۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دوازدانه' به 'دوازدهگانه') |
جز (جایگزینی متن - 'نتيجيرى' به 'نتيجهگيرى') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
كتاب حاضر شامل يك مقدمه، ديباچهاى از مدير مسئول مجمع جهانى شيعهشناسى، ديباچهاى از آقاى محمد زارع، پيشگفتار مؤلف، سه بخش اصلى و | كتاب حاضر شامل يك مقدمه، ديباچهاى از مدير مسئول مجمع جهانى شيعهشناسى، ديباچهاى از آقاى محمد زارع، پيشگفتار مؤلف، سه بخش اصلى و نتيجهگيرى و پيشنهادات است. سه بخش اصلى، به ترتيب مشتمل بر دو، پنج و دو فصل مىباشد. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در فاصله قرن پنجم تا قرن نهم هجرى، ایران در معرض يورشهاى پىدرپى بيگانگان قرار داشت. هجوم سلجوقيان در قرن پنجم، غزان بلخ در قرن ششم، مغولان در سده هفتم و تيمور در پايان سده هشتم و آغاز قرن نهم، كشور ایران را به ويرانهاى تبديل كرد و مردم را به فقر و فلاكت كشاند. هجوم مغولان نقطه اوج اين يورشها بود. آنان تمام شهرهاى ایران را با خاک يكسان كردند و انسانهاى بىشمارى را از دم تيغ خود گذراندند و شهر و فرهنگ شهرى را نابود كردند.<ref>همان، ص177</ref> | در فاصله قرن پنجم تا قرن نهم هجرى، ایران در معرض يورشهاى پىدرپى بيگانگان قرار داشت. هجوم سلجوقيان در قرن پنجم، غزان بلخ در قرن ششم، مغولان در سده هفتم و تيمور در پايان سده هشتم و آغاز قرن نهم، كشور ایران را به ويرانهاى تبديل كرد و مردم را به فقر و فلاكت كشاند. هجوم مغولان نقطه اوج اين يورشها بود. آنان تمام شهرهاى ایران را با خاک يكسان كردند و انسانهاى بىشمارى را از دم تيغ خود گذراندند و شهر و فرهنگ شهرى را نابود كردند.<ref>همان، ص177</ref> | ||
قسمت پايانى كتاب در مورد | قسمت پايانى كتاب در مورد نتيجهگيرى و پيشنهادات است. مؤلف در اين قسمت خاطرنشان مىكند كه «فرايند شكلگيرى تشيع در ایران برخلاف تصور عدهاى كه آن را به دوره صفويه نسبت مىدهند، يك فرايند طولانىمدت و تكاملى است و در طول ساليان متمادى عوامل متعددى موجب رونق و رشد تشيع در ایران شده است».<ref>همان، ص189</ref> | ||
وى اشاره مىكند كه در چند زمينه امر تحقيق ضرورى به نظر مىرسد، از جمله: | وى اشاره مىكند كه در چند زمينه امر تحقيق ضرورى به نظر مىرسد، از جمله: |
ویرایش