آداب زيارت حضرت ابراهیم(ع) و بعد طول و عرض جغرافيايى اين بنايى كه حضرت سليمان(ع) و لوط بردارزادهاش كه از نخستين كسانى بود كه همراه ساره همسرش به وى گرويدند و ايوب(ع) و شعيب(ع) مىشود و سرگذشتهاى اين پيامبران الهى را با تحليل حوادث آن بازگو مىكند تا نوبت به موسى(ع)، برگشت او به مصر و برگزيده شدن از سوى خدا و داستان و برخورد با ساحران و تا سپردن سپاهيان فرعون به دريا و از يادآورى اينها مجيرالدين مؤلف اثر، پلى مىسازد بين ارتباط و علاقهاى كه موسى(ع) به قوم بنى اسرائيل و پيوندى كه با بيتالمقدس داشته است، مىرسد و از نفرتى كه با ستمگران كه بر اين سرزمين حكومت مىكند. | ||
در ادامه مؤلف، از ديگران پيامبران بزرگ كه ارتباط و علاقهاى با اين سرزمين و مكان مقدس داشتهاند، صحبت مىكند. از داود، سليمان و يونس تا اينكه مىرسد. كنى كه بعد از به تخت نشستن، در سال چهارم حكومت خود(600 سال قبل از ميلاد) به بيتالمقدس تاخت و اين شهر را ويران نمود و اين اوّلين ويرانى شهر مقدس بود و آن تا 70 سال به طول انجاميد. پس در جنگى كه بين ایران و بابل درگرفت، بيتالمقدس به دست كوروش هخامنشى فتح شد و از 538 قبل از ميلاد تا 332 در تصرف آنها بود. در اين دوره گروهایى از بنى اسرائيل كه به سرزمينهاى عربى گريخته بودند، مجددا به بيتالمقدس بازگشتند. در سال 332 قبل از ميلاد اسكندر مقدونى با شكست امپراتورى ایران، اين شهر را فتح كرد. پس از اسكندر، بيتالمقدس متناوبا زير سيطره «بطالسه مصر» و «پادشاهان سلوكى» قرار داشت. و اين وضع ادامه داشت تا اينكه در سال 63 قبل از ميلاد«روميان»، و در 40 قبل از ميلاد «پارتيان» ایرانى بر بيتالمقدس مسلط شدند و اندكى بعد «هرود» به يارى روميان بر بيتالمقدس استيلا يافت حضرت عيسى(ع) در دوره حكومت او به دنيا آمد. چهل سال بعد از مصلوب شدن حضرت مسيح و رفته او به آسمان، «طيطوس» شاه رومى، در همان اولین سال حكومت خود به بيتالمقدس حمله كرد و ابن شهر را ويران نمود. هیکل يا همان معبدسليمان(ع) را به آتش كشيد و همه كتب آنها را بسوزاند و يهوديان مستقر در بيتالمقدس را به قتل رساند؛ مگر آنانى كه گريختند يا مخفى شدند. اين ويرانى دوم بيتالمقدس بود. قوم يهود از اين پس تاكنون برای آنها در اين سرزمين (منظور سال تألیف اثر است) رياست و حكومتى نبوده است. مؤلف در ضمن اين برهه از تاريخ بيتالمقدس، سرگذشت و حوادث تاريخى انبياء زكريا، يحيى و عيسى عليهمالسلام با كمك گرفتن آيات از قرآن كريم و احاديث دنبال مىكنند. سرزمين فلسطين و بيتالمقدس در 312 ميلادى به متصرفات «قسطنطن» امپراتور مسيحى روم افزوده شد. در اين دوره كليسها و دينى مسيحى رو به توسعه نهاد و گروههاى مسيحى به اين شهر كوچ نموده و در آنجا اقامت گزيدند. اين وضع ادامه داشت تا اينكه درپى شكست روميان از ساسانيان، بيتالمقدس به تصرف ایرانيان درآمد؛ ولى با تحولات سياسى و نظامى كه رخ داد تا فتح آل به دست مسلمانان (15 قمرى) در سلطه مسيحيان بود. | در ادامه مؤلف، از ديگران پيامبران بزرگ كه ارتباط و علاقهاى با اين سرزمين و مكان مقدس داشتهاند، صحبت مىكند. از داود، سليمان و يونس تا اينكه مىرسد. كنى كه بعد از به تخت نشستن، در سال چهارم حكومت خود(600 سال قبل از ميلاد) به بيتالمقدس تاخت و اين شهر را ويران نمود و اين اوّلين ويرانى شهر مقدس بود و آن تا 70 سال به طول انجاميد. پس در جنگى كه بين ایران و بابل درگرفت، بيتالمقدس به دست كوروش هخامنشى فتح شد و از 538 قبل از ميلاد تا 332 در تصرف آنها بود. در اين دوره گروهایى از بنى اسرائيل كه به سرزمينهاى عربى گريخته بودند، مجددا به بيتالمقدس بازگشتند. در سال 332 قبل از ميلاد اسكندر مقدونى با شكست امپراتورى ایران، اين شهر را فتح كرد. پس از اسكندر، بيتالمقدس متناوبا زير سيطره «بطالسه مصر» و «پادشاهان سلوكى» قرار داشت. و اين وضع ادامه داشت تا اينكه در سال 63 قبل از ميلاد«روميان»، و در 40 قبل از ميلاد «پارتيان» ایرانى بر بيتالمقدس مسلط شدند و اندكى بعد «هرود» به يارى روميان بر بيتالمقدس استيلا يافت حضرت عيسى(ع) در دوره حكومت او به دنيا آمد. چهل سال بعد از مصلوب شدن حضرت مسيح و رفته او به آسمان، «طيطوس» شاه رومى، در همان اولین سال حكومت خود به بيتالمقدس حمله كرد و ابن شهر را ويران نمود. هیکل يا همان معبدسليمان(ع) را به آتش كشيد و همه كتب آنها را بسوزاند و يهوديان مستقر در بيتالمقدس را به قتل رساند؛ مگر آنانى كه گريختند يا مخفى شدند. اين ويرانى دوم بيتالمقدس بود. قوم يهود از اين پس تاكنون برای آنها در اين سرزمين (منظور سال تألیف اثر است) رياست و حكومتى نبوده است. مؤلف در ضمن اين برهه از تاريخ بيتالمقدس، سرگذشت و حوادث تاريخى انبياء زكريا، يحيى و عيسى عليهمالسلام با كمك گرفتن آيات از قرآن كريم و احاديث دنبال مىكنند. سرزمين فلسطين و بيتالمقدس در 312 ميلادى به متصرفات «قسطنطن» امپراتور مسيحى روم افزوده شد. در اين دوره كليسها و دينى مسيحى رو به توسعه نهاد و گروههاى مسيحى به اين شهر كوچ نموده و در آنجا اقامت گزيدند. اين وضع ادامه داشت تا اينكه درپى شكست روميان از ساسانيان، بيتالمقدس به تصرف ایرانيان درآمد؛ ولى با تحولات سياسى و نظامى كه رخ داد تا فتح آل به دست مسلمانان (15 قمرى) در سلطه مسيحيان بود. | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
از قريههایى هم كه در نزدیک بيتالمقدس؛ از جمله بيت لحم نام مىبرد كه ما بين بيتالمقدس و بيت لحم، قبر راحيل مادر حضرت يوسف(ع) قرار دارد. | از قريههایى هم كه در نزدیک بيتالمقدس؛ از جمله بيت لحم نام مىبرد كه ما بين بيتالمقدس و بيت لحم، قبر راحيل مادر حضرت يوسف(ع) قرار دارد. | ||
و در بخش دوم به ذكر نام واليان از زمان فتح اسلامى تا زمان خود بر شهر بيتالمقدس و شهر | و در بخش دوم به ذكر نام واليان از زمان فتح اسلامى تا زمان خود بر شهر بيتالمقدس و شهر ابراهیم خليل(ع) مىپردازد و هر كدام كه كارى خيرى يا بنا يا آبادى در اييها انجام داده باشند، آنها را نام مىبرد(تا صفحه 176) در ادامه به معرفى علماء، قضات، خطباء، فقهاء، ديگر بزرگان و مشايخ صوفيّه و زهّاد اين دو مكان مقدّس از مذاهب چهارگانه اهل سنّت به ترتيب شافعيّه، حنفيّه، ماكليّه و حنابله مىپردازد. ذكر اين اشخاص از زبان صلاحالدين - يوسف بن ايوب است كه بيتالمقدس را فتح و دستگاه فاطمى را از اين شهر بر چند تا زمان خود صاحب اثر مىباشد. شرح حال اين بزرگان و علماء شامل تاريخى ولادت و فوت، لقب و كنيه، مناقب و مسئولیتهاى اجتماعى ايشان، حوادثى كه در زمان آنها به وقوع پيوسته، تأليفات و شرح حالى از صفحات پسنديده آنها مىباشد كه از ميان آنها مىتوان اشخاصى؛ همچون بهاءالدين تميم اسدى (شخصى كه مؤلف به آن آغاز نموده است)، فخرالدين عساكر دمشقى، نجمالدين داود كردى، صلاحالدين علائى دمشقى، ابن هاشم، هروى، ابن محمرة، سراجالدين حمصى مخزومى، محيىالدين ابوالمعالى، ابنصائغ، ابن مؤقت، قزازى، ابن نقيب و...نام برد. آخرين فردى كه مؤلف به طور كامل و مسبوط به شرح حال او مىپردازد، كمالالدين ابوالمعالى سبط ابنعمو جان مىباشد. | ||
== گزارش پاورقىها == | == گزارش پاورقىها == |
ویرایش