پرش به محتوا

مفتاح الهداية و مصباح العناية (سیرت‌نامه سید امین‌الدین بلیانی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ت‎ن' به 'ت‌ن'
جز (جایگزینی متن - 'ى‎گ' به 'ى‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ت‎ن' به 'ت‌ن')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر =NUR11046J1.jpg
| تصویر =NUR11046J1.jpg
| عنوان =‏مفتاح الهداية و مصباح العناية (سیرت‎نامه سید امین‌الدین بلیانی)
| عنوان =‏مفتاح الهداية و مصباح العناية (سیرت‌نامه سید امین‌الدین بلیانی)
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}
}}
   
   
'''مفتاح الهداية و مصباح العناية (سیرت‎نامه سید امین‌الدین بلیانی)'''، کتابی یک جلدی است به زبان فارسی، که توسط [[محمود بن ‎عثمان]]، عمادالدین شیخ‎الحکمایی به رشته تألیف درآمده و توسط [[مظفریان، منوچهر|منوچهر مظفریان]] تصحیح گردیده است.
'''مفتاح الهداية و مصباح العناية (سیرت‌نامه سید امین‌الدین بلیانی)'''، کتابی یک جلدی است به زبان فارسی، که توسط [[محمود بن ‎عثمان]]، عمادالدین شیخ‎الحکمایی به رشته تألیف درآمده و توسط [[مظفریان، منوچهر|منوچهر مظفریان]] تصحیح گردیده است.


در این کتاب، سرگذشت سید امین‌الدین محمد بلیانی، در پانزده باب به رشته تحریر درآمده است. برخی موضوعات کتاب بدین قرار است: شرح دوران کودکی، تحصیلات و مجاهدت‎ها، پیشینه‎ خانوادگی، توبه، تربیت، فضایل، کرامات، فواید، اوراد و اذکار، وفات شیخ‎الاسلام و موضوعاتی از این دست.
در این کتاب، سرگذشت سید امین‌الدین محمد بلیانی، در پانزده باب به رشته تحریر درآمده است. برخی موضوعات کتاب بدین قرار است: شرح دوران کودکی، تحصیلات و مجاهدت‎ها، پیشینه‎ خانوادگی، توبه، تربیت، فضایل، کرامات، فواید، اوراد و اذکار، وفات شیخ‎الاسلام و موضوعاتی از این دست.
خط ۳۶: خط ۳۶:
در مقدمه کتاب از نحوه تدوین ونسخه‌های گوناگون این کتاب، واژه‌ها و تراکیب تازه، ویژگی‌های دستوری وهمچنین آثار دیگر مؤلف سخن به میان آمده است.
در مقدمه کتاب از نحوه تدوین ونسخه‌های گوناگون این کتاب، واژه‌ها و تراکیب تازه، ویژگی‌های دستوری وهمچنین آثار دیگر مؤلف سخن به میان آمده است.


کتاب حاضر، سیرت‎نامه شیخ امین‌الدین محمد بلیانى، از مشاهیر عرفاى جنوب ایران در قرن هشتم هجری است که حافظ‍‎ درباره‌اش آورده که: «به عهد سلطنت شاه شیخ ابواسحاق»، ملک فارس از برکت وجود او آباد بود و «به یمن همت او کارهاى بسته» مى‌گشود. ایشان از بزرگان خاندانى است که در تاریخ به نام مشایخ بلیان معروفند و نسبشان، به شیخ ابوعلى دقّاق، عارف نامدار خراسان در قرن چهارم، مى‎رسد. از قرن هفتم تا یازدهم، مردان بزرگى از این خاندان برخاسته‌اند و آثار علمى و ادبى گران‎قدرى پدید آورده و تاریخ ادب و عرفان را با نام خود آراسته‌اند<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه پنج</ref>.
کتاب حاضر، سیرت‌نامه شیخ امین‌الدین محمد بلیانى، از مشاهیر عرفاى جنوب ایران در قرن هشتم هجری است که حافظ‍‎ درباره‌اش آورده که: «به عهد سلطنت شاه شیخ ابواسحاق»، ملک فارس از برکت وجود او آباد بود و «به یمن همت او کارهاى بسته» مى‌گشود. ایشان از بزرگان خاندانى است که در تاریخ به نام مشایخ بلیان معروفند و نسبشان، به شیخ ابوعلى دقّاق، عارف نامدار خراسان در قرن چهارم، مى‎رسد. از قرن هفتم تا یازدهم، مردان بزرگى از این خاندان برخاسته‌اند و آثار علمى و ادبى گران‎قدرى پدید آورده و تاریخ ادب و عرفان را با نام خود آراسته‌اند<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه پنج</ref>.


باب اول کتاب در مورد والدین و اصل و نسب و کیفیت تولد شیخ‎الاسلام است. نقل است، از عمّه شیخ‎الاسلام، که گفت: در آن زمان که مادر شیخ‎الاسلام حامله بود، شبى به واقعه دیدم که در صحرایى بودم؛ قومى بسیار در آن صحرا جمع بودند چندان‌که شمارش آنها ممکن نبود. در میان ایشان منبرى بزرگ نهاده بود و شخصى در آن منبر بود که نور از همه اعضاى او مى‎تافت و وعظ‍‎ مى‎فرمود. بپرسیدم که این شخص کیست‎؟ گفتند برادرزاده توست، امین‌الدین محمّد، که جاى‌نشین رسول خداى است و خلق را به خداى مى‌خواند و این خلایق جمله مرید و محبّ‎ و معتقد وی‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎45-48</ref>.
باب اول کتاب در مورد والدین و اصل و نسب و کیفیت تولد شیخ‎الاسلام است. نقل است، از عمّه شیخ‎الاسلام، که گفت: در آن زمان که مادر شیخ‎الاسلام حامله بود، شبى به واقعه دیدم که در صحرایى بودم؛ قومى بسیار در آن صحرا جمع بودند چندان‌که شمارش آنها ممکن نبود. در میان ایشان منبرى بزرگ نهاده بود و شخصى در آن منبر بود که نور از همه اعضاى او مى‎تافت و وعظ‍‎ مى‎فرمود. بپرسیدم که این شخص کیست‎؟ گفتند برادرزاده توست، امین‌الدین محمّد، که جاى‌نشین رسول خداى است و خلق را به خداى مى‌خواند و این خلایق جمله مرید و محبّ‎ و معتقد وی‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎45-48</ref>.
خط ۵۰: خط ۵۰:
باب ششم این نوشتار، درباره ذکر ارشاد و توبه دادن جماعت تایبان است که نزد وی آمده و از گناهان توبه می‌کردند و شیخ ایشان را تربیت و نصیحت می‌فرمود و در زمان توبه دادن دعای خاصی را بر ایشان تلاوت می‌نمود و چند روز ایشان را در مکان درویشان نگه می‌داشت و به اصلاح آنان می‌پرداخت؛ تا اینکه نیت آنها در قلبشان محکم شود و دوباره به انجام معصیت گرفتار نگردند<ref>ر.ک: همان، ص‎65-70</ref>.
باب ششم این نوشتار، درباره ذکر ارشاد و توبه دادن جماعت تایبان است که نزد وی آمده و از گناهان توبه می‌کردند و شیخ ایشان را تربیت و نصیحت می‌فرمود و در زمان توبه دادن دعای خاصی را بر ایشان تلاوت می‌نمود و چند روز ایشان را در مکان درویشان نگه می‌داشت و به اصلاح آنان می‌پرداخت؛ تا اینکه نیت آنها در قلبشان محکم شود و دوباره به انجام معصیت گرفتار نگردند<ref>ر.ک: همان، ص‎65-70</ref>.


باب هفتم کتاب، در مورد شگرد و روش تربیت و نصیحت شیخ است، که زمانی که شاگردان وی می‌خواستند خلوت‎نشینی کنند می‌باید از ایشان طلب اجازه می‌کردند و مطابق آداب و ارکان و شرایط خلوت عمل می‌نمودند<ref>ر.ک: همان، ص‎71-82</ref>.
باب هفتم کتاب، در مورد شگرد و روش تربیت و نصیحت شیخ است، که زمانی که شاگردان وی می‌خواستند خلوت‌نشینی کنند می‌باید از ایشان طلب اجازه می‌کردند و مطابق آداب و ارکان و شرایط خلوت عمل می‌نمودند<ref>ر.ک: همان، ص‎71-82</ref>.


باب هشتم و نهم کتاب، در موضوع فضایل و کرامات شیخ‎الاسلام است. به سبب مصاحبت با ایشان، بارها در طالبان صادق و عاشقان سالک فتح‌الباب پدید آمده است و از مقامات و حالات ایشان برخورداری می‌جستند؛ تا بدان جا که در زمان دولت شیخ‎الاسلام، در مناطق فارس و عراق و خراسان و ماوراءالنهر و... جز او کسی دیگر از پیشوایان، شخصی بدین کمال پیدا نمی‌شد و تمامی مسافرینی که از اطراف می‌رسیدند، سخن آنها این بود که وی در عهد خویش شیخ‎ المشایخ جهان است و ذات وی دارای جمیع خصایل حمیده و فضایل جمیله است که در این دو باب حکایات زیادی از فضایل اخلاقی و کرامات او نقل گردیده است<ref>ر.ک: همان، ص‎83-92</ref>.
باب هشتم و نهم کتاب، در موضوع فضایل و کرامات شیخ‎الاسلام است. به سبب مصاحبت با ایشان، بارها در طالبان صادق و عاشقان سالک فتح‌الباب پدید آمده است و از مقامات و حالات ایشان برخورداری می‌جستند؛ تا بدان جا که در زمان دولت شیخ‎الاسلام، در مناطق فارس و عراق و خراسان و ماوراءالنهر و... جز او کسی دیگر از پیشوایان، شخصی بدین کمال پیدا نمی‌شد و تمامی مسافرینی که از اطراف می‌رسیدند، سخن آنها این بود که وی در عهد خویش شیخ‎ المشایخ جهان است و ذات وی دارای جمیع خصایل حمیده و فضایل جمیله است که در این دو باب حکایات زیادی از فضایل اخلاقی و کرامات او نقل گردیده است<ref>ر.ک: همان، ص‎83-92</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش