۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی') |
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به '') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
'''كمالالدين ابوالقاسم عمر بن احمد بن هبةالله بن عبدالعزيز بن ابى جرادة معروف به ابن عديم عقيلى حلبى'''، از تاريخنگاران و محدثين قرن ششم و هفتم هجرى است. نسب وى به صحابى [[امام على(ع)|امیرالمؤمنين(ع)]]، ابوالجرادة مىرسد. خانواده وى خانوادهاى صاحبنام در حلب بودهاند. [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] درباره آنان مىگوید: «بيت ابى جرادة، بيتى مشهور در حلب است. اديبان، شاعران، فقيهان، زاهدان، عابدان، قاضيان در این خانواده به چشم مىخورند و فضل و دانش را به ارث مىبرند. (معجم الادباء، ج 5، ص16). | '''كمالالدين ابوالقاسم عمر بن احمد بن هبةالله بن عبدالعزيز بن ابى جرادة معروف به ابن عديم عقيلى حلبى'''، از تاريخنگاران و محدثين قرن ششم و هفتم هجرى است. نسب وى به صحابى [[امام على(ع)|امیرالمؤمنين(ع)]]، ابوالجرادة مىرسد. خانواده وى خانوادهاى صاحبنام در حلب بودهاند. [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] درباره آنان مىگوید: «بيت ابى جرادة، بيتى مشهور در حلب است. اديبان، شاعران، فقيهان، زاهدان، عابدان، قاضيان در این خانواده به چشم مىخورند و فضل و دانش را به ارث مىبرند. (معجم الادباء، ج 5، ص16). | ||
كمالالدين ابن عديم، در ذىحجه سال 588ق (1192م)، در حلب ديده به جهان گشود. در هفت سالگى به مكتب رفت و در نه سالگى قرآن را ختم كرد و با پا نهادن به سن ده سالگى به آموختن ديگر علوم پرداخت. نقل است كه پدرش خطى ناخوش داشت و ازاينرو پسرش را به فراگيرى خط تشویق مىنمود. وى نيز با علاقه، به آموزش این فن پرداخت؛ | كمالالدين ابن عديم، در ذىحجه سال 588ق (1192م)، در حلب ديده به جهان گشود. در هفت سالگى به مكتب رفت و در نه سالگى قرآن را ختم كرد و با پا نهادن به سن ده سالگى به آموختن ديگر علوم پرداخت. نقل است كه پدرش خطى ناخوش داشت و ازاينرو پسرش را به فراگيرى خط تشویق مىنمود. وى نيز با علاقه، به آموزش این فن پرداخت؛ بونهاى كه [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]]، خط او را با خط ابن مقله مقايسه مىكند. (معجم الادباء، ج 16، ص42). | ||
البته وى به همه علوم پرداخت؛ آنچنانكه حموى او را چنين وصف نموده است: «لم يعتن بشىء الا و كان فيه بارزاً و لا تعاطى امراً الا و جاء فيه مبرزاً». | البته وى به همه علوم پرداخت؛ آنچنانكه حموى او را چنين وصف نموده است: «لم يعتن بشىء الا و كان فيه بارزاً و لا تعاطى امراً الا و جاء فيه مبرزاً». |
ویرایش