۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ىآ' به 'یآ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'هل' به 'هل') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
در فصل سوم ابتدا به احکام انجیل و شریعت نصارا مىپردازد و نشان مىدهد که عبارات انجیل نهتنها با تورات در تنافى است، بلکه با دیگر عبارات انجیل نیز سازگار نمىباشد. سپس وارد بحث از معاد روحانى و معاد جسمانى میشود. عباراتى که [[علوی عاملی، احمد بن زینالعابدین|مرحوم علوى عاملى]] از کتاب «آئینه حقنما» در اینباره نقل مىکند، چندان گویا نیست، امّا ایشان روحانى بودن معاد را به صاحب کتاب نسبت مىدهد و سپس در صدد اثبات معاد جسمانى برمیآید. مصقل صفا در مورد معاد جسمانى نیز مطالب جالبى دارد. ایشان معتقد است که همه حکماى الهى به معاد جسمانى باور داشتهاند، امّا تنها به دلیل نقلى تمسّک مىکردهاند و از ارائه برهان عقلى عاجز بودهاند. ایشان براى نخستین بار در فلسفه بر معاد جسمانى ادلهاى عقلى اقامه کرده است؛ بهعلاوه با تأمّل در نصوص کتاب مقدس معلوم میشود که انجیل نیز بر معاد جسمانى گواهى مىدهد و یا لااقل لازمه پارهاى از قطعات انجیل، پذیرش معاد جسمانى است<ref>ر.ک: همان</ref>. | در فصل سوم ابتدا به احکام انجیل و شریعت نصارا مىپردازد و نشان مىدهد که عبارات انجیل نهتنها با تورات در تنافى است، بلکه با دیگر عبارات انجیل نیز سازگار نمىباشد. سپس وارد بحث از معاد روحانى و معاد جسمانى میشود. عباراتى که [[علوی عاملی، احمد بن زینالعابدین|مرحوم علوى عاملى]] از کتاب «آئینه حقنما» در اینباره نقل مىکند، چندان گویا نیست، امّا ایشان روحانى بودن معاد را به صاحب کتاب نسبت مىدهد و سپس در صدد اثبات معاد جسمانى برمیآید. مصقل صفا در مورد معاد جسمانى نیز مطالب جالبى دارد. ایشان معتقد است که همه حکماى الهى به معاد جسمانى باور داشتهاند، امّا تنها به دلیل نقلى تمسّک مىکردهاند و از ارائه برهان عقلى عاجز بودهاند. ایشان براى نخستین بار در فلسفه بر معاد جسمانى ادلهاى عقلى اقامه کرده است؛ بهعلاوه با تأمّل در نصوص کتاب مقدس معلوم میشود که انجیل نیز بر معاد جسمانى گواهى مىدهد و یا لااقل لازمه پارهاى از قطعات انجیل، پذیرش معاد جسمانى است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در پایان کتاب، مصنّف به مسئله «نبوّت خاصه» مىپردازد و با اشاره به خاتمیّت نبى اکرم(ص)، از پیامبران اولوالعزم و اوصیاى آنها سخن به میان میآورد. هانرى کوربن در مقدّمه خویش در مورد نبوّت و تفسیر اسلامى آن و مقایسه با نبوت در اندیشه مسیحیان نکاتى بیان کرده است که در اینجا مجال طرح آن نیست. [[علوی عاملی، احمد بن زینالعابدین|میر سید احمد عاملى]] در طى مباحث کتاب سعى مىکند که همین تفسیر اسلامى از نبوّت و وحى را از | در پایان کتاب، مصنّف به مسئله «نبوّت خاصه» مىپردازد و با اشاره به خاتمیّت نبى اکرم(ص)، از پیامبران اولوالعزم و اوصیاى آنها سخن به میان میآورد. هانرى کوربن در مقدّمه خویش در مورد نبوّت و تفسیر اسلامى آن و مقایسه با نبوت در اندیشه مسیحیان نکاتى بیان کرده است که در اینجا مجال طرح آن نیست. [[علوی عاملی، احمد بن زینالعابدین|میر سید احمد عاملى]] در طى مباحث کتاب سعى مىکند که همین تفسیر اسلامى از نبوّت و وحى را از لابهلاى انجیل و تورات بیرون کشد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش