۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ') |
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به '') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
نویسنده در مقدمه كتاب این نكته را تذكر مىدهد كه در این اثر اخلاق فردى و فعل [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] منظور نيست؛ بلكه علم اخلاق، نزد ايشان مدّ نظر است. امام، علم اخلاق خود را از فلاسفه و از قاعده نمىگيرد؛ بلكه از منابع وحى و از پدران خود كه همانا سرچشمه هدايت هستند، دريافت مىكند».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16913/1/11 مقدمه، ص11]</ref> | نویسنده در مقدمه كتاب این نكته را تذكر مىدهد كه در این اثر اخلاق فردى و فعل [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] منظور نيست؛ بلكه علم اخلاق، نزد ايشان مدّ نظر است. امام، علم اخلاق خود را از فلاسفه و از قاعده نمىگيرد؛ بلكه از منابع وحى و از پدران خود كه همانا سرچشمه هدايت هستند، دريافت مىكند».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16913/1/11 مقدمه، ص11]</ref> | ||
در ادامه، مؤلف به رابطه دين و اخلاق اشاره مىكند و بيان مىدارد كه اخلاق یکى از جهات انسانى است كه دين اسلام هم بر آن بنا شده است و تعليم كتاب و قرآن و ارشادات ائمه(ع) نيز مبتى بر آن است. از آنجايى كه جامعه دينى بايد بر اساس اخلاق | در ادامه، مؤلف به رابطه دين و اخلاق اشاره مىكند و بيان مىدارد كه اخلاق یکى از جهات انسانى است كه دين اسلام هم بر آن بنا شده است و تعليم كتاب و قرآن و ارشادات ائمه(ع) نيز مبتى بر آن است. از آنجايى كه جامعه دينى بايد بر اساس اخلاق پايذارى شود بنابراین بىتوجهى به اخلاق و عادى شدن بعضى امور ناپسند يا كوتاهى در تربيت صحيح، موجب مرضهاى روحى شده، كه معنويت امت را به خطر مىاندازد».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16913/1/12 همان، صص12 و 13]</ref> | ||
مؤلف در فصل اول كتاب، خُلق را در لغت به معناى عادت، طبيعت، و مروت و در اصطلاح ملكهاى از ملكات نفس مىداند كه بدون نياز به فكر و تأمل، در افعال انسان ظاهر مىشود تعريف مىكند. وى در ادامه بين سلوك و اخلاق تفاوت قائل شده و اخلاق را ملكه نفسانى و سلوك را عملى اختيارى و همراه با تهذيب مىداند.در نظر ايشان اخلاق تصادفى نيست؛ بلكه امرى است كه داراى مبدأ شروع است و آن مبدأ شروع مىتواند؛ وراثت، تربيت، عادت و غريزه باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16913/1/20 متن، 20-23]</ref> | مؤلف در فصل اول كتاب، خُلق را در لغت به معناى عادت، طبيعت، و مروت و در اصطلاح ملكهاى از ملكات نفس مىداند كه بدون نياز به فكر و تأمل، در افعال انسان ظاهر مىشود تعريف مىكند. وى در ادامه بين سلوك و اخلاق تفاوت قائل شده و اخلاق را ملكه نفسانى و سلوك را عملى اختيارى و همراه با تهذيب مىداند.در نظر ايشان اخلاق تصادفى نيست؛ بلكه امرى است كه داراى مبدأ شروع است و آن مبدأ شروع مىتواند؛ وراثت، تربيت، عادت و غريزه باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16913/1/20 متن، 20-23]</ref> |
ویرایش