۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سلمان ساوجي، سلمان بن محمد' به 'سلمان ساوجی، سلمان بن محمد') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''دیوان سلمان ساوجی'''، مجموعهای از اشعار سلمان بن محمد سلمان ساوجی است که به اهتمام منصور | '''دیوان سلمان ساوجی'''، مجموعهای از اشعار [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان بن محمد سلمان ساوجی]] است که به اهتمام [[مشفق، منصور|منصور مشفق]]، به چاپ رسیده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمه تقی تفضلی آغاز و اشعار در قالب غزلیات، ترجیعات، قصاید و رباعیات، ارائه شده است. | کتاب با مقدمه [[تفضلي، تقي|تقی تفضلی]] آغاز و اشعار در قالب غزلیات، ترجیعات، قصاید و رباعیات، ارائه شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، به شرححال سلمان ساوجی پرداخته شده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه یک - سیودو</ref>. | در مقدمه، به شرححال [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان ساوجی]] پرداخته شده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه یک - سیودو</ref>. | ||
سلمان شاعری عارفانه سرا و عاشقانه سراست و مانند برخی از معاصرانش همچون حافظ، از ترکیب عشق و عرفان، غزلیات ناب و بینظیری خلق کرده است. او خالق مضامین ناب و بکری است که در دیوان حافظ نیز نمونههای انعکاسی از این مضامین را به سهولت میتوان مشاهده کرد<ref>ر.ک: منصوری نوری، زهرا؛ یاری ایلی، معصومه؛ فاتحی، اقدس، ص111</ref>. | سلمان شاعری عارفانه سرا و عاشقانه سراست و مانند برخی از معاصرانش همچون [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]]، از ترکیب عشق و عرفان، غزلیات ناب و بینظیری خلق کرده است. او خالق مضامین ناب و بکری است که در دیوان حافظ نیز نمونههای انعکاسی از این مضامین را به سهولت میتوان مشاهده کرد<ref>ر.ک: منصوری نوری، زهرا؛ یاری ایلی، معصومه؛ فاتحی، اقدس، ص111</ref>. | ||
سلمان در غزلسرایی به مولوی و سعدی نظر داشته است. درست است که حافظ در قرن هشتم «شعر شعرا و شعر اولیا را در هم آمیخت» و «شعر کیمیا ساخت»، ولی برخی معتقدند که الهامبخش حافظ در خلق این شعر کیمیا، سلمان بوده و او با بهکارگیری مضامین زیبا و همچنین توصیفات و تشبیهاتی تازه و بدیع و ایهاماتی لطیف، پایهگذار اینگونه مضامین در دیوان حافظ بوده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | سلمان در غزلسرایی به [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] نظر داشته است. درست است که [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] در قرن هشتم «شعر شعرا و شعر اولیا را در هم آمیخت» و «شعر کیمیا ساخت»، ولی برخی معتقدند که الهامبخش [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] در خلق این شعر کیمیا، سلمان بوده و او با بهکارگیری مضامین زیبا و همچنین توصیفات و تشبیهاتی تازه و بدیع و ایهاماتی لطیف، پایهگذار اینگونه مضامین در دیوان حافظ بوده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
اشعار سلمان مجموعاً به حدود یازده هزار بیت میرسد. او در همه این انواع استاد مسلم بوده است؛ چنانکه همه ناقدان سخن و سخنوران عهد او و بعد از او، به این حقیقت اقرار کردهاند<ref>ر.ک: همان</ref>. | اشعار [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان]] مجموعاً به حدود یازده هزار بیت میرسد. او در همه این انواع استاد مسلم بوده است؛ چنانکه همه ناقدان سخن و سخنوران عهد او و بعد از او، به این حقیقت اقرار کردهاند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
[[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان]]، موضوع خاص غزل، یعنی عشق را چنان استادانه و ماهرانه به تصویر کشیده است که اگر نگوییم او داد غزلسرایی را از همگنان ستانده و گوی غزل را از دیگران ربوده، باید بگوییم که آفرینش غزلهایی همچون شاهکار غزلیات خود و تقلید از آن را برای دیگران بس دشوار و سخت کرده است. شاید در این نوع غزلسرایی عارفانه- عاشقانه، تنها حافظ با وی توان برابری داشته باشد<ref>ر.ک: همان، ص111- 112</ref>. | |||
سلمان، چنان تحت تأثیر نیروی عشق و حیرت آن است که یارای شرح و بیان عشق را ندارد. شاعر، در گیرودار این طلسم عجیب، یعنی عشق، خود را زبون احساس میکند و به همین خاطر است که به خود اجازه توصیف بیشازحد عشق را نمیدهد: | سلمان، چنان تحت تأثیر نیروی عشق و حیرت آن است که یارای شرح و بیان عشق را ندارد. شاعر، در گیرودار این طلسم عجیب، یعنی عشق، خود را زبون احساس میکند و به همین خاطر است که به خود اجازه توصیف بیشازحد عشق را نمیدهد: | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
چشم مست معشوق در ادبیات فارسی، بهویژه در غزلیات و از جمله در غزلیات سلمان نیز یکی از مضامین عمده ابیات را شکل میدهد: | چشم مست معشوق در ادبیات فارسی، بهویژه در غزلیات و از جمله در غزلیات [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان]] نیز یکی از مضامین عمده ابیات را شکل میدهد: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''ز شراب لعل نوشین من رند بینوا را ''|2=''مددی که چشم مستت به خمار کشت ما را''}} | {{ب|''ز شراب لعل نوشین من رند بینوا را ''|2=''مددی که چشم مستت به خمار کشت ما را''}} | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
و سلمان ساوجی نیز مضمونی شبیه به همین را در اشعارش به کلک نظم درآورده است: | و [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان ساوجی]] نیز مضمونی شبیه به همین را در اشعارش به کلک نظم درآورده است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
در این بیت، اشارهای لطیف به آیهای از قرآن کریم (طه: ٨٠) دیده میشود<ref>ر.ک: همان</ref>. | در این بیت، اشارهای لطیف به آیهای از قرآن کریم (طه: ٨٠) دیده میشود<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
دهان تنگ و پسته مانند، از زیباییهای دلنواز معشوق در شعر فارسی و از جمله در اشعار سلمان است. اگر این پسته تنگ دهان و لبان و سخنان همچون شکر و سخنان شیرین آن نباشد، هم جهان بر شاعر تنگ میشود و هم شراب برایش تلخ میگردد. در نتیجه این پسته لبان معشوق و سخنان همچون شکر اوست که وجودش، تنگنای جهان را بر شاعر آسان میکند: | دهان تنگ و پسته مانند، از زیباییهای دلنواز معشوق در شعر فارسی و از جمله در اشعار [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان]] است. اگر این پسته تنگ دهان و لبان و سخنان همچون شکر و سخنان شیرین آن نباشد، هم جهان بر شاعر تنگ میشود و هم شراب برایش تلخ میگردد. در نتیجه این پسته لبان معشوق و سخنان همچون شکر اوست که وجودش، تنگنای جهان را بر شاعر آسان میکند: | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
ویژگیهای کار سلمان در غزلیاتش آمیختن مضمون مدح با مضمون عشق در غزل است. او با استادی تمام، همانگونه که در قصیده، مدیحهسرایی میکند، در غزلسرایی نیز مدح میکند<ref>ر.ک: همان، ص112</ref>. | ویژگیهای کار [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان]] در غزلیاتش آمیختن مضمون مدح با مضمون عشق در غزل است. او با استادی تمام، همانگونه که در قصیده، مدیحهسرایی میکند، در غزلسرایی نیز مدح میکند<ref>ر.ک: همان، ص112</ref>. | ||
در پایان میتوان چنین گفت که زبان غزلیات | در پایان میتوان چنین گفت که زبان غزلیات [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان]]، زبانی لطیف است. [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان]] با توصیفات خاص از ویژگیهای معشوق و ملحقات آن همچون فراق و هجران، رخ یار، زلف و لب یار، با استادی هرچه تمام، مضمونهای بینظیری ساختهوپرداخته است. همچنین وی مضامینی را از قبیل رند، می و مستی، گریز از محتسب، تجلی خداوند در ذرهذره عالم هستی، نکوهش دنیا و حجاب تعلقات که مانع رسیدن به معشوق حقیقی و واقعی است، با زبان هنرمندانهاش بهسان عارفی تمامعیار به تصویر کشیده است. عشق و حیرانی ناشی از آن، یکباره خرد و هوش را از شاعر باریکخیال ما ستانده است و همین بیخردی در عالم عشق و عرفان باعث شده است که [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان]] تبدیل به خردمندی زیبااندیش و صاحب سخن شود: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش