۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نب' به 'نب') |
جز (جایگزینی متن - 'هن' به 'هن') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
صفی سپس به ایران آمد و به یزد رفت. در این ایام بر سر جانشینى رحمتعلیشاه، میان سعادتعلیشاه و منورعلیشاه نزاع بالا گرفته بود. صفى بااینکه قبلاً دست ارادت به منورعلیشاه داده بود، براى دورى از منازعات، عزم هندوستان کرد تا باقى عمر را در دکن بماند، اما پس از دو سال اقامت، مشکلاتی پیش آمد که موجب شد به عزم مشهد رهسپار ایران شود. گویا این سال مصادف با وقوع قحطى بود و صفى موفق به سفر مشهد نشد و ناچار در تهران اقامت گزید<ref>ر.ک: همان</ref>. | صفی سپس به ایران آمد و به یزد رفت. در این ایام بر سر جانشینى رحمتعلیشاه، میان سعادتعلیشاه و منورعلیشاه نزاع بالا گرفته بود. صفى بااینکه قبلاً دست ارادت به منورعلیشاه داده بود، براى دورى از منازعات، عزم هندوستان کرد تا باقى عمر را در دکن بماند، اما پس از دو سال اقامت، مشکلاتی پیش آمد که موجب شد به عزم مشهد رهسپار ایران شود. گویا این سال مصادف با وقوع قحطى بود و صفى موفق به سفر مشهد نشد و ناچار در تهران اقامت گزید<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در تهران عبدعلیشاه کاشانى، از مشایخ منورعلیشاه، با صفی بناى مخالفت گذاشت و چنین استدلال کرد که چون صفی، شیخ سیار است، توقف بیش از شش ماه او در تهران جایز نیست. گویا اقبال اهالى تهران و صاحبمنصبان دربارى به صفیعلیشاه در بالاگرفتن این مخالفتها بیتأثیر نبوده است. صفیعلیشاه نیز که از مدتها پیش خود را مستقل از منورعلیشاه میدانست، پیوند روحانى خود را به رحمتعلیشاه پشتوانه معنوى و سلوکى خود دانست و بلاواسطه خود را به رحمتعلیشاه متصل کرد. یکی از دلایل استقلال صفیعلیشاه از منورعلیشاه آن بود که به اعتقاد وی، اعتبار | در تهران عبدعلیشاه کاشانى، از مشایخ منورعلیشاه، با صفی بناى مخالفت گذاشت و چنین استدلال کرد که چون صفی، شیخ سیار است، توقف بیش از شش ماه او در تهران جایز نیست. گویا اقبال اهالى تهران و صاحبمنصبان دربارى به صفیعلیشاه در بالاگرفتن این مخالفتها بیتأثیر نبوده است. صفیعلیشاه نیز که از مدتها پیش خود را مستقل از منورعلیشاه میدانست، پیوند روحانى خود را به رحمتعلیشاه پشتوانه معنوى و سلوکى خود دانست و بلاواسطه خود را به رحمتعلیشاه متصل کرد. یکی از دلایل استقلال صفیعلیشاه از منورعلیشاه آن بود که به اعتقاد وی، اعتبار اجازهنامه سعادتعلیشاه بیش از اجازهنامه مورد ادعاى منورعلیشاه است. درعینحال، صفى به سعادتعلیشاه نیز انتقاداتی داشت و او را شایسته جانشینی نمیدانست. صفى با طرح این موضوع که «سند فقر، ترک هنگامه است نه کاغذ ارشادنامه»، مناط اعتبار ادعاى شیخی را به تهذیب اخلاق، زهد از دنیا و انقطاع از ماسویالله، توکل بر خدا و ذخیره نکردن مال، پوشیدن عیب مردم، حفظ زبان از لغو، بهخصوص دروغ و غیبت و تهمت و پاک داشتن دل از کینه و خصومت میدانست<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
صفى بهواسطه برخوردارى از دانش وسیع عرفانى و کمالات معنوى و همچنین بیان گرم و گیرا، در اواخر دوره ناصرى شمارى از ارباب حرف و صاحبمنصبان دربارى را مجذوب خود کرد؛ از آن جملهاند: سلطان محمدمیرزا نوه فتحعلی شاه، میرزا نصرالله خان دبیرالملک و ظهیرالدوله که وزیر تشریفات و داماد ناصرالدین شاه بود. کیوان قزوینی نیز مدتی مرید صفیعلیشاه بود، ولی بعد به سلطانعلیشاه گنابادی پیوست. | صفى بهواسطه برخوردارى از دانش وسیع عرفانى و کمالات معنوى و همچنین بیان گرم و گیرا، در اواخر دوره ناصرى شمارى از ارباب حرف و صاحبمنصبان دربارى را مجذوب خود کرد؛ از آن جملهاند: سلطان محمدمیرزا نوه فتحعلی شاه، میرزا نصرالله خان دبیرالملک و ظهیرالدوله که وزیر تشریفات و داماد ناصرالدین شاه بود. کیوان قزوینی نیز مدتی مرید صفیعلیشاه بود، ولی بعد به سلطانعلیشاه گنابادی پیوست. |
ویرایش