پرش به محتوا

دیوان منوچهری دامغانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دبير سياقي، محمد' به 'دبیرسیاقی، محمد')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}
}}


'''دیوان منوچهری دامغانی'''، مجموعه اشعار ابونجم احمد بن قوص بن احمد، معروف به منوچهری دامغانی است که به کوشش سید محمد دبیرسیاقی، به چاپ رسیده است.
'''دیوان منوچهری دامغانی'''، مجموعه اشعار [[منوچهري، احمد بن قوص|ابونجم احمد بن قوص بن احمد]]، معروف به [[منوچهري، احمد بن قوص|منوچهری دامغانی]] است که به کوشش [[دبیرسیاقی، محمد|سید محمد دبیرسیاقی]]، به چاپ رسیده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۶: خط ۳۶:
در مقدمه، توضیحاتی پیرامون کتاب و نسخه‌های آن، ارائه گردیده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه هفت - بیست‌وشش</ref>.
در مقدمه، توضیحاتی پیرامون کتاب و نسخه‌های آن، ارائه گردیده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه هفت - بیست‌وشش</ref>.


منوچهری یکی از شاعران ستایشگر زبان فارسی و آفریننده اشعار ستایشی قابل‌توجهی است؛ جز یکی دو قطعه و قصیده در شکایت از حسودان و دشمنان و برخی سروده‌های توصیفی کوتاه، بقیه سروده‌های او را قصاید ستایشی تشکیل می‌دهد. بدنه اصلی این سروده‌ها موضوعات خمری و پایانشان را ابیات ستایشی شامل می‌شود. منوچهری در شعر خود، کسانی چون مسعود و محمود غزنوی، حکیم عنصری، علی بن محمد و برخی از بزرگان و درباریان زمان را ستوده است. باوجوداین حجم از اشعار ستایشی در دیوان منوچهری، نمی‌توان او را شاعری کاملاً ستایشگر خواند. منوچهری به ضرورت شرایط اجتماعی زمان خود، ستایشگری کرده و به نظر می‌رسد چندان دل‌بسته ستایش نبوده است. در کنار این اشعار ستایشی، به آفرینش‌هایی ادبی نیز دست‌زده و پاره‌ای اشعار غیر ستایشی آفریده که نام او را در ادبیات فارسی جاودان کرده است<ref>ر.ک: امامی، نصرالله؛ تشکری، منوچهر؛ امرایی، آرش، ص55</ref>.
[[منوچهري، احمد بن قوص|منوچهری]] یکی از شاعران ستایشگر زبان فارسی و آفریننده اشعار ستایشی قابل‌توجهی است؛ جز یکی دو قطعه و قصیده در شکایت از حسودان و دشمنان و برخی سروده‌های توصیفی کوتاه، بقیه سروده‌های او را قصاید ستایشی تشکیل می‌دهد. بدنه اصلی این سروده‌ها موضوعات خمری و پایانشان را ابیات ستایشی شامل می‌شود. [[منوچهري، احمد بن قوص|منوچهری]] در شعر خود، کسانی چون مسعود و محمود غزنوی، حکیم عنصری، علی بن محمد و برخی از بزرگان و درباریان زمان را ستوده است. باوجوداین حجم از اشعار ستایشی در دیوان منوچهری، نمی‌توان او را شاعری کاملاً ستایشگر خواند. [[منوچهري، احمد بن قوص|منوچهری]] به ضرورت شرایط اجتماعی زمان خود، ستایشگری کرده و به نظر می‌رسد چندان دل‌بسته ستایش نبوده است. در کنار این اشعار ستایشی، به آفرینش‌هایی ادبی نیز دست‌زده و پاره‌ای اشعار غیر ستایشی آفریده که نام او را در ادبیات فارسی جاودان کرده است<ref>ر.ک: امامی، نصرالله؛ تشکری، منوچهر؛ امرایی، آرش، ص55</ref>.


هنر برجسته منوچهری، آفریدن توصیفات زیبا و تشبیهات حسی است که حاصل تجربه شخصی او هستند؛ این توصیفات و تشبیهات به اشعار تغزلی شاعر محدود نمی‌شوند و در اشعار ستایشی نیز این شیوه را پی می‌گیرد و به‌ندرت وارد فضای روحی و روانی ممدوح می‌شود. اگرچه بهانه اصلی منوچهری به‌ظاهر ستایش بوده است، اما برخلاف دیگر شاعران ستایشگر، حجم ابیات ستایشی او کمتر از مقدمه‌های تغزلی قصاید اوست<ref>ر.ک: همان</ref>.
هنر برجسته [[منوچهري، احمد بن قوص|منوچهری]]، آفریدن توصیفات زیبا و تشبیهات حسی است که حاصل تجربه شخصی او هستند؛ این توصیفات و تشبیهات به اشعار تغزلی شاعر محدود نمی‌شوند و در اشعار ستایشی نیز این شیوه را پی می‌گیرد و به‌ندرت وارد فضای روحی و روانی ممدوح می‌شود. اگرچه بهانه اصلی [[منوچهري، احمد بن قوص|منوچهری]] به‌ظاهر ستایش بوده است، اما برخلاف دیگر شاعران ستایشگر، حجم ابیات ستایشی او کمتر از مقدمه‌های تغزلی قصاید اوست<ref>ر.ک: همان</ref>.


باآنکه ابیات ستایشی منوچهری محدود هستند، اما در همین ابیات محدود، فواید تاریخی، اخلاقی و اجتماعی قابل‌توجهی یافته می‌شود که بهره‌های شعر منوچهری را افزون‌تر می‌کند<ref>ر.ک: همان</ref>.
باآنکه ابیات ستایشی [[منوچهري، احمد بن قوص|منوچهری]] محدود هستند، اما در همین ابیات محدود، فواید تاریخی، اخلاقی و اجتماعی قابل‌توجهی یافته می‌شود که بهره‌های شعر منوچهری را افزون‌تر می‌کند<ref>ر.ک: همان</ref>.


شعر ستایشی منوچهری، ضمن هماهنگی از جهت رعایت اجزای قصیده، در زمینه‌ها و جنبه‌های مختلفی با شعر شاعران هم‌عصر او متفاوت است. شیوه بیان منوچهری، توصیف‌ها، دامنه بخش‌های مختلف قصیده، مضامین به کارگرفته شده و برخی دیگر از زوایای شعری منوچهری، با دیگر شاعران هم‌عصر او تفاوت دارد <ref>ر.ک: همان، ص59</ref>.
شعر ستایشی منوچهری، ضمن هماهنگی از جهت رعایت اجزای قصیده، در زمینه‌ها و جنبه‌های مختلفی با شعر شاعران هم‌عصر او متفاوت است. شیوه بیان منوچهری، توصیف‌ها، دامنه بخش‌های مختلف قصیده، مضامین به کارگرفته شده و برخی دیگر از زوایای شعری منوچهری، با دیگر شاعران هم‌عصر او تفاوت دارد <ref>ر.ک: همان، ص59</ref>.
خط ۴۸: خط ۴۸:
جز یک مورد لغز شمع و چهار مورد توصیف خزان، دیگر تغزل‌های منوچهری دارای تصاویری محرک، فعال و پرجنب‌وجوش هستند و روح شادی و طرب بر آن‌ها حاکم است. توصیف طبیعت که به نظر شاعر بیشترین رنگ را برای جلوه‌آفرینی در خود دارد، مرکزی‌ترین نقطه احساس و عاطفه و اندیشه منوچهری است. توصیف‌های منوچهری از جلوه‌های کوتاه و زودگذر طبیعت، موجب می‌شود تا به این نتیجه برسیم که منوچهری توصیفات خود را در دل طبیعت و با تجربه شخصی خود به بند درآورده است؛ به‌گونه‌ای که توصیف لحظه‌ای از خصائص برجسته تغزلات منوچهری است<ref>ر.ک: همان</ref>.
جز یک مورد لغز شمع و چهار مورد توصیف خزان، دیگر تغزل‌های منوچهری دارای تصاویری محرک، فعال و پرجنب‌وجوش هستند و روح شادی و طرب بر آن‌ها حاکم است. توصیف طبیعت که به نظر شاعر بیشترین رنگ را برای جلوه‌آفرینی در خود دارد، مرکزی‌ترین نقطه احساس و عاطفه و اندیشه منوچهری است. توصیف‌های منوچهری از جلوه‌های کوتاه و زودگذر طبیعت، موجب می‌شود تا به این نتیجه برسیم که منوچهری توصیفات خود را در دل طبیعت و با تجربه شخصی خود به بند درآورده است؛ به‌گونه‌ای که توصیف لحظه‌ای از خصائص برجسته تغزلات منوچهری است<ref>ر.ک: همان</ref>.


علاقه منوچهری به توصیف و همچنین توانایی او در به خدمت گرفتن و آفرینش توصیف‌های رنگارنگ، یکی از مهم‌ترین دلایلی است که تغزل‌های منوچهری را از نظر تعداد ابیات شاخص‌تر از بخش ستایشی قصیده می‌کند. مطالعه اجمالی دیوان منوچهری، برای ما آشکار می‌سازد که در اغلب موارد و شاید بتوان گفت در همه قصاید ستایشی منوچهری، تغزل اصل بوده است. منوچهری با بهره بردن از شیوه‌های مختلفی چون توصیف، تشبیب، معما و لغز، تهنیت جشن‌ها و اعیاد، استفاده از صنایعی چون «جمع و تقسیم» و یا هر شیوه و روش دیگر، ابیات مقدمه قصاید ستایشی را گسترش داده و تا آنجا که ممکن است بر تعداد آن‌ها می‌افزاید<ref>ر.ک: همان، ص59- 60</ref>.
علاقه [[منوچهري، احمد بن قوص|منوچهری]] به توصیف و همچنین توانایی او در به خدمت گرفتن و آفرینش توصیف‌های رنگارنگ، یکی از مهم‌ترین دلایلی است که تغزل‌های منوچهری را از نظر تعداد ابیات شاخص‌تر از بخش ستایشی قصیده می‌کند. مطالعه اجمالی دیوان منوچهری، برای ما آشکار می‌سازد که در اغلب موارد و شاید بتوان گفت در همه قصاید ستایشی منوچهری، تغزل اصل بوده است. منوچهری با بهره بردن از شیوه‌های مختلفی چون توصیف، تشبیب، معما و لغز، تهنیت جشن‌ها و اعیاد، استفاده از صنایعی چون «جمع و تقسیم» و یا هر شیوه و روش دیگر، ابیات مقدمه قصاید ستایشی را گسترش داده و تا آنجا که ممکن است بر تعداد آن‌ها می‌افزاید<ref>ر.ک: همان، ص59- 60</ref>.


یکی دیگر از آرایه‌هایی که منوچهری در بخش‌های مختلف شعر خود از آن بهره برده است، تشبیه مرکب است. منوچهری این نوع تشبیه را در کنار دیگر صنایع شعری چون «مراعات نظیر»، «لف‌ونشر» و «استعاره» در گستره فضای تصویری یک، دو و ندرتاً سه بیت به کار می‌گیرد. این ساختار هنرمندانه‌ای است که منوچهری در اشعار ستایشی خود به‌طورجدی به آن نظر داشته است و بر زیبایی‌های شعر خود افزوده است؛ مثلاً در قصیده‌ای با مطلع:
یکی دیگر از آرایه‌هایی که منوچهری در بخش‌های مختلف شعر خود از آن بهره برده است، تشبیه مرکب است. منوچهری این نوع تشبیه را در کنار دیگر صنایع شعری چون «مراعات نظیر»، «لف‌ونشر» و «استعاره» در گستره فضای تصویری یک، دو و ندرتاً سه بیت به کار می‌گیرد. این ساختار هنرمندانه‌ای است که منوچهری در اشعار ستایشی خود به‌طورجدی به آن نظر داشته است و بر زیبایی‌های شعر خود افزوده است؛ مثلاً در قصیده‌ای با مطلع:
'''هنگام بهار است و جهان چون بت فرخار
'''هنگام بهار است و جهان چون بت فرخار'''
خیز ای بت فرخار، بیار آن گل بی‌خار'''
خیز ای بت فرخار، بیار آن گل بی‌خار
که در ستایش «خواجه علی بن محمد» سروده شده است، منوچهری در مقدمه‌ای مفصل، به توصیف بهار پرداخته و از مجموع پنجاه بیت کل قصیده، سی‌وهشت بیت به مقدمه اختصاص داده است و تنها در دوازده بیت، ممدوح را ستوده است. علاوه بر آنچه ذکر شد، منوچهری در برخی موارد نیز پس از مقدمه‌ای طولانی، وارد مدح و ستایش می‌شود و ضمن بخش ستایشی قصیده، بهانه‌ای یافته و به توصیف یا هر موضوع دیگری غیر از ستایش وارد می‌شود<ref>ر.ک: همان</ref>.
که در ستایش «خواجه علی بن محمد» سروده شده است، منوچهری در مقدمه‌ای مفصل، به توصیف بهار پرداخته و از مجموع پنجاه بیت کل قصیده، سی‌وهشت بیت به مقدمه اختصاص داده است و تنها در دوازده بیت، ممدوح را ستوده است. علاوه بر آنچه ذکر شد، منوچهری در برخی موارد نیز پس از مقدمه‌ای طولانی، وارد مدح و ستایش می‌شود و ضمن بخش ستایشی قصیده، بهانه‌ای یافته و به توصیف یا هر موضوع دیگری غیر از ستایش وارد می‌شود<ref>ر.ک: همان</ref>.


خط ۵۹: خط ۵۹:
بنابراین منوچهری در اشعار ستایشی چندان دل‌بسته مدح و ستایش نیست؛ هرچند شعری را به نام ممدوحی می‌گوید، اما در این شعر به بیان توصیفات هنرمندانه خود بیش از عنصر مدح می‌پردازد <ref>ر.ک: همان، ص61</ref>.
بنابراین منوچهری در اشعار ستایشی چندان دل‌بسته مدح و ستایش نیست؛ هرچند شعری را به نام ممدوحی می‌گوید، اما در این شعر به بیان توصیفات هنرمندانه خود بیش از عنصر مدح می‌پردازد <ref>ر.ک: همان، ص61</ref>.


منوچهری مانند دیگر شاعران مشرق زمین در مضامین توصیفی خود، از زمینه‌های روایی بهره برده و برخی از توصیفات خود را به‌گونه‌ای داستان‌واره خلق کرده است. او در این نوع توصیفات، با ابیات موقوف‌المعانی، می‌کوشد عنصر مورد توصیف خود را محور آن داستان قرار داده، با گشتن حول آن محور، به هدف نهایی خود که توصیف جزئی و همه‌جانبه است، دست بیابد<ref>ر.ک: همان، ص62</ref>.
[[منوچهري، احمد بن قوص|منوچهری]] مانند دیگر شاعران مشرق زمین در مضامین توصیفی خود، از زمینه‌های روایی بهره برده و برخی از توصیفات خود را به‌گونه‌ای داستان‌واره خلق کرده است. او در این نوع توصیفات، با ابیات موقوف‌المعانی، می‌کوشد عنصر مورد توصیف خود را محور آن داستان قرار داده، با گشتن حول آن محور، به هدف نهایی خود که توصیف جزئی و همه‌جانبه است، دست بیابد<ref>ر.ک: همان، ص62</ref>.


منوچهری در مسمطات خود، در این شیوه موفق‌تر از قصاید است؛ چراکه به دلیل شکل و قالب خاصی که مسمط دارد و وجود بندهای مختلف در آن، به‌خوبی توانسته هر بند و گاهی بندهای متوالی از مسمط را به توصیف یک بخش از تصویری کلی‌تر که گاه یک‌فصل را دربر می‌گیرد، اختصاص دهد<ref>ر.ک: همان</ref>.
منوچهری در مسمطات خود، در این شیوه موفق‌تر از قصاید است؛ چراکه به دلیل شکل و قالب خاصی که مسمط دارد و وجود بندهای مختلف در آن، به‌خوبی توانسته هر بند و گاهی بندهای متوالی از مسمط را به توصیف یک بخش از تصویری کلی‌تر که گاه یک‌فصل را دربر می‌گیرد، اختصاص دهد<ref>ر.ک: همان</ref>.
خط ۶۹: خط ۶۹:
از نکات جالب‌توجه در اشعار ستایشی منوچهری، وجود اشارات هنرمندانه و بدیع قرآنی است <ref>ر.ک: همان</ref>.
از نکات جالب‌توجه در اشعار ستایشی منوچهری، وجود اشارات هنرمندانه و بدیع قرآنی است <ref>ر.ک: همان</ref>.


در پایان می‌توان چنین گفت که مهم‌ترین ویژگی‌های توصیفات منوچهری که به‌صورت یکدست و همانند در بخش‌های ستایشی و غیر ستایشی اشعار او حضور دارند، عبارتند از: داستان‌واره بودن توصیفات، تحرک و پویایی، دامنه‌دار بودن توصیفات، به قید درآوردن توصیفات گذرا، وجود بافت‌های اشرافی و کاروانی. لازم به ذکر است که ابیات کوتاه ستایشی منوچهری نیز یک‌باره خالی از فایده نیستند، بلکه در این اشعار توصیفات و نکات مثبت و ضد ارزش در عرض هم حضور دارند<ref>ر.ک: همان، ص73- 74</ref>.
در پایان می‌توان چنین گفت که مهم‌ترین ویژگی‌های توصیفات منوچهری که به‌صورت یکدست و همانند در بخش‌های ستایشی و غیر ستایشی اشعار او حضور دارند، عبارتند از: داستان‌واره بودن توصیفات، تحرک و پویایی، دامنه‌دار بودن توصیفات، به قید درآوردن توصیفات گذرا، وجود بافت‌های اشرافی و کاروانی. لازم به ذکر است که ابیات کوتاه ستایشی [[منوچهري، احمد بن قوص|منوچهری]] نیز یک‌باره خالی از فایده نیستند، بلکه در این اشعار توصیفات و نکات مثبت و ضد ارزش در عرض هم حضور دارند<ref>ر.ک: همان، ص73- 74</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۷۷: خط ۷۷:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش