۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هآ' به 'هآ') |
جز (جایگزینی متن - 'هن' به 'هن') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
سپس دیدگاه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] را در اینباره ذکر میکند. به نظر علامه، برهان صدیقین، برهان «انی» است که در آن از طریق برخی از لوازم، سلوک میشود. | سپس دیدگاه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] را در اینباره ذکر میکند. به نظر علامه، برهان صدیقین، برهان «انی» است که در آن از طریق برخی از لوازم، سلوک میشود. | ||
(اساسا به عقیده علامه در فلسفه الهی، غیر از برهان «إن» که در آن از یکی از متلازمین پی به ملازم دیگر برده میشود، برهان دیگری (یعنی برهان «لم») راه ندارد؛ زیرا موضوع فلسفه، موجود است و محمول این موضوع | (اساسا به عقیده علامه در فلسفه الهی، غیر از برهان «إن» که در آن از یکی از متلازمین پی به ملازم دیگر برده میشود، برهان دیگری (یعنی برهان «لم») راه ندارد؛ زیرا موضوع فلسفه، موجود است و محمول این موضوع بهنحوی مساوی با موضوع (یعنی موجود) است و چیزی جز وجود نداریم، که بخواهد علت ثبوت محمول یا موضوع قرار گیرد؛ زیرا هرچه هست همین موضوع یا محمول است. در همین راستا ذیل سخن ملاصدرا در اسفار – که میگوید: ما از مقصود پی به مقصود میبریم - علامه میافزاید: «معذلک این برهان، «انّی» است؛ زیرا از ملازم شیء به خود شیء پی بردهایم؛ چون بین حقیقت وجود و ضرورت ازلیبودن او تلازم است و هرگز ذات، علت خود ذات یا علت صفات ذات، که عین ذاتند، نمیتواند باشد». به نظر وی، تعبیر «راه عین مقصود است»، تعبیری فلسفی نیست؛ چون ما از احد متلازمین (آن مرتبه تامه هستی)، به ملازم دیگر (وجوب ازلی) پی بردهایم. بر فرض اینکه اتحاد راه و هدف و نامگذاری آن به برهان صدیقین درست باشد، ولی برهان «لمی» نخواهد بود، بلکه همان برهان «انی» معتبر است)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-3؛ فقیه ایمانی، فاطمه، ص48</ref>. | ||
فهرست مطالب کتاب در انتهای اثر ذکر شده است. | فهرست مطالب کتاب در انتهای اثر ذکر شده است. |
ویرایش