۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'شمارذارى' به 'شمارهگذارى') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
نویسنده براى تولید اثر مفصل حاضر كه در مجموع 1710 صفحه دارد، از منابع قابل توجهى (25 كتاب به زبان عربى از آثار جديد) براى استناد استفاده كرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39013/1/1229 ر.ک: همان، ص1229-1231]</ref> | نویسنده براى تولید اثر مفصل حاضر كه در مجموع 1710 صفحه دارد، از منابع قابل توجهى (25 كتاب به زبان عربى از آثار جديد) براى استناد استفاده كرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39013/1/1229 ر.ک: همان، ص1229-1231]</ref> | ||
گفتنى است كه نویسنده اصطلاحاتى را كه ذكر كرده، | گفتنى است كه نویسنده اصطلاحاتى را كه ذكر كرده، شمارهگذارى نكرده، ولیكن تعداد دقيق آن، 18122 عدد است كه با شمارش رايانهاى همه واژگان مطرحشده به دست آمده است. | ||
نویسنده در مقدمهاش كه مكان و تاريخ نگارش آن را مشخص نكرده، تأكيد كرده است: «... شكر خدا را كه مرا موفق به اتمام اين اثر كرد، درحالىكه در آغازش مشكل مىنمود؛ ولیكن با مساعدت علمى و معنوى دوستان آسان گشت و... من مدتى سردبيرى مجله «بلسم» را برعهده داشتم و يكى از وظايفم، بررسى مقالات پزشکى بود كه در آن منتشر مىشد و چون پزشکى را در آلمان و به زبان آلمانى آموخته بودم عادت داشتم كه اصطلاحات پزشکى را در فرهنگنامهها جستجو كنم تا بتوانم كتابهاى علمى را بفهمم. از دوستان در مورد فرهنگنامههاى پزشکى پرسيدم، پس آنان، دوتا فرهنگ طبى را برایم آوردند كه آن دو، انگليسى - عربى، يا عربى - انگليسى است؛ ولى من به دنبال قاموس يك زبانه (عربى - عربى) بودم. به نظرم رسيد كه در دانشگاه دمشق كه در آن طب تدريس مىشود لابد چنين معجمى وجود دارد؛ ولیكن كوشش دوستان به نتيجه نرسيد و چنين فرهنگنامهاى پيدا نشد. پس شروع كردم به شرح مفردات طبى غربى به زبان عربى تاآنكه براى خوانندگان مفهوم باشد. | نویسنده در مقدمهاش كه مكان و تاريخ نگارش آن را مشخص نكرده، تأكيد كرده است: «... شكر خدا را كه مرا موفق به اتمام اين اثر كرد، درحالىكه در آغازش مشكل مىنمود؛ ولیكن با مساعدت علمى و معنوى دوستان آسان گشت و... من مدتى سردبيرى مجله «بلسم» را برعهده داشتم و يكى از وظايفم، بررسى مقالات پزشکى بود كه در آن منتشر مىشد و چون پزشکى را در آلمان و به زبان آلمانى آموخته بودم عادت داشتم كه اصطلاحات پزشکى را در فرهنگنامهها جستجو كنم تا بتوانم كتابهاى علمى را بفهمم. از دوستان در مورد فرهنگنامههاى پزشکى پرسيدم، پس آنان، دوتا فرهنگ طبى را برایم آوردند كه آن دو، انگليسى - عربى، يا عربى - انگليسى است؛ ولى من به دنبال قاموس يك زبانه (عربى - عربى) بودم. به نظرم رسيد كه در دانشگاه دمشق كه در آن طب تدريس مىشود لابد چنين معجمى وجود دارد؛ ولیكن كوشش دوستان به نتيجه نرسيد و چنين فرهنگنامهاى پيدا نشد. پس شروع كردم به شرح مفردات طبى غربى به زبان عربى تاآنكه براى خوانندگان مفهوم باشد. |
ویرایش