۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==زادروز، زادگاه و تبار== | ==زادروز، زادگاه و تبار== | ||
ژاله در سـال ١٣٠١ق (١٢٦٢ش)، در فراهان اراک به دنیا آمد<ref>ر.ک: مرادی، ایوب، ص149</ref>. پدرش میرزا فتحالله فرزند میرزا علی پسر میرزا ابوالقاسم قائممقام ثانی، نخستین فدایی سیاست خارجی بود و مادرش مریم خانم صبیه معینالملک. | ژاله در سـال ١٣٠١ق (١٢٦٢ش)، در فراهان اراک به دنیا آمد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64521/149 ر.ک: مرادی، ایوب، ص149]</ref>. پدرش میرزا فتحالله فرزند میرزا علی پسر میرزا ابوالقاسم قائممقام ثانی، نخستین فدایی سیاست خارجی بود و مادرش مریم خانم صبیه معینالملک. | ||
==تحصیل== | ==تحصیل== | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
'''رنجی که من از دوری فرزند کشـم''' | '''رنجی که من از دوری فرزند کشـم''' | ||
یعقوب از آن حال خبر دارد و بس'''<ref>ر.ک: مرادی، ایوب، ص150-149</ref>. ''' | یعقوب از آن حال خبر دارد و بس'''<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64521/149 ر.ک: مرادی، ایوب، ص150-149]</ref>. ''' | ||
==جایگاه ادبی و اجتماعی== | ==جایگاه ادبی و اجتماعی== | ||
ژاله مکنونات شخصیاش را بهراحتی در شعرش مـنعکس کــرد و ازهمـینرو بایـد گفت: «فـردیت و جـهان زنانه در شعر فارسی، نخسـتین بـار در شـعر ژالـه نمـود یافـت». | ژاله مکنونات شخصیاش را بهراحتی در شعرش مـنعکس کــرد و ازهمـینرو بایـد گفت: «فـردیت و جـهان زنانه در شعر فارسی، نخسـتین بـار در شـعر ژالـه نمـود یافـت». | ||
ژالـه «اولـین زن شاعری بود که از مسائل خود سخن گفت؛ اشعارش را تا سالها پوشـیده داشـت و جز برای دل خود شـعر نـمیگفت و حتی بخش قابـل تـوجهی از اشـعارش را سـوزاند». تااینکه سالها بعد فرزندش، حسین، مجموعـه اشـعارش را گردآوری و منتشر کرد. ژاله قائممقامی در طرح مسائل زنان پیشگام است و نـخستین بـیانیههای تـساوی حقـوق زنان و مردان و ابراز نارضایتی از مقام و جایگاه زنان نخست در شعر ایشان مطـرح شـده است. وی در اشـعارش آشکارا و با شجاعت تمام و بـا زبـانی سـاده، پخته و ادیبانه به تـوصیف اوضـاع زنـان پرداخته است و شعار برابری حقوق زنـان و مـردان را سر میدهد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ژالـه «اولـین زن شاعری بود که از مسائل خود سخن گفت؛ اشعارش را تا سالها پوشـیده داشـت و جز برای دل خود شـعر نـمیگفت و حتی بخش قابـل تـوجهی از اشـعارش را سـوزاند». تااینکه سالها بعد فرزندش، حسین، مجموعـه اشـعارش را گردآوری و منتشر کرد. ژاله قائممقامی در طرح مسائل زنان پیشگام است و نـخستین بـیانیههای تـساوی حقـوق زنان و مردان و ابراز نارضایتی از مقام و جایگاه زنان نخست در شعر ایشان مطـرح شـده است. وی در اشـعارش آشکارا و با شجاعت تمام و بـا زبـانی سـاده، پخته و ادیبانه به تـوصیف اوضـاع زنـان پرداخته است و شعار برابری حقوق زنـان و مـردان را سر میدهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64521/149 ر.ک: همان]</ref>. | ||
اگرچه او هیچ تعمدی برای ساختن شـعر زنـانه نداشت، اما ذهنیت زنانهاش، زبـان زنـانهای آفرید که نقش خواستهها و آرزوهای بیپرده یک زن بر صفحه کاغذ بود و این درست نقطه مقابل سنت پوشیدهگویی و رفتار سنتی زن در جامعه ایران بود. در ساختار فـرهنگی ایـران دوران مشروطه مصلحتگرایی، اطاعت و دنـبالهروی از الگـوهای مرسوم، بهخصوص برای زنان، ارزش تلقی شده و با هر هنجارگریزی او برخورد شده است. اما ژاله در شیوه بیان، نوع نگرش و اندیشه با دیگران تفاوت داشت؛ به رفتارهای مستبدانه اطرافیان و پدر و مادر و همسر انـتقاد مـیکرد و به قانونهای نادرست و اصول اخلاقی اجتماعی ناشایست اعتراض داشت <ref>ر.ک: پاشاپاسندی، حسینعلی؛ پارسایی، حسین؛ حمیدی مکرمه، ص12</ref>. | اگرچه او هیچ تعمدی برای ساختن شـعر زنـانه نداشت، اما ذهنیت زنانهاش، زبـان زنـانهای آفرید که نقش خواستهها و آرزوهای بیپرده یک زن بر صفحه کاغذ بود و این درست نقطه مقابل سنت پوشیدهگویی و رفتار سنتی زن در جامعه ایران بود. در ساختار فـرهنگی ایـران دوران مشروطه مصلحتگرایی، اطاعت و دنـبالهروی از الگـوهای مرسوم، بهخصوص برای زنان، ارزش تلقی شده و با هر هنجارگریزی او برخورد شده است. اما ژاله در شیوه بیان، نوع نگرش و اندیشه با دیگران تفاوت داشت؛ به رفتارهای مستبدانه اطرافیان و پدر و مادر و همسر انـتقاد مـیکرد و به قانونهای نادرست و اصول اخلاقی اجتماعی ناشایست اعتراض داشت <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/57988/12 ر.ک: پاشاپاسندی، حسینعلی؛ پارسایی، حسین؛ حمیدی مکرمه، ص12]</ref>. | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
ژاله، در ١٣٢٥ش، در ٦٣ سالگی وفات یافت<ref>ر.ک: مرادی، ایوب، ص150-149</ref>. | ژاله، در ١٣٢٥ش، در ٦٣ سالگی وفات یافت<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64521/149 ر.ک: مرادی، ایوب، ص150-149]</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش