پرش به محتوا

دیوان داوری شیرازی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ب‎ب' به 'ب‌ب'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ن' به 'ه‌ن')
جز (جایگزینی متن - 'ب‎ب' به 'ب‌ب')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}  
}}  


'''‏دیوان داوری شیرازی'''، سروده [[داوري شیرازی، محمد بن محمدشفيع|داوری شیرازی]]، مجموعه اشعاری است مشتمل بر قصائد، غزلیات، قطعات، مسمطات، ترکیب‎بندها و مثنویات در موضوعات گوناگون اجتماعی و اخلاقی و... که به اهتمام دکتر [[نورانی وصال، عبدالوهاب|نورانی وصال]] جمع‎آوری شده است.
'''‏دیوان داوری شیرازی'''، سروده [[داوري شیرازی، محمد بن محمدشفيع|داوری شیرازی]]، مجموعه اشعاری است مشتمل بر قصائد، غزلیات، قطعات، مسمطات، ترکیب‌بندها و مثنویات در موضوعات گوناگون اجتماعی و اخلاقی و... که به اهتمام دکتر [[نورانی وصال، عبدالوهاب|نورانی وصال]] جمع‎آوری شده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۶: خط ۳۶:
در ابتدای کتاب در بخشی به‌طور مفصل به شرح حال و خصوصیات و توانایی‌های داوری پرداخته شده است.
در ابتدای کتاب در بخشی به‌طور مفصل به شرح حال و خصوصیات و توانایی‌های داوری پرداخته شده است.


دیوان داوری در چهار بیاض مشتمل بر قصائد، غزلیات، قطعات، مسمطات، ترکیب‎بندها و مثنوی‌ها به خط وی موجود است. همچنین قطعات و مثنوی‌هایی بر اوراق پراکنده از وی به‌جای مانده که کلا در این دیوان به حلیه طبع آراسته شده است. برای شناخت تحول و کیفیت شاعری وی اشعار چهار دفتر به‌ترتیب تقدم و تأخر در پایان دیوان آورده شده تا دانش‌پژوهان را راهگشای سیر شاعری شاعر از ابتدا تا پایان عمر باشد.
دیوان داوری در چهار بیاض مشتمل بر قصائد، غزلیات، قطعات، مسمطات، ترکیب‌بندها و مثنوی‌ها به خط وی موجود است. همچنین قطعات و مثنوی‌هایی بر اوراق پراکنده از وی به‌جای مانده که کلا در این دیوان به حلیه طبع آراسته شده است. برای شناخت تحول و کیفیت شاعری وی اشعار چهار دفتر به‌ترتیب تقدم و تأخر در پایان دیوان آورده شده تا دانش‌پژوهان را راهگشای سیر شاعری شاعر از ابتدا تا پایان عمر باشد.


اشعار داوری از تازگی و کیفیت خاصی برخوردار است؛ به‌طوری‌که معانی و مضامین و طرز ادای کلام وی را در دیگر دواوین کمتر می‌توان یافت و صبغه سخن وی کاملا از دیگر شعرا ممتاز است. منتقدین و صاحبان تذکره همه کم‌وبیش به بزرگی مقام او در شاعری اذعان کرده‌اند. شادروان مهدی حمیدی، وی را اشعر شعرای عصر قاجار می‌داند و درباره سنخ سخن و امتیاز وی بر دیگران بیان می‌دارد که داوری گل سرسبد خانواده وصال است و باآنکه زود از دنیا رفته، یک دنیا ذوق و لطف از خود به یادگار گذاشته. سبک اصلی او را از این جهت قصیده‌سرایی می‌توان گفت که این نوع شعر در دیوان او بیشتر از سایر انواع شعر یافت می‌شود و الا در اقسام سخن بیش‎وکم مهارت و هنرمندی داشته. اکثر مسمط‎های او که به سبک و شیوه مسمطات منوچهری پرداخته شده، از جهت لفظ و معنی بهترین مسمط‎های زبان فارسی است.<ref>ر.ک: شرح حال داوری، ص26-27</ref>.
اشعار داوری از تازگی و کیفیت خاصی برخوردار است؛ به‌طوری‌که معانی و مضامین و طرز ادای کلام وی را در دیگر دواوین کمتر می‌توان یافت و صبغه سخن وی کاملا از دیگر شعرا ممتاز است. منتقدین و صاحبان تذکره همه کم‌وبیش به بزرگی مقام او در شاعری اذعان کرده‌اند. شادروان مهدی حمیدی، وی را اشعر شعرای عصر قاجار می‌داند و درباره سنخ سخن و امتیاز وی بر دیگران بیان می‌دارد که داوری گل سرسبد خانواده وصال است و باآنکه زود از دنیا رفته، یک دنیا ذوق و لطف از خود به یادگار گذاشته. سبک اصلی او را از این جهت قصیده‌سرایی می‌توان گفت که این نوع شعر در دیوان او بیشتر از سایر انواع شعر یافت می‌شود و الا در اقسام سخن بیش‎وکم مهارت و هنرمندی داشته. اکثر مسمط‎های او که به سبک و شیوه مسمطات منوچهری پرداخته شده، از جهت لفظ و معنی بهترین مسمط‎های زبان فارسی است.<ref>ر.ک: شرح حال داوری، ص26-27</ref>.
خط ۴۲: خط ۴۲:
بیشتر قصائد داوری نعت رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) و مدح ناصرالدین شاه و شاهزادگان و حکام فارس و برخی دیگر همچون محمد شاه قاجار، حسین خان نظام‌الدوله والی فارس، حسام‌الدوله و غیره است.<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>.
بیشتر قصائد داوری نعت رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) و مدح ناصرالدین شاه و شاهزادگان و حکام فارس و برخی دیگر همچون محمد شاه قاجار، حسین خان نظام‌الدوله والی فارس، حسام‌الدوله و غیره است.<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>.


اشعاری که به بحر متقارب، از او وجود دارد و آن مقدمه‌ای است که بر شاهنامه فردوسی گفته شده، شعرهای تمام‌عیاری است که با اشعار خوب فردوسی برابری می‌کند. ترجیع‎بند‎ها و ترکیب‎بندها و سایر اقسام شعری که از وی باقی مانده، غالباً  خواندنی و لذت‌بخش و بر ذوق سرشار و لطف بیان وی شاهدی حی و حاضر است. موضوعات اشعار او از موضوعات اشعار محمود خان و سروش و قائم‌مقام متنوع‎تر و دیوان او محتوی تغزلات، تشبیبات، شکواییه‌ها و مدایح و مناقب انبیا و مراثی ائمه(ع) و بعضی موضوعات خاص دیگر است. وجه امتیاز داوری بر دیگران همین موضوعات خاص است که در این اشعار به حقیقت معنای شعر، به درجات، از معاصرین خود نزدیک‎تر شده و در بعضی از آنها داد فصاحت را داده است.
اشعاری که به بحر متقارب، از او وجود دارد و آن مقدمه‌ای است که بر شاهنامه فردوسی گفته شده، شعرهای تمام‌عیاری است که با اشعار خوب فردوسی برابری می‌کند. ترجیع‎بند‎ها و ترکیب‌بندها و سایر اقسام شعری که از وی باقی مانده، غالباً  خواندنی و لذت‌بخش و بر ذوق سرشار و لطف بیان وی شاهدی حی و حاضر است. موضوعات اشعار او از موضوعات اشعار محمود خان و سروش و قائم‌مقام متنوع‎تر و دیوان او محتوی تغزلات، تشبیبات، شکواییه‌ها و مدایح و مناقب انبیا و مراثی ائمه(ع) و بعضی موضوعات خاص دیگر است. وجه امتیاز داوری بر دیگران همین موضوعات خاص است که در این اشعار به حقیقت معنای شعر، به درجات، از معاصرین خود نزدیک‎تر شده و در بعضی از آنها داد فصاحت را داده است.
در این اشعار است که با قبر پدرش سخن می‌گوید، از مسافرت و فراق برادرانش حرف می‌زند، از دست کسانی که با او می‌ستیزند به لحن جان‌سوزی گله می‌کند، برادران به‌هندرفته خود را با لطف بیانی به شیراز و رکن‌آباد، می‌خواند، نشستن کنیزک سیاه خود را در بستر سفید به هنگام خواب ترسیم می‌نماید، چیزهایی که دیگران از ذکر آنها عجز داشته یا به خیال ذکر آنها نیفتاده‌اند به نظم می‎آورد، نقش پندارها و آرزوها و تأثرات را می‌نماید و چشم خواننده روشن می‌گردد که بعد از سال‎های سال، شاعری پیدا شده که برخلاف دیگران معلوم است دلی در سینه‌اش می‌تپد و قلبی در نهادش می‌خروشد، متأثر می‌شود، شکوه می‌کند، خوشحال می‌شود، فریاد شادی می‌کشد، سریع التأثیر است، زود می‌رنجد، کسانی را که به پدرش خرده می‌گیرند به زندگی و زبان‌آوری خود تهدید می‌کند، عرق حمیتی دارد، بوی محبت و الفتی از گفتار او به مشام می‌رسد، گرمی حرارت خانوادگی که در دواوین دیگر تجلی نیافته، در دیوان وی آشکار شده، قلب افسرده را گرم و روشن می‌کند و این نکات مجموعا نشان می‎‎دهد که داوری را موجب و باعثی بر سخن گفتن بوده است.<ref>ر.ک: همان، پاورقی ص‎27</ref>.
در این اشعار است که با قبر پدرش سخن می‌گوید، از مسافرت و فراق برادرانش حرف می‌زند، از دست کسانی که با او می‌ستیزند به لحن جان‌سوزی گله می‌کند، برادران به‌هندرفته خود را با لطف بیانی به شیراز و رکن‌آباد، می‌خواند، نشستن کنیزک سیاه خود را در بستر سفید به هنگام خواب ترسیم می‌نماید، چیزهایی که دیگران از ذکر آنها عجز داشته یا به خیال ذکر آنها نیفتاده‌اند به نظم می‎آورد، نقش پندارها و آرزوها و تأثرات را می‌نماید و چشم خواننده روشن می‌گردد که بعد از سال‎های سال، شاعری پیدا شده که برخلاف دیگران معلوم است دلی در سینه‌اش می‌تپد و قلبی در نهادش می‌خروشد، متأثر می‌شود، شکوه می‌کند، خوشحال می‌شود، فریاد شادی می‌کشد، سریع التأثیر است، زود می‌رنجد، کسانی را که به پدرش خرده می‌گیرند به زندگی و زبان‌آوری خود تهدید می‌کند، عرق حمیتی دارد، بوی محبت و الفتی از گفتار او به مشام می‌رسد، گرمی حرارت خانوادگی که در دواوین دیگر تجلی نیافته، در دیوان وی آشکار شده، قلب افسرده را گرم و روشن می‌کند و این نکات مجموعا نشان می‎‎دهد که داوری را موجب و باعثی بر سخن گفتن بوده است.<ref>ر.ک: همان، پاورقی ص‎27</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش