۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یی' به 'یی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی') |
||
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR20699J1.jpg | | تصویر =NUR20699J1.jpg | ||
| عنوان =دور الموالي في سقوط الدولة الأموية (41- | | عنوان =دور الموالي في سقوط الدولة الأموية (41-132ه/661-750م) | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| شابک =9959-24-124-6 | | شابک =9959-24-124-6 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =20699 | ||
| کتابخوان همراه نور =20699 | | کتابخوان همراه نور =20699 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''دور الموالي في سقوط الدولة الأموية (41- | '''دور الموالي في سقوط الدولة الأموية (41-132ه/661-750م)'''، تألیف [[بالنور، ايمان علي|ایمان علی بالنور]]، کتابی است به زبان عربی با موضوع تاریخ و جغرافیای اسلام. این اثر، رساله کارشناسی ارشد نویسنده در رشته تاریخ بوده که در 1997م، از آن دفاع شده است. نویسنده این کتاب، به نقش موالی در سقوط دولت بنیامیه در میان سالهای 41 تا 132ق، میپردازد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
تاریخنگاران و ادیبان، موالی را از جهات مختلف و با آرای متباینی مورد بررسی قرار دادهاند؛ مثلاًمحمد طیب نجار موضوع موالی در دوران اموی را بهطور کلی با تأکید بر عصبیت قبیلهای بررسی کرده است و محمد بدیع شریف، جمال جوده و عرسان حسین... بهصورتهای دیگر<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref>. | تاریخنگاران و ادیبان، موالی را از جهات مختلف و با آرای متباینی مورد بررسی قرار دادهاند؛ مثلاًمحمد طیب نجار موضوع موالی در دوران اموی را بهطور کلی با تأکید بر عصبیت قبیلهای بررسی کرده است و محمد بدیع شریف، جمال جوده و عرسان حسین... بهصورتهای دیگر<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref>. | ||
نویسنده از دشواریهایش در نگارش این اثر یاد میکند و مینویسد: چون مورخان قدیمی ما بهصورت گذرا از موضوع موالی و خاصه اوضاع اجتماعی و اقتصادی و روحی آنان گذر کردهاند، از برخی مصادر ادبی در کتاب | نویسنده از دشواریهایش در نگارش این اثر یاد میکند و مینویسد: چون مورخان قدیمی ما بهصورت گذرا از موضوع موالی و خاصه اوضاع اجتماعی و اقتصادی و روحی آنان گذر کردهاند، از برخی مصادر ادبی در کتاب الأغانیاصفهانی و العقد الفريد ابن عبدربه و برخی نوشتههای جاحظ بهره بردم<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>. | ||
او در مطالعه این موضوع بر تحلیل جنبههای اجتماعی و اقتصادیای که موالی را به گرایش به انقلابهای مخالف و متباین با گرایشات سیاسی اموی کشانده، تمرکز کرده است. وی این موضوع را در پنج فصل اصلی، بررسی میکند؛ فصل اول که مقدمه بحث هم هست، وضعیت اجتماعی قبیله عربی که شخص در آن در طبقات جامعه جاهلیت ضمن یکی از طبقههای مرفهین (الصرحاء)، موالی و غلامان (العبيد) تشخص یافته بود را نشان میدهد. نویسنده پس از بیان این مطلب متعرض بحث تعصب قبیلهای و اثر آن در جامعه جاهلی و چگونگی ارتباط آن با نظام قبیلهای میگردد<ref>ر.ک: همان، ص16-17</ref>. | او در مطالعه این موضوع بر تحلیل جنبههای اجتماعی و اقتصادیای که موالی را به گرایش به انقلابهای مخالف و متباین با گرایشات سیاسی اموی کشانده، تمرکز کرده است. وی این موضوع را در پنج فصل اصلی، بررسی میکند؛ فصل اول که مقدمه بحث هم هست، وضعیت اجتماعی قبیله عربی که شخص در آن در طبقات جامعه جاهلیت ضمن یکی از طبقههای مرفهین (الصرحاء)، موالی و غلامان (العبيد) تشخص یافته بود را نشان میدهد. نویسنده پس از بیان این مطلب متعرض بحث تعصب قبیلهای و اثر آن در جامعه جاهلی و چگونگی ارتباط آن با نظام قبیلهای میگردد<ref>ر.ک: همان، ص16-17</ref>. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
چهارمین فصل درباره حرکات موالیان در مقابله با سیاستهای بنیامیه در مشرق و مغرب و اندلس است. در این فصل، اولا پیوستن موالی به مخالفان در مشرق توضیح مییابد؛ مثل انقلاب عبدالله بن زبیر یا مختار بن ابوعبید ثقفی و حرکت عبدالله بن جارود و پیوستن موالیان به آنان یا مشارکت آنان در انقلاب عبدالرحمن بن اشعث یا انتفاضه ابوالصیداء و انقلاب حارث بن سریج. دومین نقطهای که در این فصل بررسی میشود، انقلابهای موالی در مغرب و اندلس است که مرزهای امویان را تهدید کرد. سومین نقطه مهم این فصل، بیان جایگاه موالی نسبت به احزاب معارض با سیاست بنیامیه، مانند خوارج و شیعه است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | چهارمین فصل درباره حرکات موالیان در مقابله با سیاستهای بنیامیه در مشرق و مغرب و اندلس است. در این فصل، اولا پیوستن موالی به مخالفان در مشرق توضیح مییابد؛ مثل انقلاب عبدالله بن زبیر یا مختار بن ابوعبید ثقفی و حرکت عبدالله بن جارود و پیوستن موالیان به آنان یا مشارکت آنان در انقلاب عبدالرحمن بن اشعث یا انتفاضه ابوالصیداء و انقلاب حارث بن سریج. دومین نقطهای که در این فصل بررسی میشود، انقلابهای موالی در مغرب و اندلس است که مرزهای امویان را تهدید کرد. سومین نقطه مهم این فصل، بیان جایگاه موالی نسبت به احزاب معارض با سیاست بنیامیه، مانند خوارج و شیعه است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
پنجمین فصل، بحث و مناقشه درباره پیوستن موالی به علویان و عباسیان و از میان بردن دولت اموی است. در این فصل سیاست آلالبیت در جذب موالی از خراسان و کیفیت نقل دعوت هاشمی از شاخه علوی به شاخه عباسی تحلیل میگردد. همچنین در این فصل، ترجمهای از مهمترین سران و شخصیتهای انقلابی موالی مانند بکیر بن هامان و ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی، ارائه میگردد. سپس بهصورت گذرا و سریع اوضاع کلی خلافت امویان در دوران 25 تا 132ق، گزارش میشود تا مقدمهای باشد بر بیان | پنجمین فصل، بحث و مناقشه درباره پیوستن موالی به علویان و عباسیان و از میان بردن دولت اموی است. در این فصل سیاست آلالبیت در جذب موالی از خراسان و کیفیت نقل دعوت هاشمی از شاخه علوی به شاخه عباسی تحلیل میگردد. همچنین در این فصل، ترجمهای از مهمترین سران و شخصیتهای انقلابی موالی مانند بکیر بن هامان و ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی، ارائه میگردد. سپس بهصورت گذرا و سریع اوضاع کلی خلافت امویان در دوران 25 تا 132ق، گزارش میشود تا مقدمهای باشد بر بیان شکلگیری سپاه موالی و نقش آن در از بین بردن دولت اموی<ref>ر.ک: همان، ص17-18</ref>. | ||
نویسنده در بخشی از خاتمه کتاب مینویسد: از میان مباحث کتاب روشن شد که دولت امویان به زور و با یاری شمشیر از جانب جمهور مسلمین برپا شد و آزادی و عدل و مساوات و شورا هیچ نقشی در برپایی آن نداشتند، بلکه حکم آن قائم بر عصبیت و برتر دانستن عنصر عربی بر سایرین بود. تنها هدف این امر بسط نفوذ سیاسی آنان بود... نظام حاکم بر امویین بیشتر شبیه به حکومت امپراطوری بود... همچنین از میان مباحث کتاب روشن شد که موالی نقش مهم و فعالی در جاهای مختلف حیات این حکومت داشتهاند. تاریخ، اسامی برخی از شخصیتهای برجسته موالی را که به حرکت فتوح اسلامی یاری رساندند و متولی ولایت در برخی مناطق دولت اموی شدند ثبت کرده است؛ ابومهاجر دینار، موسی بن نصیر، طارق بن زیاد، عبیدالله بن حبحاب، محمد بن یزید، اسماعیل بن عبیدالله و بحتری بن مجاهد از جمله این افراد هستند. همچنین برخی از موالی در مناصب اداری و نظامی مشغول فعالیت بودند. با این مطلب روشن میگردد کسانی که معتقدند دولت امویان، موالی را از تولی مناصب مهم دولتی برکنار میداشت، اشتباه میکنند<ref>ر.ک: خاتمه کتاب، ص221-222</ref>. | نویسنده در بخشی از خاتمه کتاب مینویسد: از میان مباحث کتاب روشن شد که دولت امویان به زور و با یاری شمشیر از جانب جمهور مسلمین برپا شد و آزادی و عدل و مساوات و شورا هیچ نقشی در برپایی آن نداشتند، بلکه حکم آن قائم بر عصبیت و برتر دانستن عنصر عربی بر سایرین بود. تنها هدف این امر بسط نفوذ سیاسی آنان بود... نظام حاکم بر امویین بیشتر شبیه به حکومت امپراطوری بود... همچنین از میان مباحث کتاب روشن شد که موالی نقش مهم و فعالی در جاهای مختلف حیات این حکومت داشتهاند. تاریخ، اسامی برخی از شخصیتهای برجسته موالی را که به حرکت فتوح اسلامی یاری رساندند و متولی ولایت در برخی مناطق دولت اموی شدند ثبت کرده است؛ ابومهاجر دینار، موسی بن نصیر، طارق بن زیاد، عبیدالله بن حبحاب، محمد بن یزید، اسماعیل بن عبیدالله و بحتری بن مجاهد از جمله این افراد هستند. همچنین برخی از موالی در مناصب اداری و نظامی مشغول فعالیت بودند. با این مطلب روشن میگردد کسانی که معتقدند دولت امویان، موالی را از تولی مناصب مهم دولتی برکنار میداشت، اشتباه میکنند<ref>ر.ک: خاتمه کتاب، ص221-222</ref>. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
ویرایش