۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به '') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
کتاب، با مقدمه محقق، [[سهيل زكار]]، در اشاره به نكاتى پيرامون اثر آغاز و مطالب، در سيزده جلد، تنظيم شده است. | کتاب، با مقدمه محقق، [[سهيل زكار]]، در اشاره به نكاتى پيرامون اثر آغاز و مطالب، در سيزده جلد، تنظيم شده است. | ||
اين کتاب كه مىتوان آن را بزرگترين اثر تاريخى برجاىمانده از سده 3ق دانست، بهرغم نامش، تنها نسبنامه نيست، بلكه موضوع نسبشناسى در برابر اطلاعات گرانبهاى تاريخى و جنبه تاريخنگارى آن، حجم اندكى را شامل مىشود. در واقع، این اثر، یک دوره تاريخ سده اول هجرى بر مبناى انساب عرب است و مىتوان گفت كه چنين شيوهاى در تاريخنگارى مسلمانان در سده 3ق، | اين کتاب كه مىتوان آن را بزرگترين اثر تاريخى برجاىمانده از سده 3ق دانست، بهرغم نامش، تنها نسبنامه نيست، بلكه موضوع نسبشناسى در برابر اطلاعات گرانبهاى تاريخى و جنبه تاريخنگارى آن، حجم اندكى را شامل مىشود. در واقع، این اثر، یک دوره تاريخ سده اول هجرى بر مبناى انساب عرب است و مىتوان گفت كه چنين شيوهاى در تاريخنگارى مسلمانان در سده 3ق، بونهاى كه بلاذرى در این اثر در پيش گرفته، تكرار نشده است. | ||
نام این کتاب، | نام این کتاب، بونههاى مختلفى در مآخذ آمده است و شايد مهمترين دليل آن، تلفيق میان اخبار و انساب در این اثر بزرگ باشد. نویسندگان متأخرتر، کتاب بلاذرى را تنها یک اثر مبتنى بر نسبنگارى صرف نمىدانستند و سردرگمى پارهاى مؤلفان در ذكر نام کتاب بلاذرى، نشانى از این موضوع است؛ چندانكه برخى فقط به «قال البلاذرى» و اشارههاى مبهم ديگر در استناد به همین کتاب بسنده كردهاند و بعضى ديگر، نام اثر او را بونههاى متفاوت آوردهاند. | ||
اين اختلافات، گویا از نخستين مؤلفان پس از بلاذرى آغاز شده است؛ مثلاً مسعودى از کتاب او با عنوان «تاريخ» ياد كرده است و [[ذهبى]] ضمن شرح حال بلاذرى، او را صاحب «التاريخ الكبير» خوانده است. در نسخهاى كه اينك از «[[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]]» [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] در دست است، از این اثر، با عنوان «الاخبار و الانساب» نام برده شده؛ درحالىكه ياقوت كه گویا نسخه ديگرى از «[[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]]» در دست داشته، به نقل از آن، کتاب بلاذرى را «جُمل نسب الاشراف» خوانده است. | اين اختلافات، گویا از نخستين مؤلفان پس از بلاذرى آغاز شده است؛ مثلاً مسعودى از کتاب او با عنوان «تاريخ» ياد كرده است و [[ذهبى]] ضمن شرح حال بلاذرى، او را صاحب «التاريخ الكبير» خوانده است. در نسخهاى كه اينك از «[[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]]» [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] در دست است، از این اثر، با عنوان «الاخبار و الانساب» نام برده شده؛ درحالىكه ياقوت كه گویا نسخه ديگرى از «[[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]]» در دست داشته، به نقل از آن، کتاب بلاذرى را «جُمل نسب الاشراف» خوانده است. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
بهجز ابومخنف، آثار و روايتهاى [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]]، بهویژه در بخش سيره نبوى، عوانة بن حكم (د 158ق)، هشام بن محمد كلبى (د 204ق)، محمد بن عمر واقدى (د 207ق)، هيثم بن عدى طائى (د 209ق) و ابوعبيده معمربن مُثنّى (د 210ق) مورد استناد و استفاده گسترده بلاذرى بوده است. جز اينها بلاذرى به پارهاى روايتهاى منفرد از اشخاص گوناگون هم عنايت داشته است، اما همه جا سلسله روايت خود را بهطور دقيق ذكر نكرده است (مثلاً 15/5: حُدّثت عن مالك بن انس...). همچنين، وى تنها به نقل روايت از مأخذ اكتفا نمىورزد و گاه میان چند روايت، یکى را ارجح مىداند (مثلاً نك: 101/1) يا چند روايت را با هم مىآمیزد و خلاصه آن را عرضه مىدارد و این از شايعترين انواع ارائه اخبار در «انساب الاشراف» است (167/5، 251، 313)؛ بنابراین، مىتوان اثر بلاذرى را از نخستين آثار در زمینه تاريخنگارى تركيبى در میان مسلمانان به شمار آورد؛ روشى كه بعدها نزد مورخانى چون [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] به اوج خود رسيد. | بهجز ابومخنف، آثار و روايتهاى [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]]، بهویژه در بخش سيره نبوى، عوانة بن حكم (د 158ق)، هشام بن محمد كلبى (د 204ق)، محمد بن عمر واقدى (د 207ق)، هيثم بن عدى طائى (د 209ق) و ابوعبيده معمربن مُثنّى (د 210ق) مورد استناد و استفاده گسترده بلاذرى بوده است. جز اينها بلاذرى به پارهاى روايتهاى منفرد از اشخاص گوناگون هم عنايت داشته است، اما همه جا سلسله روايت خود را بهطور دقيق ذكر نكرده است (مثلاً 15/5: حُدّثت عن مالك بن انس...). همچنين، وى تنها به نقل روايت از مأخذ اكتفا نمىورزد و گاه میان چند روايت، یکى را ارجح مىداند (مثلاً نك: 101/1) يا چند روايت را با هم مىآمیزد و خلاصه آن را عرضه مىدارد و این از شايعترين انواع ارائه اخبار در «انساب الاشراف» است (167/5، 251، 313)؛ بنابراین، مىتوان اثر بلاذرى را از نخستين آثار در زمینه تاريخنگارى تركيبى در میان مسلمانان به شمار آورد؛ روشى كه بعدها نزد مورخانى چون [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] به اوج خود رسيد. | ||
به نظر مىرسد، بلاذرى در روايت از طبقه نخست اخباریان، | به نظر مىرسد، بلاذرى در روايت از طبقه نخست اخباریان، بونهاى به مسئله جرح و تعديل راویان و خود اخبار توجه داشته است؛ مثلاً روايت از سيف بن عمر تمیمى - كه به اسطورهپردازى در روايتهاى خود شهره بوده است - در سراسر کتاب بلاذرى ديده نمىشود؛ درحالىكه [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] در تاريخ خود، در نقل پارهاى حوادث تاريخى، یکسره بر روايات سيف تكيه داشته است. | ||
با آنكه برخى مؤلفان كهن، در آثار رجالى و جز آن به «انساب الاشراف» استناد كرده و از ستايش بلاذرى بازنايستادهاند و به قول [[علمالهدی، علی بن حسین|سيدمرتضى]]، وى مورد اعتماد اهل سنت بوده، بااينهمه، پنهان نمىتوان كرد كه «انساب الاشراف» با همه بزرگى و شهرت، در مقايسه با اثر ديگر وى، «[[فتوح البلدان]]» - كه به قول مسعودى در تاريخ فتوحات، از آن بهتر سراغ نداريم (14/1) - رواج گستردهاى نداشته است. این موضوع به متن اخبار کتاب بىارتباط نيست؛ چه، بههرحال این کتاب بسيار بيش از آثار مشابه، مانند [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، شامل نزاعها و جنگهاى گسترده داخلى صدر اسلام است و اصحاب حديث، روايت این گونه اخبار را چندان خوش نمىداشتهاند؛ بهویژه كه «انساب الاشراف» با توجه به قدمت آن، حاوى برخى اخبار خاص تاريخى موردِ نظر شيعه، مانند يورش به بيت فاطمه زهرا(ع) در جريان بيعت ستاندن برای ابوبكر (268/2) يا واقعه غدير خم (356/2 - 357) و روايات بسيار در فضائل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنين على(ع)]] (347/2) يا ذكر مفصل مطاعن عثمان (133/6) است كه در بحثهاى كلامى بعد، مورد استناد عالمانى چون [[علمالهدی، علی بن حسین|سيدمرتضى]] از شيعه امامیه قرار گرفته است. | با آنكه برخى مؤلفان كهن، در آثار رجالى و جز آن به «انساب الاشراف» استناد كرده و از ستايش بلاذرى بازنايستادهاند و به قول [[علمالهدی، علی بن حسین|سيدمرتضى]]، وى مورد اعتماد اهل سنت بوده، بااينهمه، پنهان نمىتوان كرد كه «انساب الاشراف» با همه بزرگى و شهرت، در مقايسه با اثر ديگر وى، «[[فتوح البلدان]]» - كه به قول مسعودى در تاريخ فتوحات، از آن بهتر سراغ نداريم (14/1) - رواج گستردهاى نداشته است. این موضوع به متن اخبار کتاب بىارتباط نيست؛ چه، بههرحال این کتاب بسيار بيش از آثار مشابه، مانند [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، شامل نزاعها و جنگهاى گسترده داخلى صدر اسلام است و اصحاب حديث، روايت این گونه اخبار را چندان خوش نمىداشتهاند؛ بهویژه كه «انساب الاشراف» با توجه به قدمت آن، حاوى برخى اخبار خاص تاريخى موردِ نظر شيعه، مانند يورش به بيت فاطمه زهرا(ع) در جريان بيعت ستاندن برای ابوبكر (268/2) يا واقعه غدير خم (356/2 - 357) و روايات بسيار در فضائل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنين على(ع)]] (347/2) يا ذكر مفصل مطاعن عثمان (133/6) است كه در بحثهاى كلامى بعد، مورد استناد عالمانى چون [[علمالهدی، علی بن حسین|سيدمرتضى]] از شيعه امامیه قرار گرفته است. |
ویرایش