پرش به محتوا

الأساس في التفسير: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‌گ' به ''
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ')
جز (جایگزینی متن - 'ه‌گ' به '')
خط ۴۴: خط ۴۴:
الف)- وحدت در سطح سوره‌ها: حوّى برای نشان دادن وحدت موضوعى در سطح سوره‌ها، با تكيه بر روايات، قرآن را به چهار بخش (قسم) تقسيم مى‌كند: بخش نخست (قسم الطوال) از بقره تا توبه؛ بخش دوم (قسم المئين) تا سوره قصص؛ بخش سوم (قسم المثاني) تا سورهق و بخش چهارم (قسم المفصَّل) تا انتهاى قرآن كه بخش‌هاى دوم تا چهارم خود از مجموعه‌هاى متعددى از سوره‌ها تشكيل شده‌اند. به نظر وى در هر قسم و مجموعه وحدت مضمونى وجود دارد.
الف)- وحدت در سطح سوره‌ها: حوّى برای نشان دادن وحدت موضوعى در سطح سوره‌ها، با تكيه بر روايات، قرآن را به چهار بخش (قسم) تقسيم مى‌كند: بخش نخست (قسم الطوال) از بقره تا توبه؛ بخش دوم (قسم المئين) تا سوره قصص؛ بخش سوم (قسم المثاني) تا سورهق و بخش چهارم (قسم المفصَّل) تا انتهاى قرآن كه بخش‌هاى دوم تا چهارم خود از مجموعه‌هاى متعددى از سوره‌ها تشكيل شده‌اند. به نظر وى در هر قسم و مجموعه وحدت مضمونى وجود دارد.


حوّى تأكيد مى‌كند كه در روايات تنها به سوره‌هاى قسم طوال اشاره شده است، ولى در مورد قسم‌هاى مئين و مثانى مطلبى نيامده است. درباره سوره‌هاى تشكيل‌دهنده قسم مفصّل نيز اختلاف هست. بنابراین، وى كوشيده است با بهره‌گيرى از شواهد لفظى و صورى، سوره‌هاى تشكيل‌دهنده هر قسم را مشخص كند. از آنجا كه در روايات آمده است كه قسم طوال از هفت سوره تشكيل شده است و با توجه به اينكه دو سوره انفال و توبه سوره واحدى تلقى شده‌اند و به همين سبب ميان این دو بسمله نيامده است، سوره آغازين قسم مئين، يونس خواهد بود. او برای تعيين حد فاصل قسم مئين و مثانى (يعنى سوره قصص) به چند نشانه بارز صورى استناد كرده است:
حوّى تأكيد مى‌كند كه در روايات تنها به سوره‌هاى قسم طوال اشاره شده است، ولى در مورد قسم‌هاى مئين و مثانى مطلبى نيامده است. درباره سوره‌هاى تشكيل‌دهنده قسم مفصّل نيز اختلاف هست. بنابراین، وى كوشيده است با بهريرى از شواهد لفظى و صورى، سوره‌هاى تشكيل‌دهنده هر قسم را مشخص كند. از آنجا كه در روايات آمده است كه قسم طوال از هفت سوره تشكيل شده است و با توجه به اينكه دو سوره انفال و توبه سوره واحدى تلقى شده‌اند و به همين سبب ميان این دو بسمله نيامده است، سوره آغازين قسم مئين، يونس خواهد بود. او برای تعيين حد فاصل قسم مئين و مثانى (يعنى سوره قصص) به چند نشانه بارز صورى استناد كرده است:


اولاً: سه سوره قصص، نمل و شعراء كه هر سه با حروف مقطعه «طس» آغاز مى‌شوند، مجموعه‌اى (زمره) واحد را تشكيل مى‌دهند و در قسم واحدى قرار مى‌گيرند.
اولاً: سه سوره قصص، نمل و شعراء كه هر سه با حروف مقطعه «طس» آغاز مى‌شوند، مجموعه‌اى (زمره) واحد را تشكيل مى‌دهند و در قسم واحدى قرار مى‌گيرند.
خط ۵۸: خط ۵۸:
حوّى برای مشخص كردن مجموعه‌هاى هر قسم غالباً ً از علائم لفظى و گاه از شواهد معنوى استفاده مى‌كند. یکى از مهم‌ترين نشانه‌هایى كه او بدين منظور بدان‌ها استناد جسته است، حروف مقطعه در آغاز سوره‌هاست. حوّى معتقد است كه از كاركردهاى حروف مقطعه، كمك به فهم وحدت قرآنى است كه از طريق تعيين آغاز و پایان مجموعه‌ها، يا اشاره به جايگاه سوره در یک مجموعه، يا پيوند دادن سوره با سياق كلى قرآن و نظاير آن تحقق مى‌يابد. در واقع، در نظريه حوّى حروف مقطعه كليدهاى فهم وحدت كلى در قرآن محسوب مى‌شوند. نشانه ديگرى كه حوّى برای تشخيص مجموعه‌ها به كار گرفته است، آغاز سوره‌ها با قسم است. وى از تشابه‌هاى محتوايى سوره‌ها نيز برای تشخيص جايگاه سوره در مجموعه‌ها بهره گرفته است.<ref>[https://quran.isca.ac.ir/fa/article/Index ر. ك.: همان]</ref>
حوّى برای مشخص كردن مجموعه‌هاى هر قسم غالباً ً از علائم لفظى و گاه از شواهد معنوى استفاده مى‌كند. یکى از مهم‌ترين نشانه‌هایى كه او بدين منظور بدان‌ها استناد جسته است، حروف مقطعه در آغاز سوره‌هاست. حوّى معتقد است كه از كاركردهاى حروف مقطعه، كمك به فهم وحدت قرآنى است كه از طريق تعيين آغاز و پایان مجموعه‌ها، يا اشاره به جايگاه سوره در یک مجموعه، يا پيوند دادن سوره با سياق كلى قرآن و نظاير آن تحقق مى‌يابد. در واقع، در نظريه حوّى حروف مقطعه كليدهاى فهم وحدت كلى در قرآن محسوب مى‌شوند. نشانه ديگرى كه حوّى برای تشخيص مجموعه‌ها به كار گرفته است، آغاز سوره‌ها با قسم است. وى از تشابه‌هاى محتوايى سوره‌ها نيز برای تشخيص جايگاه سوره در مجموعه‌ها بهره گرفته است.<ref>[https://quran.isca.ac.ir/fa/article/Index ر. ك.: همان]</ref>


حوّى برای تعيين محور یک سوره (از آيات سوره بقره)، نيز از مجموعه‌اى از نشانه‌ها و شواهد لفظى و معنوى بهره مى‌گيرد. از جمله این نشانه‌ها شباهت آيات آغازين و پایانى سوره با آيه يا آيات محور است. یکى ديگر از نشانه‌هایى كه حوّى برای تعيين محور سوره‌ها استفاده كرده است، بهره‌گيرى از لوازم نظريه وحدت مى‌باشد.<ref>[https://quran.isca.ac.ir/fa/article/Index ر. ك.: همان]</ref>
حوّى برای تعيين محور یک سوره (از آيات سوره بقره)، نيز از مجموعه‌اى از نشانه‌ها و شواهد لفظى و معنوى بهره مى‌گيرد. از جمله این نشانه‌ها شباهت آيات آغازين و پایانى سوره با آيه يا آيات محور است. یکى ديگر از نشانه‌هایى كه حوّى برای تعيين محور سوره‌ها استفاده كرده است، بهريرى از لوازم نظريه وحدت مى‌باشد.<ref>[https://quran.isca.ac.ir/fa/article/Index ر. ك.: همان]</ref>


ب)- وحدت در سطح آيات: حوّى برای نشان دادن وحدت موضوعى در سطح آيه‌ها، هر سوره را به چند قسم، هر قسم را به چند مقطع، هر مقطع را به چند مجموعه يا فقره و هر فقره را به مجموعه‌اى از آيات تقسيم كرده و مقاصد هر سوره را در هریک از این بخش‌ها واكاويده است. معمولاً هر سوره مقدمه و خاتمه نيز دارد. البته حوّى تقسيم سوره به اقسام را فقط درباره سوره‌هاى طولانى (بقره، آل عمران، مائده، انعام، اعراف، انفال، توبه، يونس، نحل) انجام داده است؛ همچنان‌كه سوره‌هاى كوچك پایان قرآن (بلد، ضحى، شمس، تين، علق، قدر، بينه، زلزله، عاديات، قارعه، تكاثر، عصر، همزه، فيل، قريش، ماعون، كوثر، كافرون، نصر، مسد، اخلاص، فلق و ناس) را به بخش‌هاى كوچك‌تر تقسيم نكرده است.<ref>[https://quran.isca.ac.ir/fa/article/Index ر. ك.: همان]</ref>
ب)- وحدت در سطح آيات: حوّى برای نشان دادن وحدت موضوعى در سطح آيه‌ها، هر سوره را به چند قسم، هر قسم را به چند مقطع، هر مقطع را به چند مجموعه يا فقره و هر فقره را به مجموعه‌اى از آيات تقسيم كرده و مقاصد هر سوره را در هریک از این بخش‌ها واكاويده است. معمولاً هر سوره مقدمه و خاتمه نيز دارد. البته حوّى تقسيم سوره به اقسام را فقط درباره سوره‌هاى طولانى (بقره، آل عمران، مائده، انعام، اعراف، انفال، توبه، يونس، نحل) انجام داده است؛ همچنان‌كه سوره‌هاى كوچك پایان قرآن (بلد، ضحى، شمس، تين، علق، قدر، بينه، زلزله، عاديات، قارعه، تكاثر، عصر، همزه، فيل، قريش، ماعون، كوثر، كافرون، نصر، مسد، اخلاص، فلق و ناس) را به بخش‌هاى كوچك‌تر تقسيم نكرده است.<ref>[https://quran.isca.ac.ir/fa/article/Index ر. ك.: همان]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش