۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی') |
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به '') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
#نویسنده در مقدمهاش كه تاريخ و مكان نگارش آن را مشخص نكرده، يادآور شده است: «در روايتى از حضرت رسول(ص) آمده است كه اصل دين من، عقل است. دين حضرت محمد(ص)، بر سه پايه استوار است: ايمان به خدا، نبوت و روز قيامت و امامت هم از نبوت منشعب مىشود؛ چون رياست عامه در امور دين و دنيا از جانب پيامبر(ص) است و مهدى منتظر(عج) مصداقى از امامت است؛ چون امامى است كه در آخرالزمان مىآيد. من مجموعهاى مشخص كردم و در آن دليل عقلى را بر اصول اسلام عرضه كردم و مطالب را با عبارات روشنى آوردم و سرانجام مباحث در چهار حلقه فراهم آمد و خدا را شكر كه موفق شدم و روحيه دينى را تقويت كردم و آن را با روش عقلى در جان مشتاقان استوار ساختم و اين مجموعه، موفقيت بزرگى نصيبش شد؛ بهطورى كه برخى از حلقاتش چهار بار و برخى سه بار و... منتشر گرديد».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18767/1/5 مقدمه كتاب، ص5-6]</ref> | #نویسنده در مقدمهاش كه تاريخ و مكان نگارش آن را مشخص نكرده، يادآور شده است: «در روايتى از حضرت رسول(ص) آمده است كه اصل دين من، عقل است. دين حضرت محمد(ص)، بر سه پايه استوار است: ايمان به خدا، نبوت و روز قيامت و امامت هم از نبوت منشعب مىشود؛ چون رياست عامه در امور دين و دنيا از جانب پيامبر(ص) است و مهدى منتظر(عج) مصداقى از امامت است؛ چون امامى است كه در آخرالزمان مىآيد. من مجموعهاى مشخص كردم و در آن دليل عقلى را بر اصول اسلام عرضه كردم و مطالب را با عبارات روشنى آوردم و سرانجام مباحث در چهار حلقه فراهم آمد و خدا را شكر كه موفق شدم و روحيه دينى را تقويت كردم و آن را با روش عقلى در جان مشتاقان استوار ساختم و اين مجموعه، موفقيت بزرگى نصيبش شد؛ بهطورى كه برخى از حلقاتش چهار بار و برخى سه بار و... منتشر گرديد».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18767/1/5 مقدمه كتاب، ص5-6]</ref> | ||
#نویسنده، تأكيد كرده است: «ما اقوال دانشمندان تربيتى را در اين باب، از كتاب «اللّه و العلم الحديث» و «القرآن و العلم الحديث»، نوشته استاد عبدالرزاق نوفل، نقل كرديم و هر كسى كه اين دو كتاب را بخواند، خدا را شكر خواهد كرد كه اين مؤلف درهاى علم و مسيرش را برایش گشوده است».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18767/1/154 ر.ک: متن كتاب، ص154، پاورقى 1]</ref> | #نویسنده، تأكيد كرده است: «ما اقوال دانشمندان تربيتى را در اين باب، از كتاب «اللّه و العلم الحديث» و «القرآن و العلم الحديث»، نوشته استاد عبدالرزاق نوفل، نقل كرديم و هر كسى كه اين دو كتاب را بخواند، خدا را شكر خواهد كرد كه اين مؤلف درهاى علم و مسيرش را برایش گشوده است».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18767/1/154 ر.ک: متن كتاب، ص154، پاورقى 1]</ref> | ||
#نویسنده، با انتقاد از | #نویسنده، با انتقاد از اباحرايى نوشته است: «در عصر ما انديشهاى رواج دارد كه ظاهرش رحمت، ولى باطنش عذاب است و آن اين مطلب است كه دين عبارت از اصلاح دل است و ديگر هيچ. كتاب «الدين و الضمير» را محمود شرقاوى برای توضيح و توجيه همين مقصود نوشته است». سپس نویسنده برخى از انتقادات و اشكالات نسبت به كتاب «الدين و الضمير» را مطرح كرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18767/1/175 ر.ک: همان، ص175-178]</ref> | ||
#نویسنده، بااينكه در مقدمه، اين عبارت را نوشته: «و جاءت السلسلة في أربع حلقات: اللّه و العقل، النبوة و العقل، الآخرة و العقل، المهدي المنتظر و العقل».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18767/1/5 مقدمه كتاب، ص5]</ref>؛ يعنى: «اين مجموعه در چهار حلقه فراهم آمد...» و نيز در جايى ديگر نوشته: «... حوت هذه المجموعة على الكتب الأربعة».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18767/1/185 متن كتاب، ص185، پاورقى 1]</ref>؛ يعنى: «اين مجموعه، شامل چهار كتاب است»، ولى با اين وصف، عجيب است كه چنين نوشته است: «و بعد أن نفدت النسخ من جميع الطبعات رأينا أن نجمع الحلقات الخمس و نخرجها في كتاب واحد باسم «الإسلام و العقل»؛ تسهيلا على الراغبين».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18767/1/6 مقدمه كتاب، ص6]</ref>؛ يعنى: «و بعد از آنكه همه نسخههاى چاپشده تمام شد، مناسب ديديم كه اين حلقههاى پنجگانه را در یک كتاب به نام اسلام و عقل منتشر سازیم تا بهراحتى در دسترس قرار گيرد». به نظر مىرسد كه تعبير حلقات پنجگانه اشتباه است و از اين جهت روى داده كه نویسنده در ذهنش اين بوده كه در اين اثر، مباحث اصول پنجگانه را بررسى كرده؛ درحالىكه بحث عدل را بررسى نكرده است. | #نویسنده، بااينكه در مقدمه، اين عبارت را نوشته: «و جاءت السلسلة في أربع حلقات: اللّه و العقل، النبوة و العقل، الآخرة و العقل، المهدي المنتظر و العقل».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18767/1/5 مقدمه كتاب، ص5]</ref>؛ يعنى: «اين مجموعه در چهار حلقه فراهم آمد...» و نيز در جايى ديگر نوشته: «... حوت هذه المجموعة على الكتب الأربعة».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18767/1/185 متن كتاب، ص185، پاورقى 1]</ref>؛ يعنى: «اين مجموعه، شامل چهار كتاب است»، ولى با اين وصف، عجيب است كه چنين نوشته است: «و بعد أن نفدت النسخ من جميع الطبعات رأينا أن نجمع الحلقات الخمس و نخرجها في كتاب واحد باسم «الإسلام و العقل»؛ تسهيلا على الراغبين».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18767/1/6 مقدمه كتاب، ص6]</ref>؛ يعنى: «و بعد از آنكه همه نسخههاى چاپشده تمام شد، مناسب ديديم كه اين حلقههاى پنجگانه را در یک كتاب به نام اسلام و عقل منتشر سازیم تا بهراحتى در دسترس قرار گيرد». به نظر مىرسد كه تعبير حلقات پنجگانه اشتباه است و از اين جهت روى داده كه نویسنده در ذهنش اين بوده كه در اين اثر، مباحث اصول پنجگانه را بررسى كرده؛ درحالىكه بحث عدل را بررسى نكرده است. | ||
#نویسنده، اين سخن را از فيلسوف عرب، «كندى»، نقل كرده: «إنّ خلق الإنسان أو إحيائه بعد الموت أيسر من خلق العالم الأكبر بعد أن لم یکن»؛ «آفرينش انسان يا زنده كردنش بعد از مرگ، از آفرينش جهان بزرگتر بعد از آنكه نبود، آسانتر است» و بعد خودش شتابزده افزوده است: «و اين همان مضمون آيه ''' «أَ وَ لَيْسَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَليمُ» '''.<ref>يس-81</ref>است».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18767/1/128 متن كتاب، ص128]</ref>نظر نویسنده محترم، چندان دقيق نيست؛ زيرا آيه مذكور به اين معناست: «آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريده است، قدرت ندارد كه همانند آنان را بيافريند؟ بله قدرت دارد؛ زيرا اوست كه بسيار آفريننده و خيلى داناست». «كندى» با نظر به قدرت محدود ممكنات، درباره آفرينش نظر داده و بيان كرده كه آفرينش بعد از مرگ، آسانتر است؛ چون كسى كه تجربه آفرينش دارد، آفرينش دوم برایش سهل مىشود و يا چون در خلقت اول، هيچ مايهاى در كار نبود و خلقت از عدم بود، ولى در آفرينش دوم، مايهاى وجود دارد. و لیکن آيا برای خدا برخى از امور، سخت و برخى آسان است؟؛ ''' «أَ وَ لَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعيدُهُ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسير» '''.<ref>عنكبوت-19</ref>؛ «آيا ندانستهاند كه چگونه خدا مخلوقات را مىآفريند، سپس آنان را باز مىگرداند؛ يقيناً اين بر خدا آسان است». نویسنده محترم به بار منفى تعبير «أيسر» در كلام «كندى» توجه نكرده است. | #نویسنده، اين سخن را از فيلسوف عرب، «كندى»، نقل كرده: «إنّ خلق الإنسان أو إحيائه بعد الموت أيسر من خلق العالم الأكبر بعد أن لم یکن»؛ «آفرينش انسان يا زنده كردنش بعد از مرگ، از آفرينش جهان بزرگتر بعد از آنكه نبود، آسانتر است» و بعد خودش شتابزده افزوده است: «و اين همان مضمون آيه ''' «أَ وَ لَيْسَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَليمُ» '''.<ref>يس-81</ref>است».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18767/1/128 متن كتاب، ص128]</ref>نظر نویسنده محترم، چندان دقيق نيست؛ زيرا آيه مذكور به اين معناست: «آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريده است، قدرت ندارد كه همانند آنان را بيافريند؟ بله قدرت دارد؛ زيرا اوست كه بسيار آفريننده و خيلى داناست». «كندى» با نظر به قدرت محدود ممكنات، درباره آفرينش نظر داده و بيان كرده كه آفرينش بعد از مرگ، آسانتر است؛ چون كسى كه تجربه آفرينش دارد، آفرينش دوم برایش سهل مىشود و يا چون در خلقت اول، هيچ مايهاى در كار نبود و خلقت از عدم بود، ولى در آفرينش دوم، مايهاى وجود دارد. و لیکن آيا برای خدا برخى از امور، سخت و برخى آسان است؟؛ ''' «أَ وَ لَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعيدُهُ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسير» '''.<ref>عنكبوت-19</ref>؛ «آيا ندانستهاند كه چگونه خدا مخلوقات را مىآفريند، سپس آنان را باز مىگرداند؛ يقيناً اين بر خدا آسان است». نویسنده محترم به بار منفى تعبير «أيسر» در كلام «كندى» توجه نكرده است. |
ویرایش