پرش به محتوا

التفسير المنير في العقيدة و الشريعة و المنهج: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‌گ' به ''
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
جز (جایگزینی متن - 'ه‌گ' به '')
خط ۳۴: خط ۳۴:




دكتر وهبة زحيلى دراين‌باره مى‌نويسد: «چون من نياز شديدى را ميان گروه‌هاى گوناگون مردم، كه از نظر فرهنگى در حدّ متوسطى هستند، احساس كردم و به اين نتيجه رسيدم كه مردم علاقه دارند محتواى كتاب الهى را بدانند و بر اين عقيده‌اند كه از مهم‌ترين چيزهایى كه در پيشگاه خداوند از انسان مورد پرسش قرار مى‌گيرد، قرآن كريم است، چه اين‌كه اگر فرد مسلمان به قرآن عمل كرد، حجت به نفع وى و در صورت عمل نكردن، حجت عليه اوست، بر آن شدم تفسيرى برای پاسخگويى به نيازهاى آنان بنويسم. با توجه به اين‌كه تفاسير قديمى به مثابه دائرةالمعارفى بزرگ هستند، من به بيان مستقيم معناى آيه اهتمام ورزيدم، به‌گونه‌اى كه هرگاه انسان بخواهد يك آيه و يا تفسير آن را بخواند مقصود از آن آيه در ذهن او نقش ببندد. اين نخستين گام در موفقيت تفسير است؛ زيرا مهم اين است كه انسان مضمون آيه را به عنوان كلّ پيوسته و ناگسسته بفهمد و سپس چگونگى پيوند آيه را به ما قبل و ما بعدش، درك كند، چون آيات قرآن، هدف و غرض مشخصى را دنبال مى‌كنند، و من اين شيوه را در تفسير «المنير» انتخاب كردم. زمانى كه من در دبى رئيس دانشكده شريعت و قانون در دانشگاه امارات بودم و زن و فرزندى با من نبود، مدت پنج سال با فراغ بال در آن‌جا درنگ كردم به برخى كارهاى علمى پرداختم و همه اين فرصت پنج ساله را تابستان و زمستان به كار اين تفسير اشتغال داشتم و دو سال هم در دمشق، به چاپ و نشر آن پرداختم كه هفت سال كار مى‌شود.<ref>رضايى کرمانى، محمدعلى، ص307</ref>
دكتر وهبة زحيلى دراين‌باره مى‌نويسد: «چون من نياز شديدى را ميان گروه‌هاى گوناگون مردم، كه از نظر فرهنگى در حدّ متوسطى هستند، احساس كردم و به اين نتيجه رسيدم كه مردم علاقه دارند محتواى كتاب الهى را بدانند و بر اين عقيده‌اند كه از مهم‌ترين چيزهایى كه در پيشگاه خداوند از انسان مورد پرسش قرار مى‌گيرد، قرآن كريم است، چه اين‌كه اگر فرد مسلمان به قرآن عمل كرد، حجت به نفع وى و در صورت عمل نكردن، حجت عليه اوست، بر آن شدم تفسيرى برای پاسخگويى به نيازهاى آنان بنويسم. با توجه به اين‌كه تفاسير قديمى به مثابه دائرةالمعارفى بزرگ هستند، من به بيان مستقيم معناى آيه اهتمام ورزيدم، بونه‌اى كه هرگاه انسان بخواهد يك آيه و يا تفسير آن را بخواند مقصود از آن آيه در ذهن او نقش ببندد. اين نخستين گام در موفقيت تفسير است؛ زيرا مهم اين است كه انسان مضمون آيه را به عنوان كلّ پيوسته و ناگسسته بفهمد و سپس چگونگى پيوند آيه را به ما قبل و ما بعدش، درك كند، چون آيات قرآن، هدف و غرض مشخصى را دنبال مى‌كنند، و من اين شيوه را در تفسير «المنير» انتخاب كردم. زمانى كه من در دبى رئيس دانشكده شريعت و قانون در دانشگاه امارات بودم و زن و فرزندى با من نبود، مدت پنج سال با فراغ بال در آن‌جا درنگ كردم به برخى كارهاى علمى پرداختم و همه اين فرصت پنج ساله را تابستان و زمستان به كار اين تفسير اشتغال داشتم و دو سال هم در دمشق، به چاپ و نشر آن پرداختم كه هفت سال كار مى‌شود.<ref>رضايى کرمانى، محمدعلى، ص307</ref>


== شيوه تفسير ==
== شيوه تفسير ==
خط ۶۵: خط ۶۵:
برای فهم آيات، از شيوه تفسير قرآن به قرآن و از روايات استمداد جسته است كه با سيرى در جلدهاى گوناگون آن، اين نكته به‌خوبى روشن مى‌گردد.
برای فهم آيات، از شيوه تفسير قرآن به قرآن و از روايات استمداد جسته است كه با سيرى در جلدهاى گوناگون آن، اين نكته به‌خوبى روشن مى‌گردد.


ه‍) خلاصه احكام آيات و كاربرد آن در زندگى: در سرتاسر تفسير بحثى با عنوان «فقه الحياة و الاحكام» آورده شده است كه در زير هر بخش از آيات، بدون استثنا آورده شده و در اين بخش، برداشت از آيات با توجه به نكته‌هاى تفسيرى آن دسته‌بندى شده و در همه موارد با شماره‌گذارى مسلسل، آن نكته‌ها بيان شده است و بيش‌تر احكام وضعى و تكليفى برگرفته از آيات و همچنين نكته‌هاى عقيدتى و اخلاقى در اين بخش به چشم مى‌خورد.
ه‍) خلاصه احكام آيات و كاربرد آن در زندگى: در سرتاسر تفسير بحثى با عنوان «فقه الحياة و الاحكام» آورده شده است كه در زير هر بخش از آيات، بدون استثنا آورده شده و در اين بخش، برداشت از آيات با توجه به نكته‌هاى تفسيرى آن دسته‌بندى شده و در همه موارد با شمارذارى مسلسل، آن نكته‌ها بيان شده است و بيش‌تر احكام وضعى و تكليفى برگرفته از آيات و همچنين نكته‌هاى عقيدتى و اخلاقى در اين بخش به چشم مى‌خورد.


اين بخش از تفسير، پس از فصل تفسير آيات در مرتبه دوم از اهميت قرار دارد و در حقيقت بر گرفته از تفسير آيات است و خواننده را با پيام قرآن و روح آن آشنا مى‌سازد.
اين بخش از تفسير، پس از فصل تفسير آيات در مرتبه دوم از اهميت قرار دارد و در حقيقت بر گرفته از تفسير آيات است و خواننده را با پيام قرآن و روح آن آشنا مى‌سازد.
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
الف) آوردن عناوين برای بخشهاى گوناگون آيات: مفسر در تمامى تفسير، از آغاز قرآن تا پایان آن، آيات را به بخش‌هاى گوناگون و مناسب تقسيم نموده و برای هر چند آيه، يك عنوان تعيين كرده است تا خواننده در آغاز، نماى كلى آيات را در پيش‌روى داشته باشد و بتواند تفسير و معانى آيات را در ذهن خود ترسيم كند.به عنوان نمونه آيات آغازين سوره بقره (1 تا 20) اين عناوين را دارند: آيات 1-5 صفات المؤمنين و جزاء المتقين؛ آيات 6 تا 7 صفات الكافرين؛ آيات 8 تا 16 صفات المنافقين و آيات 17 تا 20 ايراد الأمثال للمنافقين.
الف) آوردن عناوين برای بخشهاى گوناگون آيات: مفسر در تمامى تفسير، از آغاز قرآن تا پایان آن، آيات را به بخش‌هاى گوناگون و مناسب تقسيم نموده و برای هر چند آيه، يك عنوان تعيين كرده است تا خواننده در آغاز، نماى كلى آيات را در پيش‌روى داشته باشد و بتواند تفسير و معانى آيات را در ذهن خود ترسيم كند.به عنوان نمونه آيات آغازين سوره بقره (1 تا 20) اين عناوين را دارند: آيات 1-5 صفات المؤمنين و جزاء المتقين؛ آيات 6 تا 7 صفات الكافرين؛ آيات 8 تا 16 صفات المنافقين و آيات 17 تا 20 ايراد الأمثال للمنافقين.


در تفسيرهاى قديمى، اين عنوان‌بندى برای بخش‌هاى گوناگون آيات قرآنى به چشم نمى‌خورد و در بيش‌تر تفاسير جديد نيز وجود ندارد. ذكر اين عناوين به‌گونه فهرست بخش‌هاى آيات، خود كتابى مستقل و سودمند خواهد بود.
در تفسيرهاى قديمى، اين عنوان‌بندى برای بخش‌هاى گوناگون آيات قرآنى به چشم نمى‌خورد و در بيش‌تر تفاسير جديد نيز وجود ندارد. ذكر اين عناوين بونه فهرست بخش‌هاى آيات، خود كتابى مستقل و سودمند خواهد بود.


ب) فصل‌بندى و باب‌بندى مطالب: روشمند بودن هر كتاب و فصل‌بندى آن انگيزه و شوق مطالعه را در خواننده ايجاد مى‌كند و تفسيرهاى قرآن نيز به عنوان كتاب جامع از اين قاعده مستثنى نيستند. در تفسيرهاى قديمى اين موضوع رعايت نگرديده ولى در تفسيرهاى جديد سعى شده است كه مباحث تفسيرى در قالب باب‌ها و فصل‌هاى جداگانه مطرح گردد.
ب) فصل‌بندى و باب‌بندى مطالب: روشمند بودن هر كتاب و فصل‌بندى آن انگيزه و شوق مطالعه را در خواننده ايجاد مى‌كند و تفسيرهاى قرآن نيز به عنوان كتاب جامع از اين قاعده مستثنى نيستند. در تفسيرهاى قديمى اين موضوع رعايت نگرديده ولى در تفسيرهاى جديد سعى شده است كه مباحث تفسيرى در قالب باب‌ها و فصل‌هاى جداگانه مطرح گردد.
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
د) حذف نظريات گوناگون تفسيرى: مفسر در مقدمه يادآور شده است كه اختلاف‌هاى تفسيرى را كم‌تر يادآور شده است تا خواننده در پذيرش راه درست و درك حقايق قرآنى سرگردان نگردد و اين بسيار شايسته است. اين تفسير، با رسالت رساندن پيام قرآن به علاقه‌مندانى كه به شكل گسترده پى‌گير مطالب تخصصى تفسير و ديدگاه‌هاى گوناگون نيستند، تدوين شده است.
د) حذف نظريات گوناگون تفسيرى: مفسر در مقدمه يادآور شده است كه اختلاف‌هاى تفسيرى را كم‌تر يادآور شده است تا خواننده در پذيرش راه درست و درك حقايق قرآنى سرگردان نگردد و اين بسيار شايسته است. اين تفسير، با رسالت رساندن پيام قرآن به علاقه‌مندانى كه به شكل گسترده پى‌گير مطالب تخصصى تفسير و ديدگاه‌هاى گوناگون نيستند، تدوين شده است.


ه‍) خلاصه احكام آيات و كاربرد آن در زندگى: آنچه از آيات قرآن با توجه به نكته‌هاى تفسيرى آن برداشت شده، ذيل عنوان «فقه الحياة أو الأحكام» بيان كرده است و تقريباً در همه موارد به‌گونه‌اى دسته‌بندى شده و با شماره مسلسل، احكام تكليفيه، وضعيه، مسائل عقيدتى، اخلاقى و... كه در آيات بدانها اشاره شده، آمده است. اين بخش از تفسير كه بدون استثناء ذيل هر بخش از آيات آمده است، بسيار مفيد و سودمند بوده و در حقيقت پيام قرآن در اين تفسير، بيش‌تر در همين بخش خلاصه مى‌شود.
ه‍) خلاصه احكام آيات و كاربرد آن در زندگى: آنچه از آيات قرآن با توجه به نكته‌هاى تفسيرى آن برداشت شده، ذيل عنوان «فقه الحياة أو الأحكام» بيان كرده است و تقريباً در همه موارد بونه‌اى دسته‌بندى شده و با شماره مسلسل، احكام تكليفيه، وضعيه، مسائل عقيدتى، اخلاقى و... كه در آيات بدانها اشاره شده، آمده است. اين بخش از تفسير كه بدون استثناء ذيل هر بخش از آيات آمده است، بسيار مفيد و سودمند بوده و در حقيقت پيام قرآن در اين تفسير، بيش‌تر در همين بخش خلاصه مى‌شود.


و) نثر روان و خوشخوان تفسير: چون مفسر يادآور شده كه، تفسير را برای گروه‌هاى گوناگون مردم كه از نظر فرهنگى در حدّ متوسطى هستند، نوشته است، از اين‌روى با نثر عربى روان و رسا و نه با نثرى ادبى و فنى، به تدوين آن پرداخته است؛ از اين جهت محتوى را فداى واژگان و پيچيدگى‌هاى فنى نكرده است. بدين‌جهت نثر اين تفسير برای هر علاقه‌مند به قرآن كه تا اندازه‌اى به ادبيات عرب آشنا باشد قابل استفاده است.
و) نثر روان و خوشخوان تفسير: چون مفسر يادآور شده كه، تفسير را برای گروه‌هاى گوناگون مردم كه از نظر فرهنگى در حدّ متوسطى هستند، نوشته است، از اين‌روى با نثر عربى روان و رسا و نه با نثرى ادبى و فنى، به تدوين آن پرداخته است؛ از اين جهت محتوى را فداى واژگان و پيچيدگى‌هاى فنى نكرده است. بدين‌جهت نثر اين تفسير برای هر علاقه‌مند به قرآن كه تا اندازه‌اى به ادبيات عرب آشنا باشد قابل استفاده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش