۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی') |
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به '') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
وى پس از این سفرها، به قوص بازگشت و در مدرسه نجيبيّه و مدارس ديگر به تدريس پرداخت و سپس به قاهره رفت و در آنجا در مدارس فاضليه، كامليه، صالحيه و در مدرسه مجاور مقبره شافعى به تدريس پرداخت. بسيارى از علما و اصحاب حديث از جمله، فتحالدين ابن سيدالناس، قطبالدين ابن منير، علاءالدّين قونوى، علمالدين اخنائى، شمسالدين محمد بن ابىالقاسم بن عبدالسلام، شمسالدين محمد بن احمد بن حيدره، شمسالدين محمد بن احمد بن عَدْلان، اثيرالدين ابوحيّان محمد بن يوسف غرناطى و جمعى ديگر از او استماع حديث كردهاند و [[ذهبى]] به تصريح خود، 20 حديث از وى شنيده است. | وى پس از این سفرها، به قوص بازگشت و در مدرسه نجيبيّه و مدارس ديگر به تدريس پرداخت و سپس به قاهره رفت و در آنجا در مدارس فاضليه، كامليه، صالحيه و در مدرسه مجاور مقبره شافعى به تدريس پرداخت. بسيارى از علما و اصحاب حديث از جمله، فتحالدين ابن سيدالناس، قطبالدين ابن منير، علاءالدّين قونوى، علمالدين اخنائى، شمسالدين محمد بن ابىالقاسم بن عبدالسلام، شمسالدين محمد بن احمد بن حيدره، شمسالدين محمد بن احمد بن عَدْلان، اثيرالدين ابوحيّان محمد بن يوسف غرناطى و جمعى ديگر از او استماع حديث كردهاند و [[ذهبى]] به تصريح خود، 20 حديث از وى شنيده است. | ||
او از نظر اجتماعى نيز داراى مقامى ممتاز و نزد سلاطين و امراى زمان خود از احترام برخوردار بوده است. چنانكه [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] به موردى از آن كه او وقتى بر سلطان حسامالدين لاجين وارد شد و سلطان به احترام وى از جاى برخاست و در جايى فروتر از او نشست، اشاره كرده است. وى مدتى مقام قضاى مالكيّه را در قوص به عهده داشت، اما بعد از آن به قاهره رفت و پس از مدتها | او از نظر اجتماعى نيز داراى مقامى ممتاز و نزد سلاطين و امراى زمان خود از احترام برخوردار بوده است. چنانكه [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] به موردى از آن كه او وقتى بر سلطان حسامالدين لاجين وارد شد و سلطان به احترام وى از جاى برخاست و در جايى فروتر از او نشست، اشاره كرده است. وى مدتى مقام قضاى مالكيّه را در قوص به عهده داشت، اما بعد از آن به قاهره رفت و پس از مدتها كناريرى از این مقام، قاضى القضاتى شافعيه را پذيرفت (695ق) و سالها در آن مقام باقى ماند. وى در زمان قاضى القضاتى به اقداماتى اصلاحى دست زد. همچنين هنگامى كه تقىالدين بن بنت الاعز از مقام قاضى القضاتى عزل و به اشاره شمسالدين ابن سلعوس وزير، مجمعى از فقها تشكيل شد كه وى را تكفير كنند، ابن دقيق جان وى را نجات داد. ابن دقيق با عبدالحق ابن سبعين اندلسى نيز ملاقات و گویا با وى بحث و مناظره داشته است. ابن دقيق در شعر و ادب نيز دستى داشته است. محتواى اشعار وى بيشتر پند، وصف وضع خود و ذكر مفارقت دوستان، مدح و ستايش پيامبر(ص) و قصايدى ديگر است. | ||
==وفات== | ==وفات== |
ویرایش