پرش به محتوا

دیوان ناظم هروی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۲۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ اکتبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:


[[هروی، فرخ‌حسین|ناظم]] در دوران اعتلای «طرز نو» می‌زیسته و به سبب خراسانی بودن، از زبانی پاکیزه برخوردار است. باآنکه قصیده در دوره صفویه، درخشش چندانی نداشته، قصاید و قطعات [[هروی، فرخ‌حسین|ناظم]] بالنسبه استوار است. در تفاخر خود را با عرفی و طالب، نظیری و سنجر، مقایسه می‌کند و گاه خویشتن را برتر می‌شمارد:
[[هروی، فرخ‌حسین|ناظم]] در دوران اعتلای «طرز نو» می‌زیسته و به سبب خراسانی بودن، از زبانی پاکیزه برخوردار است. باآنکه قصیده در دوره صفویه، درخشش چندانی نداشته، قصاید و قطعات [[هروی، فرخ‌حسین|ناظم]] بالنسبه استوار است. در تفاخر خود را با عرفی و طالب، نظیری و سنجر، مقایسه می‌کند و گاه خویشتن را برتر می‌شمارد:
'''بود دیوان فصاحت به دو مصرع محتاج'''
{{شعر}}
طالب از آمل و ناظم ز خراسان برخاست
{{ب|'' بود دیوان فصاحت به دو مصرع محتاج ''|2='' طالب از آمل و ناظم ز خراسان برخاست ''}}
'''نفی این معجزه‌گر خصم کند گو بشنو'''
{{ب|'' نفی این معجزه‌گر خصم کند گو بشنو ''|2='' عرفی اینک به سخن زنده و طالب گویاست''}}
عرفی اینک به سخن زنده و طالب گویاست
{{ب|'' با نظیری فطرتان، غالب حریفم در سخن ''|2='' می‌رسد ناظم مرا گر طعنه بر سنجر زدم''}}
'''با نظیری فطرتان، غالب حریفم در سخن'''
{{ب|'' به عرفی زبانی، به طالب تلاشی ''|2='' برم رنگ از روی شیراز و گیلان''}}
می‌رسد ناظم مرا گر طعنه بر سنجر زدم
{{ب|'' شوخی اندیشه ناظم زبانم داده است ''|2='' چون شود با من معارض طالب و سنجر طرف''<ref>ر.ک: همان، صفحه شصت</ref>}}
'''به عرفی زبانی، به طالب تلاشی'''
{{پایان شعر}}
برم رنگ از روی شیراز و گیلان
'''شوخی اندیشه ناظم زبانم داده است'''
چون شود با من معارض طالب و سنجر طرف'''<ref>ر.ک: همان، صفحه شصت</ref>.'''
 
وی در قصیده بیشتر به انوری و خاقانی نظر دارد و دوستدار فردوسی و شاهنامه است و از فردوسی اکثر به تلمیح نام برده و چند بار لفظ شاهنامه و اسامی برخی از قهرمانان آن را در شعر خود، آورده است؛ برای نمونه، به چهار بیت زیر توجه کنید:
وی در قصیده بیشتر به انوری و خاقانی نظر دارد و دوستدار فردوسی و شاهنامه است و از فردوسی اکثر به تلمیح نام برده و چند بار لفظ شاهنامه و اسامی برخی از قهرمانان آن را در شعر خود، آورده است؛ برای نمونه، به چهار بیت زیر توجه کنید:
'''فردوسی گلزار که بلبل لقب اوست'''
{{شعر}}
در خواندن شهنامه گل، نغمه فشان شد
{{ب|'' فردوسی گلزار که بلبل لقب اوست ''|2='' در خواندن شهنامه گل، نغمه فشان شد ''}}
'''چه عزت است جهان را به چشم همت من'''
{{ب|'' چه عزت است جهان را به چشم همت من ''|2='' برای خواری این زال، بهمن دگرم''}}
برای خواری این زال، بهمن دگرم
{{ب|'' تا برآید بیژن نیسان خطاب از چاه دی ''|2='' تا زند کیخسرو گل تکیه بر تخت بهار''}}
'''تا برآید بیژن نیسان خطاب از چاه دی'''
{{ب|''شمیم شهپر شهنامه خیالاتم ''|2='' ربوده هوش ز فردوسیان خلد برین''<ref>ر.ک: همان، صفحه شصت – شصت‌ویک</ref>}}
تا زند کیخسرو گل تکیه بر تخت بهار
{{پایان شعر}}
'''شمیم شهپر شهنامه خیالاتم'''
ربوده هوش ز فردوسیان خلد برین'''<ref>ر.ک: همان، صفحه شصت – شصت‌ویک</ref>.'''
 
ناظم از طبعی روان برخوردار بوده است. ترکیب‌بندی 56 بیتی با دو ماده‌تاریخ در تهنیت انتصاب عباسقلی خان به حکمرانی خراسان، در یک‌شب سروده است:
ناظم از طبعی روان برخوردار بوده است. ترکیب‌بندی 56 بیتی با دو ماده‌تاریخ در تهنیت انتصاب عباسقلی خان به حکمرانی خراسان، در یک‌شب سروده است:
'''کردم این نادره ترکیب به یک‌شب تحریر'''
{{شعر}}
کز روانیش به سر خاک کند آب روان
{{ب|'' کردم این نادره ترکیب به یک‌شب تحریر ''|2='' کز روانیش به سر خاک کند آب روان ''}}
{{پایان شعر}}
و نیز قصیده‌ای 62 بیتی در مدح او:
و نیز قصیده‌ای 62 بیتی در مدح او:
'''عاشق مدح توام چنان، که به یک‌شب'''
'''عاشق مدح توام چنان، که به یک‌شب'''
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش