|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| <div class="boxTitle"><big> | | <div class="boxTitle"><big>'''[[ حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]]'''</big></div> |
| '''[[فيض الدموع: شرح زندگانی و شهادت امام حسین علیهالسلام با نثر فارسی فصیح و بلیغ]]'''</big></div> | | [[پرونده:NUR00008.jpg|بندانگشتی| حلی، حسن بن یوسف|175px]] |
| [[پرونده:NUR00990J1.jpg|بندانگشتی|فيض الدموع|175px]] | |
|
| |
|
| '''فيض الدموع'''، تألیف [[بدایع نگار، محمد ابراهیم بن محمد مهدی|محمدابراهیم نواب تهرانی]]، ملقب به [[بدایعنگار، محمدابراهیم بن محمدمهدی|بدایعنگار]] (1241-1299ق)، با تصحیح و تحقیق [[اکبر ایرانی قمی]]، یکی از منابع تاریخی درباره زندگانی امام حسین(ع) و شرح شهادت آن امام بزرگوار است. | | '''شيخ جمالالدين'''، '''ابومنصور'''، '''حسن بن يوسف بن على بن مطهر حلى''' (647-726 ق)، ملقب به '''علامه حلى''' و علامه (بهصورت مطلق)، در 27 رمضان سال 647ق، به دنيا آمد. |
|
| |
|
| نویسنده در تحریر این اثر از کتبی چون «[[اللهوف علی قتلي الطفوف|اللهوف]]» اثر [[ابن طاووس، علی بن موسی|سید بن طاوس]]، «[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحار الأنوار]]»، «[[المناقب|مناقب]]» [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]، «[[مقاتل الطالبيين]]» [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانی]] و «مقتل» ابیمخنف بهره برده است.
| | پدر او، شيخ سديدالدين، يوسف بن على بن مطهر حلى، از علماى برجسته و نامدار و داراى مقام علمى و اجتماعى بوده است. |
|
| |
|
| نویسنده مباحث کتاب را از تولد امام حسین(ع) و پرورش او در دامان پیامبر(ص) آغاز کرده و با نقل روایاتی از آن حضرت، خاطره شهادت آن امام همام(ع) را از پیش گفته است. وی مینویسد: «و چون از سال عمر او سه برآمد، رسول به سفری شد. روزی ناگاه بایستاد و فرمود: «إنا لله و إنا إليه راجعون» و اشک از چشمهای مبارک او روان شد. از این معنی سؤال رفت. فرمود: حالی جبرئیل فرود آمد و مرا از زمینی در کنار فرات خبر داد که او را کربلا گویند و بدان زمین فرزندم حسین کشته شود. کسی گفت:ای رسول خدا که بر کشتن او دلیری کند؟ فرمود: مردی که او را یزید گویند و گویی من مصرع او همی نگرم و کشته او همی بینم...»
| | مادر علامه حلى، خواهر [[حلی، جعفر بن حسن|محقق صاحب شرايع]] و دختر حسن بن ابى زكريا، يحيى بن حسن بن سعيد هذلى حلى است و يكى از زنان عفيف و پاکدامن و عالم عصر خويش بوده و در خانه علم و شرف بزرگ شده بود. |
|
| |
|
| مؤلف از وقایع مرگ معاویه و بیعت خواستن برای یزید و گفتگوی والی مدینه و امتناع آن حضرت سخن میراند. داستان مسلم و حرکت او بهسوی کوفه در پی نامههای بسیار مردم و خدعه و دسیسه در کوفه و ریختن نقشه توطئه قتل مسلم و عزیمت حضرت از مکه به سمت عراق و رسیدن خبر شهادت مسلم به امام، لشکرکشی حر بن یزید ریاحی در مقابل امام و وقوف حضرت در سرزمین کربلا، صفحاتی از تاریخ و واقعه خونین کربلا را رقم میزند. شهادت یاران و سپس خاندان حضرت و آنگاه کشته شدن خود حضرت، بخشی دیگر از این کتاب است. در اسارت خاندان پیامبر(ص)، قیام و نهضت حسینی متبلور میشود و اهداف آن ظهور و جلوه خاص مییابد.
| | علامه، دوران كودكى خويش را تحت تربيت پدر و مادر دلسوز و عالمش و تحت نظارت دايى بزرگوارش، [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] كه همچون پدرى مهربان براى او زحمت مىكشيد، گذراند. |
|
| |
|
| | كثرت تأليفات علامه و سخنانى كه از معاصران او دربارهاش به ما رسيده است، حاكى از رتبه والاى علمى اوست. وقتى از [[خواجه نصيرالدين طوسى]] هنگام بازگشت از حله درباره مشاهداتش سؤال كردند، در جواب گفت: «رأيت خريتا ماهرا و عالما إذا جاهد فاق». |
|
| |
|
| <div class="mw-ui-button">[[فيض الدموع: شرح زندگانی و شهادت امام حسین علیهالسلام با نثر فارسی فصیح و بلیغ|'''ادامه''']]</div> | | مقصودش از خريت ماهر، [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] و از عالم، علامه حلى بود. در اين تعبير، از كلمه عالم استفاده شده است و با توجه به اينكه هنگام وفات خواجه، علامه 24 ساله بوده است و اين جمله قبل از آن گفته شده، مىتوان به مقام والاى علمى او پى برد. |
| | |
| | از سوى ديگر، هنگام وفات [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]]، علامه حداكثر 28 سال سن داشته است و در اين زمان رياست شيعه اماميه به عهده او واگذار مىشود. اضافه بر اينكه او ملقب به علامه (بدون هيچ قيدى) گشته است و هيچكس در هيچ زمانى، چنين لقبى را كه مورد اتفاق جميع علما باشد، بهدست نياورده است. |
| | |
| | <div class="mw-ui-button">[[حلی، حسن بن یوسف|'''ادامه''']]</div> |