پرش به محتوا

أنيس الناس: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين'
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين')
خط ۴۱: خط ۴۱:
با نگاهى به کتاب در مى‌يابيم كه بسيارى از مضامین و مطالب از كتب معروفى مانند: قابوسنامه، [[كليلة و دمنة]]، گلستان، بوستان، مثنوى مولانا، خمس نظامى و اشعار شاعرانى چون فردوسى، حافظ، اوحدى و... مأخوذ بوده و اشعارى نيز از خود مؤلف آمده است؛ البته مؤلف درآوردن اشعار و منقولات نثرى، نام سرايندگان و نویسندگان را نمى‌آورد، مگر دو سه مورد كه چون نام شاعر در متن شعر بوده، به نام او اشاره شده است.  
با نگاهى به کتاب در مى‌يابيم كه بسيارى از مضامین و مطالب از كتب معروفى مانند: قابوسنامه، [[كليلة و دمنة]]، گلستان، بوستان، مثنوى مولانا، خمس نظامى و اشعار شاعرانى چون فردوسى، حافظ، اوحدى و... مأخوذ بوده و اشعارى نيز از خود مؤلف آمده است؛ البته مؤلف درآوردن اشعار و منقولات نثرى، نام سرايندگان و نویسندگان را نمى‌آورد، مگر دو سه مورد كه چون نام شاعر در متن شعر بوده، به نام او اشاره شده است.  


به مناسبت مطالبى كه بيان مى‌شود، حكاياتى از بزرگان نيز ذكر شده است. قسمت‌هاى سودمندتر کتاب، حكايات و مضامینى است كه مؤلف از عصر خود آورده است، مانند: نكته‌هاى مربوط به سيد‌‎شمس‌الدين محمد سيد‌‎شريف، شمس‌الدين محمد حافظ، مولانا نور سمرقندى، محب الدين ابوالخير جزرى و محمود خجندى.
به مناسبت مطالبى كه بيان مى‌شود، حكاياتى از بزرگان نيز ذكر شده است. قسمت‌هاى سودمندتر کتاب، حكايات و مضامینى است كه مؤلف از عصر خود آورده است، مانند: نكته‌هاى مربوط به سيد‌‎شمس‌الدين محمد سيد‌‎شريف، شمس‌الدين محمد حافظ، مولانا نور سمرقندى، محبالدين ابوالخير جزرى و محمود خجندى.


اطلاعاتى كه در باب شول، گوكان، مدارس سنغريّه و فزاريّه آمده و نيز اصطلاحات آن زمان، مانند كلمه «رئيس» كه عنوان شغلى نظير كلانتر در دهات بوده، بسيار سودمند و داراى اهمیت است.  
اطلاعاتى كه در باب شول، گوكان، مدارس سنغريّه و فزاريّه آمده و نيز اصطلاحات آن زمان، مانند كلمه «رئيس» كه عنوان شغلى نظير كلانتر در دهات بوده، بسيار سودمند و داراى اهمیت است.  
خط ۵۷: خط ۵۷:
5- انتخاب همسر: از جمله تفكرات قابل تأمل مؤلف این است كه مجردى را غايت استغناء و آزادى دانسته و بعد از توصيه به تجرد و تفرد در حد امكان، اختيار همسر را برای جلوگيرى از ارتكاب به معصيت ناگزير مى‌شمارد. وى آدابى را برای این كار ضرورى مى‌داند كه از آن جمله است: پاک‌دامن و پاک‌دين بودن زن، عدم مشورت در امور مهم با آنان، عدم مطلع كردن ايشان بر اسرار خویش.
5- انتخاب همسر: از جمله تفكرات قابل تأمل مؤلف این است كه مجردى را غايت استغناء و آزادى دانسته و بعد از توصيه به تجرد و تفرد در حد امكان، اختيار همسر را برای جلوگيرى از ارتكاب به معصيت ناگزير مى‌شمارد. وى آدابى را برای این كار ضرورى مى‌داند كه از آن جمله است: پاک‌دامن و پاک‌دين بودن زن، عدم مشورت در امور مهم با آنان، عدم مطلع كردن ايشان بر اسرار خویش.


6- تربيت فرزند: انتخاب مادر از قبيله‌اى اصيل، برگزيدن نامى نیک برای وى، تمام كردن ايام شيرخوارگى و آموزش پيشه‌اى خوب به او، از حقوق اولیه‌اى است كه به و الدين توصيه شده است. وظيفه فرزندان در قبال آنها نيز به ايشان گوشزد مى‌شود: احترام و اكرام به آنها، عدم طلب مرگ ايشان برای میراث، پرهيز از بخل و منازعه با آنان و...
6- تربيت فرزند: انتخاب مادر از قبيله‌اى اصيل، برگزيدن نامى نیک برای وى، تمام كردن ايام شيرخوارگى و آموزش پيشه‌اى خوب به او، از حقوق اولیه‌اى است كه به والدين توصيه شده است. وظيفه فرزندان در قبال آنها نيز به ايشان گوشزد مى‌شود: احترام و اكرام به آنها، عدم طلب مرگ ايشان برای میراث، پرهيز از بخل و منازعه با آنان و...


7- مهمانى و شرط آن: در این قسمت در خلال ذكر آداب مهمانى و مهمان‌دارى، برخى رسومى كه نزد اقوام مختلف متداول است بيان و ستوده شده است: مردم ماوراءالنهر هر لحظه نوعى از غذا و میوه نزد مهمان حاضر مى‌كنند و چون میهمان، آنچه میل داشت تناول نمود، ظروف را برده و نوع ديگر مى‌آورند. بدين ترتيب مهمان هر لحظه منتظر نوعى خوراكى است و حوصله‌اش سرنمى‌رود. اعراب بدوى سفره را گسترانده، خادمى برای مراقبت حال مهمان از دور گمارده و خود غايب مى‌شوند تا مهمان بدون احساس شرم و حيا هرآنچه میل دارد تناول نمايد و بعد از فراغت از صرف غذا، صاحب خانه حاضر مى‌شود.  
7- مهمانى و شرط آن: در این قسمت در خلال ذكر آداب مهمانى و مهمان‌دارى، برخى رسومى كه نزد اقوام مختلف متداول است بيان و ستوده شده است: مردم ماوراءالنهر هر لحظه نوعى از غذا و میوه نزد مهمان حاضر مى‌كنند و چون میهمان، آنچه میل داشت تناول نمود، ظروف را برده و نوع ديگر مى‌آورند. بدين ترتيب مهمان هر لحظه منتظر نوعى خوراكى است و حوصله‌اش سرنمى‌رود. اعراب بدوى سفره را گسترانده، خادمى برای مراقبت حال مهمان از دور گمارده و خود غايب مى‌شوند تا مهمان بدون احساس شرم و حيا هرآنچه میل دارد تناول نمايد و بعد از فراغت از صرف غذا، صاحب خانه حاضر مى‌شود.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش