۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یه' به 'یه') |
جز (جایگزینی متن - 'هن' به 'هن') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
'''ذبیحالله منصوری''' (1288 _ ۱۳۶۵ش)، پرکارترین مترجم تاریخ مطبوعات ایران است که از جمله آثار او، عبارتند از سینوهه پزشک مخصوص فرعون، خواجه تاجدار و خداوند الموت. | '''ذبیحالله منصوری''' (1288 _ ۱۳۶۵ش)، پرکارترین مترجم تاریخ مطبوعات ایران است که از جمله آثار او، عبارتند از سینوهه پزشک مخصوص فرعون، خواجه تاجدار و خداوند الموت. | ||
ذبیحالله حکیم الهی دشتی فرزند اسماعیل، معروف به ذبیحالله منصوری، با نامهای مستعار پیشتاز و ناصر، پرکارترین مترجم تاریخ مطبوعات ایران، | ذبیحالله حکیم الهی دشتی فرزند اسماعیل، معروف به ذبیحالله منصوری، با نامهای مستعار پیشتاز و ناصر، پرکارترین مترجم تاریخ مطبوعات ایران، روزنامهنگار، نویسنده و به گفته خودش قهرمان بوکس سبکوزن ایران بوده است<ref>ر.ک: انسانشناسی و فرهنگ</ref>. | ||
او در مدرسه آلیانس (سنندج) کردستان درس خواند که فرانسویها آن را اداره میکردند. پس از چندی با مأموریت پدر در کرمانشاه به آن شهر رفت و زبان فرانسه را از پزشکی که این زبان را میدانست فراگرفت. در بازگشت به تهران و درگذشت پدر، عهدهدار مخارج خانواده شد و | او در مدرسه آلیانس (سنندج) کردستان درس خواند که فرانسویها آن را اداره میکردند. پس از چندی با مأموریت پدر در کرمانشاه به آن شهر رفت و زبان فرانسه را از پزشکی که این زبان را میدانست فراگرفت. در بازگشت به تهران و درگذشت پدر، عهدهدار مخارج خانواده شد و بهناچار از تحصیل دست کشید و در سال ۱۳۰۱ش، با تأسیس روزنامه کوشش با سمت مترجم داستان و مقاله و مطالب علمی در آن روزنامه شروع به کار کرد<ref>همان</ref>. | ||
در سال ۱۳۰۶، درحالیکه در روزنامه کوشش کار میکرد، با روزنامه اطلاعات نیز شروع به همکاری کرد که مدتها ادامه یافت و از آغاز انتشار روزنامه کیهان هم به مدت شش سال، چندین کتاب برای این روزنامه ترجمه کرد که همه بهصورت پاورقی به چاپ میرسید. بعدها با روزنامه ایران ما، روزنامه داد، مجله خواندنیها، روزنامه باختر، روزنامه اختر امروز، مجله ترقی، مجله تهران مصور، مجله روشنفکر، مجله سپید و سیاه، مجله امید ایران، روزنامه پست تهران و سرانجام مجله دانستنیها همکاری داشت. او دیر ازدواج کرد و دارای یک دختر و یک پسر شد. مادرش از خانواده علما و روحانیون شهر سنندج بود<ref>همان</ref>. | در سال ۱۳۰۶، درحالیکه در روزنامه کوشش کار میکرد، با روزنامه اطلاعات نیز شروع به همکاری کرد که مدتها ادامه یافت و از آغاز انتشار روزنامه کیهان هم به مدت شش سال، چندین کتاب برای این روزنامه ترجمه کرد که همه بهصورت پاورقی به چاپ میرسید. بعدها با روزنامه ایران ما، روزنامه داد، مجله خواندنیها، روزنامه باختر، روزنامه اختر امروز، مجله ترقی، مجله تهران مصور، مجله روشنفکر، مجله سپید و سیاه، مجله امید ایران، روزنامه پست تهران و سرانجام مجله دانستنیها همکاری داشت. او دیر ازدواج کرد و دارای یک دختر و یک پسر شد. مادرش از خانواده علما و روحانیون شهر سنندج بود<ref>همان</ref>. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
وی در سال ۱۲۹۹، وقتی به تهران آمد، میخواست در رشته دریانوردی تحصیل کند، ولی در روزنامه کوشش به ترجمه چند کتاب پرداخت و از آن به بعد به نوشتن اشتغال یافت. گفته میشود حدود ۱۴۰۰ کتاب و نشریه منتشر کرده که از پرفروشترین کتابها به زبان فارسی میباشند. وی بسیار ساده میزیست و به همسر و دو فرزند خود علاقه فراوانی داشت. ایشان علاقه خاصی به کرد و کردستان داشتند، اما به دلیل شرایط خفقان آن دوران موفق به ارائه آثار خویش به زبان کردی نشدند، اما در اکثر آثار ایشان میتوان به دلبستگی ایشان به مادها و... بهعنوان نمادهای کرد پی برد<ref>همان</ref>. | وی در سال ۱۲۹۹، وقتی به تهران آمد، میخواست در رشته دریانوردی تحصیل کند، ولی در روزنامه کوشش به ترجمه چند کتاب پرداخت و از آن به بعد به نوشتن اشتغال یافت. گفته میشود حدود ۱۴۰۰ کتاب و نشریه منتشر کرده که از پرفروشترین کتابها به زبان فارسی میباشند. وی بسیار ساده میزیست و به همسر و دو فرزند خود علاقه فراوانی داشت. ایشان علاقه خاصی به کرد و کردستان داشتند، اما به دلیل شرایط خفقان آن دوران موفق به ارائه آثار خویش به زبان کردی نشدند، اما در اکثر آثار ایشان میتوان به دلبستگی ایشان به مادها و... بهعنوان نمادهای کرد پی برد<ref>همان</ref>. | ||
او نویسندهای بود بسیار متواضع و دیرجوش و گوشهگیر. ایشان یکی از معدود نویسندگان و مترجمان بسیار توانایی است که ایران تاکنون به خود دیدهاست. بدون شک میتوان ایشان را از ستونهای اصلی نویسندگی و ترجمه ایرانزمین به حساب آورد و بسیاری از افرادی که کتابهای ایشان را مطالعه نمودهاند، به توانایی خارقالعاده ایشان در نگارش و به کار بردن اصطلاحات ادبی، اذعان مینمایند و بنا بر اعتراف بسیاری از نویسندگان و مترجمان، ایشان نویسندهای افسانهای میباشند. بنا بر شواهد و دلایل موجود، بسیاری از کارهای ایشان که به نام ترجمه چاپ شده است، توسط خود ایشان تألیف گشته، اما بنا بر ضعف فرهنگی آن دوران ایران و تمایل ناشران برای چاپ آثار ترجمه از نویسندگان خارجی، ایشان کارهایشان را | او نویسندهای بود بسیار متواضع و دیرجوش و گوشهگیر. ایشان یکی از معدود نویسندگان و مترجمان بسیار توانایی است که ایران تاکنون به خود دیدهاست. بدون شک میتوان ایشان را از ستونهای اصلی نویسندگی و ترجمه ایرانزمین به حساب آورد و بسیاری از افرادی که کتابهای ایشان را مطالعه نمودهاند، به توانایی خارقالعاده ایشان در نگارش و به کار بردن اصطلاحات ادبی، اذعان مینمایند و بنا بر اعتراف بسیاری از نویسندگان و مترجمان، ایشان نویسندهای افسانهای میباشند. بنا بر شواهد و دلایل موجود، بسیاری از کارهای ایشان که به نام ترجمه چاپ شده است، توسط خود ایشان تألیف گشته، اما بنا بر ضعف فرهنگی آن دوران ایران و تمایل ناشران برای چاپ آثار ترجمه از نویسندگان خارجی، ایشان کارهایشان را بهناچار به نام ترجمه چاپ مینمایند<ref>همان</ref>. | ||
وی در ۱۹ خردادماه ۱۳۶۵ش، در بیمارستان شریعتی در سن ۸۹، سالگی درگذشت. منصوری حدود ۵۰ سال نوشت و ترجمه کرد. نگاهی به آثاری که از وی برجا مانده و مقایسه آنها با مدت عمر او از این حکایت میکند که او هنگام راه رفتن و خوردن هم مشغول نوشتن و ترجمه بوده است<ref>همان</ref>. | وی در ۱۹ خردادماه ۱۳۶۵ش، در بیمارستان شریعتی در سن ۸۹، سالگی درگذشت. منصوری حدود ۵۰ سال نوشت و ترجمه کرد. نگاهی به آثاری که از وی برجا مانده و مقایسه آنها با مدت عمر او از این حکایت میکند که او هنگام راه رفتن و خوردن هم مشغول نوشتن و ترجمه بوده است<ref>همان</ref>. |
ویرایش