پرش به محتوا

کلیات چهار مقاله: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ش‎ه' به 'ش‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ت‎ن' به 'ت‌ن')
جز (جایگزینی متن - 'ش‎ه' به 'ش‌ه')
خط ۲۳: خط ۲۳:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =19756
| کتابخانۀ دیجیتال نور =19756
| کتابخوان همراه نور =10270
| کد پدیدآور =3411
| کد پدیدآور =3411
| پس از =
| پس از =
خط ۴۵: خط ۴۶:
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در مقدمه مصحح، ابتدا توضیحاتی پیرامون موضوع و اهمیت کتاب ارائه گردیده و سپس، به شرح حال مصنف پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ج - ‎که</ref>.
در مقدمه مصحح، ابتدا توضیحاتی پیرامون موضوع و اهمیت کتاب ارائه گردیده و سپس، به شرح حال مصنف پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ج - ‎که</ref>.
در این مقدمه آمده است: برخى از گزارش‎هاى چهار مقاله، از لحاظ اینکه مؤلف خود شاهد واقعه بوده است، در بررسی‌هاى تاریخى و ادبى اهمیتى خاص دارد؛ از جمله دیدار او با عمر خیام در سال 506ق، در بلخ و زیارت قبر خیام در 530ق، در گورستان حیره نیشابور. بااین‌حال، در شمارى از حکایت‎هاى چهار مقاله، اشتباهات تاریخى و بی‌دقتى در ثبت سال‎ها و اعلام تاریخى مشهود است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19756/1/9 ر.ک: همان]</ref>.
در این مقدمه آمده است: برخى از گزارش‌هاى چهار مقاله، از لحاظ اینکه مؤلف خود شاهد واقعه بوده است، در بررسی‌هاى تاریخى و ادبى اهمیتى خاص دارد؛ از جمله دیدار او با عمر خیام در سال 506ق، در بلخ و زیارت قبر خیام در 530ق، در گورستان حیره نیشابور. بااین‌حال، در شمارى از حکایت‎هاى چهار مقاله، اشتباهات تاریخى و بی‌دقتى در ثبت سال‎ها و اعلام تاریخى مشهود است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19756/1/9 ر.ک: همان]</ref>.


چهار مقاله مقدمه‌اى مشتمل بر چند فصل دارد که مؤلف در آغاز و پایان آن، پادشاهى را پس از پیامبرى، غایت مرتبه انسان برشمرده و ممدوح خود را ستایش نموده است. در فصل‎هاى گوناگون مقدمه، از شناخت هستى، ترتیب آفرینش، حواس ظاهر و باطن حیوان و مراتب حیوان سخن گفته و در پایان آن توضیح داده است که دبیر، شاعر، منجم و طبیب، از خواص پادشاه هستند و پادشاه به آنان نیازمند است؛ لذا چهار مقاله را درباره این چهار گروه نوشته است. در مقدمه یک حکایت نیز آمده است<ref>[http://rch.ac.ir/article/Details?id=9254&&searchText= افشاری، مهران، ج12، ص206]</ref>.
چهار مقاله مقدمه‌اى مشتمل بر چند فصل دارد که مؤلف در آغاز و پایان آن، پادشاهى را پس از پیامبرى، غایت مرتبه انسان برشمرده و ممدوح خود را ستایش نموده است. در فصل‎هاى گوناگون مقدمه، از شناخت هستى، ترتیب آفرینش، حواس ظاهر و باطن حیوان و مراتب حیوان سخن گفته و در پایان آن توضیح داده است که دبیر، شاعر، منجم و طبیب، از خواص پادشاه هستند و پادشاه به آنان نیازمند است؛ لذا چهار مقاله را درباره این چهار گروه نوشته است. در مقدمه یک حکایت نیز آمده است<ref>[http://rch.ac.ir/article/Details?id=9254&&searchText= افشاری، مهران، ج12، ص206]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش