پرش به محتوا

المنطق (ابن مقفع): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‌گ' به ''
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]')
جز (جایگزینی متن - 'ه‌گ' به '')
خط ۳۲: خط ۳۲:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
محقق اثر در مقدمه کتاب درباره تاریخچه ترجمه و شرح بخش‌های نه‌گانه منطق ارسطاطالیسی (ارسطویی) سخن گفته است. وی آثار [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] و [[ابن بهريز، حبيب بن بهريز|ابن بهریز]] را از کهن‌ترین آثار در این زمینه می‌داند: «در آغاز بنیاد گرفتن فرهنگ اسلامی نیز به منطق ارسطاطالیسی ارج بسیار نهادند و در حوزه‌های علمی مرو و بغداد به‌ویژه بیت الحکمه مأمونی که به دست مانویان اداره می‌شده است دانشمندان از این دانش بیگانه نبودند. در این مراکز علمی که یاد کرده‌ام این دانش را در نصوص یونانی که زبان آورنده منطق است و سریانی که زبان دانشگاهی دانشمندان آرامی و ایرانی بوده است و پهلوی که زبان رسمی ایران بوده است می‌خوانده‌اند و پس از اسلام خواسته‌اند که آن را به زبان عربی که جانشین زبان سریانی شده و مانند زبان لاتین برای اروپا زبان علمی مسلمانان گشته بود درآوردند. چندین دانشمندان در این روزگار بدین‌کار دست یازیدند و گویا بتوان گفت که ترجمه و تألیفی که [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] و [[ابن بهريز، حبيب بن بهريز|ابن بهریز]] از آن کرده‌اند از کهن‌ترین اثر در این دانش خواهد بود»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13657/1/1 ر.ک: دیباچه، صفحه یک تا سه]</ref>. وی همچنین علاوه بر تاریخچه نگارش آثار منطقی به ساختمان کتاب و نکاتی در رابطه با مطالب آن اشاره کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13657/1/70 ر.ک: همان، صفحه هفتاد تا هفتادوسه]</ref>.
محقق اثر در مقدمه کتاب درباره تاریخچه ترجمه و شرح بخش‌های نانه منطق ارسطاطالیسی (ارسطویی) سخن گفته است. وی آثار [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] و [[ابن بهريز، حبيب بن بهريز|ابن بهریز]] را از کهن‌ترین آثار در این زمینه می‌داند: «در آغاز بنیاد گرفتن فرهنگ اسلامی نیز به منطق ارسطاطالیسی ارج بسیار نهادند و در حوزه‌های علمی مرو و بغداد به‌ویژه بیت الحکمه مأمونی که به دست مانویان اداره می‌شده است دانشمندان از این دانش بیگانه نبودند. در این مراکز علمی که یاد کرده‌ام این دانش را در نصوص یونانی که زبان آورنده منطق است و سریانی که زبان دانشگاهی دانشمندان آرامی و ایرانی بوده است و پهلوی که زبان رسمی ایران بوده است می‌خوانده‌اند و پس از اسلام خواسته‌اند که آن را به زبان عربی که جانشین زبان سریانی شده و مانند زبان لاتین برای اروپا زبان علمی مسلمانان گشته بود درآوردند. چندین دانشمندان در این روزگار بدین‌کار دست یازیدند و گویا بتوان گفت که ترجمه و تألیفی که [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] و [[ابن بهريز، حبيب بن بهريز|ابن بهریز]] از آن کرده‌اند از کهن‌ترین اثر در این دانش خواهد بود»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13657/1/1 ر.ک: دیباچه، صفحه یک تا سه]</ref>. وی همچنین علاوه بر تاریخچه نگارش آثار منطقی به ساختمان کتاب و نکاتی در رابطه با مطالب آن اشاره کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13657/1/70 ر.ک: همان، صفحه هفتاد تا هفتادوسه]</ref>.


[[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] سه کتاب منطقی [[ارسطو]] را که در زمینه صورت منطق بودند ترجمه کرد و آن‌ها عبارت بودند از کتاب قاطیغوریاس، کتاب یاری ارمیناس و کتاب آنالوطیقا. گفته‌اند که تا زمان [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] جز کتاب اول هیچ‌یک از کتاب‌های [[ارسطو|ارسطو]] ترجمه نشده بود. وی همچنین مدخل کتاب منطق را که از فرفوریوس صوری و به ایساغوجی معروف است نیز ترجمه کرد و آنچه در این ترجمه‌ها با عباراتی ساده بیان کرده است به مأخذ نزدیک است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/30191/38 ر.ک: کراوس، پل، ص38]</ref>.
[[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] سه کتاب منطقی [[ارسطو]] را که در زمینه صورت منطق بودند ترجمه کرد و آن‌ها عبارت بودند از کتاب قاطیغوریاس، کتاب یاری ارمیناس و کتاب آنالوطیقا. گفته‌اند که تا زمان [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] جز کتاب اول هیچ‌یک از کتاب‌های [[ارسطو|ارسطو]] ترجمه نشده بود. وی همچنین مدخل کتاب منطق را که از فرفوریوس صوری و به ایساغوجی معروف است نیز ترجمه کرد و آنچه در این ترجمه‌ها با عباراتی ساده بیان کرده است به مأخذ نزدیک است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/30191/38 ر.ک: کراوس، پل، ص38]</ref>.
خط ۴۶: خط ۴۶:
در واقع نظام رده‌بندی علوم در رساله المنطق [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفّع]] که در رساله حدود المنطق ابن بهریز (در گذشته در اوایل سده سوم هجری) و جوامع العلوم ابن فریغون (تألیف نیمه اول سده چهارم هجری) و رسائل اخوان‌الصفا (تألیف در نیمه دوم سده چهارم هجری) نیز دیده می‌شود، با نظام رده‌بندی آثار ارسطویی یکسره هماهنگی دارد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/16678/115 ر.ک: همان]</ref>.
در واقع نظام رده‌بندی علوم در رساله المنطق [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفّع]] که در رساله حدود المنطق ابن بهریز (در گذشته در اوایل سده سوم هجری) و جوامع العلوم ابن فریغون (تألیف نیمه اول سده چهارم هجری) و رسائل اخوان‌الصفا (تألیف در نیمه دوم سده چهارم هجری) نیز دیده می‌شود، با نظام رده‌بندی آثار ارسطویی یکسره هماهنگی دارد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/16678/115 ر.ک: همان]</ref>.


آنچه در رساله المنطق جلب نظر می‌کند، تعبیر «عمل» به «تدبیر» و «سیاست» و همسان گرفتن این دو مفهوم است؛ چنان‌که در این معنی با آنچه ارسطو در کتاب اول سیاست درباره تدبیر منزل و در فصل هشتم از کتاب ششم اخلاق نیکوماخوس درباره تقسیم فلسفه عملی به تدبیر منزل و قانون‌گذاری و سیاست (به معنای جنبه‌های اجرایی و قضایی آن) آورده است، همسان می‌نماید؛ و می‌دانیم که اندکی پس از [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، در اواخر سده دوم هجری، ابن بهریز نیز در این معنا‌، خویش کاری هر یک از گونه‌های سه‌گانه سیاست را بر این چهار قسم برشمرده است: بنیاد نهادن سنّت‌ها، قضاوت‌های استوار، محافظت در برابر دشمنان، مجاهدت برای دستیابی به آنچه کشف شدنی (به دست آمدنی) است‌<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/16678/115 ر.ک: همان، ص116-115]</ref>.
آنچه در رساله المنطق جلب نظر می‌کند، تعبیر «عمل» به «تدبیر» و «سیاست» و همسان گرفتن این دو مفهوم است؛ چنان‌که در این معنی با آنچه ارسطو در کتاب اول سیاست درباره تدبیر منزل و در فصل هشتم از کتاب ششم اخلاق نیکوماخوس درباره تقسیم فلسفه عملی به تدبیر منزل و قانون‌گذاری و سیاست (به معنای جنبه‌های اجرایی و قضایی آن) آورده است، همسان می‌نماید؛ و می‌دانیم که اندکی پس از [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، در اواخر سده دوم هجری، ابن بهریز نیز در این معنا‌، خویش کاری هر یک از گونه‌های سانه سیاست را بر این چهار قسم برشمرده است: بنیاد نهادن سنّت‌ها، قضاوت‌های استوار، محافظت در برابر دشمنان، مجاهدت برای دستیابی به آنچه کشف شدنی (به دست آمدنی) است‌<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/16678/115 ر.ک: همان، ص116-115]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش