۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
ابداع و ابتکار [[خجندی، کمالالدین مسعود|کمال]] در آوردن اضافههای مجازی نیز بعد دیگری از هنر اوست. ترکیباتی اضافی چون شطرنج غم، دمشق دیده، مصر دل، سوار اشک، ساقی عشق، پیمانه ناموس، چمن جان، غنچه شادی، تشریف بلا، هوس آباد دل، داروخانه درد و ضیافتخانه درد، به شعر او غرابت و جاذبهای دیگر بخشیده است<ref>ر.ک: همان، ص58- 59</ref>. | ابداع و ابتکار [[خجندی، کمالالدین مسعود|کمال]] در آوردن اضافههای مجازی نیز بعد دیگری از هنر اوست. ترکیباتی اضافی چون شطرنج غم، دمشق دیده، مصر دل، سوار اشک، ساقی عشق، پیمانه ناموس، چمن جان، غنچه شادی، تشریف بلا، هوس آباد دل، داروخانه درد و ضیافتخانه درد، به شعر او غرابت و جاذبهای دیگر بخشیده است<ref>ر.ک: همان، ص58- 59</ref>. | ||
# مثل و تمثیل: | # مثل و تمثیل: | ||
تمثیل یکی از ویژگیهای اساسی سبک هندی است. شاعران این مکتب، عموماً از این سنت برای توجیه، تعلیل، تأکید یا ایضاح بهره میجستند؛ اما پایههای تمثیل پیش از آن در شیوه شاعران آذربایجان و سبک عراقی گذاشته شده بود و بزرگانی چون انوری، خاقانی، نظامی، سعدی و دیگران از آن، برای بیان معانی، استفاده کردهاند؛ اما استفاده [[خجندی، کمالالدین مسعود|کمال خجندی]] از این شیوه، کیفیتی خاص دارد: منبع اصلی تمثیلات [[خجندی، کمالالدین مسعود|کمال]]، مشاهدات و تجربیات او در زندگی اجتماعی، اعتقادات مردم و همچنین تخیل و احساس شاعرانه او و گاه تاریخ و روایت و افسانه است. [[خجندی، کمالالدین مسعود|کمال]]، بیشتر، در مایهها و مضامین عاشقانه تمثیل به کار میبرد. جالبتر آنکه، در تأیید و توجیه و تعلیل مفاهیم غنائی، از تمثیلهای اخلاقی و تربیتی و اجتماعی بهره میجوید. لطف این تمثیلها، چون با تشبیهات زیبا و مضمر درمیآمیزد، دوچندان میشود. لزوم پرهیز بیمار از پرخوری، کمبها بودن زیره در کرمان و مشک در ختن، گستاخی مردم نادان، بشمار درنیامدن برگ درخت، ره گم نکردن قافله در شب مهتابی، مشکل آموختن دروگری به میمون (اشاره به حکایت کلیله)، بیتابی درخت گل در سرما و نرفتن سیاهی با شستشو از چهره زنگی، از جمله عناصرِ مضمون ساز در تمثیلهای [[خجندی، کمالالدین مسعود|کمال]] است. تمثیلات اشعار [[خجندی، کمالالدین مسعود|کمال]] را میتوان به تربیتی و اخلاقی، انتقادی و اجتماعی، تجربی و حسی، تخیلی و احساسی تقسیم کرد که به نقل نمونهای از هر نوع اکتفا میکنم: | #:تمثیل یکی از ویژگیهای اساسی سبک هندی است. شاعران این مکتب، عموماً از این سنت برای توجیه، تعلیل، تأکید یا ایضاح بهره میجستند؛ اما پایههای تمثیل پیش از آن در شیوه شاعران آذربایجان و سبک عراقی گذاشته شده بود و بزرگانی چون انوری، خاقانی، نظامی، سعدی و دیگران از آن، برای بیان معانی، استفاده کردهاند؛ اما استفاده [[خجندی، کمالالدین مسعود|کمال خجندی]] از این شیوه، کیفیتی خاص دارد: منبع اصلی تمثیلات [[خجندی، کمالالدین مسعود|کمال]]، مشاهدات و تجربیات او در زندگی اجتماعی، اعتقادات مردم و همچنین تخیل و احساس شاعرانه او و گاه تاریخ و روایت و افسانه است. [[خجندی، کمالالدین مسعود|کمال]]، بیشتر، در مایهها و مضامین عاشقانه تمثیل به کار میبرد. جالبتر آنکه، در تأیید و توجیه و تعلیل مفاهیم غنائی، از تمثیلهای اخلاقی و تربیتی و اجتماعی بهره میجوید. لطف این تمثیلها، چون با تشبیهات زیبا و مضمر درمیآمیزد، دوچندان میشود. لزوم پرهیز بیمار از پرخوری، کمبها بودن زیره در کرمان و مشک در ختن، گستاخی مردم نادان، بشمار درنیامدن برگ درخت، ره گم نکردن قافله در شب مهتابی، مشکل آموختن دروگری به میمون (اشاره به حکایت کلیله)، بیتابی درخت گل در سرما و نرفتن سیاهی با شستشو از چهره زنگی، از جمله عناصرِ مضمون ساز در تمثیلهای [[خجندی، کمالالدین مسعود|کمال]] است. تمثیلات اشعار [[خجندی، کمالالدین مسعود|کمال]] را میتوان به تربیتی و اخلاقی، انتقادی و اجتماعی، تجربی و حسی، تخیلی و احساسی تقسیم کرد که به نقل نمونهای از هر نوع اکتفا میکنم: | ||
## اخلاقی و تربیتی: | #:#اخلاقی و تربیتی:{{شعر}} | ||
{{شعر}} | #:{{ب|''بی لبت گر شد لبالب ساغر اشکم رواست''|2=''اولین چیزی که رفت اندر سر می آبروست''}}{{پایان شعر}} | ||
{{ب|''بی لبت گر شد لبالب ساغر اشکم رواست''|2=''اولین چیزی که رفت اندر سر می آبروست''}} | #:#انتقادی و اجتماعی:{{شعر}} | ||
{{پایان شعر}} | #:{{ب|''از سر کوی تو هرگز نشود دور کمال''|2=''تا در مرگ ز دریوزه گدا بس نکند''}}{{پایان شعر}} | ||
#:#تجربی و حسی:{{شعر}} | |||
## انتقادی و اجتماعی: | #:{{ب|''کجا درست کنند اهل زهد تخته عشق''|2=''که مشکل است به میمون دروگری آموخت''}}{{پایان شعر}} | ||
{{شعر}} | #:#تخیلی و احساسی: | ||
{{ب|''از سر کوی تو هرگز نشود دور کمال''|2=''تا در مرگ ز دریوزه گدا بس نکند''}} | #:{{ب|''عاشق دیدار را دیدار آرد در خروش''|2=''عندلیب از شوق گل فریاد و زاری میکند''<ref>ر.ک: همان، ص59- 60</ref>}}. | ||
{{پایان شعر}} | #:انعکاس معلومات و احوال اجتماعی و نیز باورهای مردمی و شباهت با شعر حافظ در اموری همچون: ریاستیزی، اشتراک در وزن و قافیه، ترکیبات و اصطلاحات و تعبیرات مشترک، از دیگر ویژگیهای شعر [[خجندی، کمالالدین مسعود|کمال خجندی]] است<ref>ر.ک: همان، ص60- 64</ref>. | ||
## تجربی و حسی: | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|''کجا درست کنند اهل زهد تخته عشق''|2=''که مشکل است به میمون دروگری آموخت''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
## تخیلی و احساسی: | |||
{{ب|''عاشق دیدار را دیدار آرد در خروش''|2=''عندلیب از شوق گل فریاد و زاری میکند''<ref>ر.ک: همان، ص59- 60</ref>}}. | |||
انعکاس معلومات و احوال اجتماعی و نیز باورهای مردمی و شباهت با شعر حافظ در اموری همچون: ریاستیزی، اشتراک در وزن و قافیه، ترکیبات و اصطلاحات و تعبیرات مشترک، از دیگر ویژگیهای شعر [[خجندی، کمالالدین مسعود|کمال خجندی]] است<ref>ر.ک: همان، ص60- 64</ref>. | |||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش