۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
[[صبوحی، شاطر عباس|شاطر عباس]]، شاعری است که شهرتش در میان عوام، گوش به گوش رسیده و غزلهایش را قلندران شبگرد، بر زبان میآورند. او عارفی وارسته و قلندری شیدا بوده است. وی در اشعارش، از عشق حقیقی سخن میگوید و از مخالفان خیرهسر، مینالد: | [[صبوحی، شاطر عباس|شاطر عباس]]، شاعری است که شهرتش در میان عوام، گوش به گوش رسیده و غزلهایش را قلندران شبگرد، بر زبان میآورند. او عارفی وارسته و قلندری شیدا بوده است. وی در اشعارش، از عشق حقیقی سخن میگوید و از مخالفان خیرهسر، مینالد: | ||
{{شعر}} | |||
بر آن شدم که زنم نقش خود بر آب امشب | {{ب|'' ز بس که نقش مخالف ز دوستان دیدم ''|2='' بر آن شدم که زنم نقش خود بر آب امشب''<ref>ر.ک: عناصری، جابر، ص661-662</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
شاطر مکرر از «ضربالمثل» در بیان مقصود، مدد میجوید و سخنهای نغز میگوید: | شاطر مکرر از «ضربالمثل» در بیان مقصود، مدد میجوید و سخنهای نغز میگوید: | ||
{{شعر}} | |||
آدم عاقل به نیشتر نزند مشت | {{ب|'' بر سر مژگان یار من مزن انگشت ''|2='' آدم عاقل به نیشتر نزند مشت''}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
او از دست دوست مینالد و فریاد برمیدارد که: | او از دست دوست مینالد و فریاد برمیدارد که: | ||
{{شعر}} | |||
با که توان گفت، دوست مرا کشت | {{ب|'' دشمن اگر میکشد، به دوست توان گفت ''|2='' با که توان گفت، دوست مرا کشت ''<ref>ر.ک: همان</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
شاطر، تاریخدان است. از بابل و ملک کیان و جمشید و جام جهاننما سخن میراند. در قلمرو شناخت اساطیر و ادیان و عرفان، چیره مینماید؛ هرچند عامی است، اما سخندانی سخنسنج است. از بت و بتخانه و پری و پریخانه و آتشکده و زرتشت و چلیپای مسیح و از کعبه و مسجد و میخانه (با مضمون عرفانی) و خمخانه حق و... به شیرینزبانی، گفتگوها دارد: | شاطر، تاریخدان است. از بابل و ملک کیان و جمشید و جام جهاننما سخن میراند. در قلمرو شناخت اساطیر و ادیان و عرفان، چیره مینماید؛ هرچند عامی است، اما سخندانی سخنسنج است. از بت و بتخانه و پری و پریخانه و آتشکده و زرتشت و چلیپای مسیح و از کعبه و مسجد و میخانه (با مضمون عرفانی) و خمخانه حق و... به شیرینزبانی، گفتگوها دارد: | ||
{{شعر}} | |||
آتش عشق تو بس شعله در این خانه کشید | {{ب|'' رشک آتشکده شد سینه بیکینه من ''|2='' آتش عشق تو بس شعله در این خانه کشید''}} | ||
{{ب|'' مژده بردند بر پیر مغان مغبچگان ''|2=''که «صبوحی» ز حرم رخت به میخانه کشید ''<ref>ر.ک: همان</ref>}} | |||
که «صبوحی» ز حرم رخت به میخانه کشید | {{پایان شعر}} | ||
تقدیر و تدبیر را در کنار هم مینشاند. همچون نقاشی چیرهدست، از ظرایف نقش اندازی و به مانند معماری زبردست از دقایق مرمت به گرم چانگی سخنها میگوید: | تقدیر و تدبیر را در کنار هم مینشاند. همچون نقاشی چیرهدست، از ظرایف نقش اندازی و به مانند معماری زبردست از دقایق مرمت به گرم چانگی سخنها میگوید: | ||
{{شعر}} | |||
آن قدر ماند که تصویر مرا پیر کشید | {{ب|'' لاغری بین که در اندیشه نقشم، نقاش ''|2='' آن قدر ماند که تصویر مرا پیر کشید ''}} | ||
{{ب|'' گر خرابم کنی ای عشق چنان کن، باری''|2='' که نباید دگرم منت تعمیر کشید ''}} | |||
که نباید دگرم منت تعمیر کشید | {{پایان شعر}} | ||
در جای دیگر میگوید: | در جای دیگر میگوید: | ||
{{شعر}} | |||
قلم چو بر سر زلفت رسید، آه کشید | {{ب|'' مصور آمد و روی تو را چو ماه کشید''|2='' قلم چو بر سر زلفت رسید، آه کشید''}} | ||
{{ب|'' چو دید چاه زنخدان دلفریب تو را ''|2='' دوباره یوسف بیچاره را به چاه کشید ''}} | |||
دوباره یوسف بیچاره را به چاه کشید | {{ب|'' کمانابروی ناز تو را به آن سختی ''|2='' کشید گرچه به آسان، ولی دو ماه کشید''<ref>ر.ک: همان</ref>}} | ||
کمانابروی ناز تو را به آن سختی | {{پایان شعر}} | ||
کشید گرچه به آسان، ولی دو ماه کشید | |||
او تشبیهات قریب به ذهنی میآورد و از صد اقلیم عشق حقیقی سخن میراند. هرچند کلامش در قالب اشعار عاشقانه عادی، جلوه مینماید: | او تشبیهات قریب به ذهنی میآورد و از صد اقلیم عشق حقیقی سخن میراند. هرچند کلامش در قالب اشعار عاشقانه عادی، جلوه مینماید: | ||
{{شعر}} | |||
پوشیده سیه، مجلس ترحیم گرفته | {{ب|'' گویی به عزای دل من، زلف سیاهت ''|2='' پوشیده سیه، مجلس ترحیم گرفته ''<ref>ر.ک: همان</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۸۶: | خط ۹۰: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# عناصری، جابر، «شعر و شاعر و فرهنگ مردم»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله چیستا، اردیبهشت 1366، شماره 39 (8 صفحه، از 657 تا 664) | #[[:noormags:164174|عناصری، جابر، «شعر و شاعر و فرهنگ مردم»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله چیستا، اردیبهشت 1366، شماره 39 (8 صفحه، از 657 تا 664)]]. | ||
#[[:noormags:1434918|فولادی، علیرضا، «مسئلهای به نام شاطر عباس صبوحی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: جستارهای ادبی، پاییز 1396، شماره 198 علمی - پژوهشی/ISC (18 صفحه، از 33 تا 50)]]. | |||
# فولادی، علیرضا، «مسئلهای به نام شاطر عباس صبوحی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: جستارهای ادبی، پاییز 1396، شماره 198 علمی - پژوهشی/ISC (18 صفحه، از 33 تا 50) | |||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۹: | ||
[[رده:آپلود مهر(98)]] | [[رده:آپلود مهر(98)]] | ||
[[رده: مهر(98)]] |
ویرایش