پرش به محتوا

کفاش خراسانی، رمضان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:
علی باقرزاده متخلص به «بقا» در شرح احوال این شاعر می‌نویسد: «استاد رمضان کفاش خراسانی از شاعران مشهد بوده است، گرچه سواد درستی نداشته‎، ولی شعرش روان و دل‌نشین و سرشار از اصطلاحات مشهدی بوده و گاه [همراه با] انتقادهای اجتماعی» اینک نمونه‌ای از اشعار او:
علی باقرزاده متخلص به «بقا» در شرح احوال این شاعر می‌نویسد: «استاد رمضان کفاش خراسانی از شاعران مشهد بوده است، گرچه سواد درستی نداشته‎، ولی شعرش روان و دل‌نشین و سرشار از اصطلاحات مشهدی بوده و گاه [همراه با] انتقادهای اجتماعی» اینک نمونه‌ای از اشعار او:


'''خدای خانه‌ات ای نسیه برخراب کند*** که شد خراب مرا خانه از تو «خانه خراب»'''
{{شعر}}
 
{{ب|'' خدای خانه‌ات ای نسیه برخراب کند''|2='' که شد خراب مرا خانه از تو «خانه خراب»''}}
'''کفاش اگر بر سر هر بخیه کفش*** صدبار به چشم تو خورد نیش درفش'''
{{ب|'' کفاش اگر بر سر هر بخیه کفش''|2='' صدبار به چشم تو خورد نیش درفش''}}
 
{{ب|'' بهتر که به نزد ناکسی، چرخ کبود''|2=''  سازد ز طمع روی سپید تو بنفش''‎<ref>همان</ref>}}
'''بهتر که به نزد ناکسی، چرخ کبود*** سازد ز طمع روی سپید تو بنفش'''‎<ref>همان</ref>.
{{پایان شعر}}


میرزا حبیب افصح، معروف به مداح خراسانی که سال‎ها با وی مراوده و دوستی داشت، می‌گفت: اولین بار که او را دیدم، در بازارچه پهلوی، سرای شیخ فیض محمد مشهد، دکان کوچک پاره‌دوزی و کفاشی داشت و کارهایش در استحکام و بادوامی، مشهور بود. به‌طوری‌که حاجی ولی کفاش معروف، او را در کفشگری خویش بکار واداشت. وی پس از چند سال همکاری با او، به علتی از او رنجیده و کارگاه او را ترک کرد. چند سالی هم در محله پایین خیابان کنار قهوه‌خانه جهان شاه، به کفشگری پرداخت و در اواخر عمر، در منطقه نظامی مشهد، به کار کفاشی سرگرم بود. او در تمام عمر تهیدست بود و با فقر و مسکنت می‌زیست. در جوانی، همسری اختیار کرده بود و فرزندی به نام باقر از آن ازدواج باقی مانده بود<ref>ر.ک: کرمی، احمد، ص13- 14</ref>.
میرزا حبیب افصح، معروف به مداح خراسانی که سال‎ها با وی مراوده و دوستی داشت، می‌گفت: اولین بار که او را دیدم، در بازارچه پهلوی، سرای شیخ فیض محمد مشهد، دکان کوچک پاره‌دوزی و کفاشی داشت و کارهایش در استحکام و بادوامی، مشهور بود. به‌طوری‌که حاجی ولی کفاش معروف، او را در کفشگری خویش بکار واداشت. وی پس از چند سال همکاری با او، به علتی از او رنجیده و کارگاه او را ترک کرد. چند سالی هم در محله پایین خیابان کنار قهوه‌خانه جهان شاه، به کفشگری پرداخت و در اواخر عمر، در منطقه نظامی مشهد، به کار کفاشی سرگرم بود. او در تمام عمر تهیدست بود و با فقر و مسکنت می‌زیست. در جوانی، همسری اختیار کرده بود و فرزندی به نام باقر از آن ازدواج باقی مانده بود<ref>ر.ک: کرمی، احمد، ص13- 14</ref>.
خط ۶۴: خط ۶۴:
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
# کرمی، احمد، «دیوان کفاش خراسانی»، تهران، انتشارات ما، چاپ اول، 1382.
# کرمی، احمد، «دیوان کفاش خراسانی»، تهران، انتشارات ما، چاپ اول، 1382.
# خدیوجم، سید حسین، «استاد رمضان کفاش خراسانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله یغما، فروردین 1353- شماره 307 ‎(2 صفحه- از 55 تا 56)، به آدرس:
#[[:noormags:148027|خدیوجم، سید حسین، «استاد رمضان کفاش خراسانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله یغما، فروردین 1353- شماره 307 ‎(2 صفحه- از 55 تا 56)]].
www.noormags.ir/view/fa/articlepage/148027/


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
خط ۷۲: خط ۷۱:


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده: مهر(98)]]
[[رده: مهر(98)]]
[[رده:25 تیر الی 24 مرداد (98)]]
[[رده:25 تیر الی 24 مرداد (98)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش