۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شه' به 'شه') |
جز (جایگزینی متن - 'یی' به 'یی') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
دوم، سلسلهای از امور ظاهری است که در قالب گفتار و اعمال ظاهر میشود و این قسمت دوم نیز خود، گاه قالب عبادی (مانند نماز) و گاه قالب عادتی دارد، مانند نحوه پوشش لباس، سواری، آداب ازدواج و غذا خوردن و سفر و جز آن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/34 ر.ک: همان، ص34-35]</ref>. | دوم، سلسلهای از امور ظاهری است که در قالب گفتار و اعمال ظاهر میشود و این قسمت دوم نیز خود، گاه قالب عبادی (مانند نماز) و گاه قالب عادتی دارد، مانند نحوه پوشش لباس، سواری، آداب ازدواج و غذا خوردن و سفر و جز آن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/34 ر.ک: همان، ص34-35]</ref>. | ||
آنگاه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] گام بعدی را برمیدارد و آن اینکه بین این دو امور باطنی و ظاهری بهناچار باید ارتباطی و نسبتی وجود داشته باشد؛ زیرا آنچه در قلب جایگزین میشود، بهمثابه امری باطنی در آن رسوخ | آنگاه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] گام بعدی را برمیدارد و آن اینکه بین این دو امور باطنی و ظاهری بهناچار باید ارتباطی و نسبتی وجود داشته باشد؛ زیرا آنچه در قلب جایگزین میشود، بهمثابه امری باطنی در آن رسوخ مییابد و در امور ظاهری گفتاری و رفتاری بهنوعی منعکس میشود و برعکس قوام امور ظاهری عملی نیز بهنوبه خود موجب ایجاد حالات متناسب با آن امور ظاهری، در قلب میشود. بنابراین وی به نوعی تجانس و هماهنگی ظاهر اعمال و باطن قلبی خود قائل است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/35 ر.ک: همان، ص35-36]</ref>. | ||
[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در گام منطقی بعدی خود، امور باطنی جزء اول صراط مستقیم را «هدی الباطن» و جزء دوم صراط مستقیم را «هدی الظاهر» نامگذاری میکند و بعد به بعثت پیامبر(ص) و ارائه دین اسلام و شریعت و منهاج خاص وی که مشتمل بر دو جزء جداییناپذیر هدی ظاهر و هدی باطن میشود، اشاره میکند و اینکه حکمت چنین اقتضاء میکند که آنچه در اعمال و اقوال (هدی الظاهر) در اسلام و شریعت و منهاج ما آمده است، در تباین مخالفت با سبیل المغضوبين عليهم و الضالين باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/36 ر.ک: همان، ص36]</ref>. | [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در گام منطقی بعدی خود، امور باطنی جزء اول صراط مستقیم را «هدی الباطن» و جزء دوم صراط مستقیم را «هدی الظاهر» نامگذاری میکند و بعد به بعثت پیامبر(ص) و ارائه دین اسلام و شریعت و منهاج خاص وی که مشتمل بر دو جزء جداییناپذیر هدی ظاهر و هدی باطن میشود، اشاره میکند و اینکه حکمت چنین اقتضاء میکند که آنچه در اعمال و اقوال (هدی الظاهر) در اسلام و شریعت و منهاج ما آمده است، در تباین مخالفت با سبیل المغضوبين عليهم و الضالين باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/36 ر.ک: همان، ص36]</ref>. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
اول اینکه مشارکت در هدایت ظاهری، ریشه در تناسب و همشکلی دو شیء متشابه دارد که خود توافق بر هماهنگی دو امر در اخلاقیات و اعمال دارد و این امر محسوسی است؛ همان گونه که بهطور مثال کسی که لباس اهل عمل و علما را میپوشد، نوعی انضمام و تعلق به آنان را در نفس خود احساس میکند. کسی که لباس نظامیها را میپوشد در درون خود نوعی تخلق به اخلاق آنان و نوعی نزدیکی با آنان احساس را میکند و طبع وی به مقتضای آن لباس و منش، دگرگون میشود، مگر اینکه مانعی از این امر جلوگیری کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/36 ر.ک: همان]</ref>. | اول اینکه مشارکت در هدایت ظاهری، ریشه در تناسب و همشکلی دو شیء متشابه دارد که خود توافق بر هماهنگی دو امر در اخلاقیات و اعمال دارد و این امر محسوسی است؛ همان گونه که بهطور مثال کسی که لباس اهل عمل و علما را میپوشد، نوعی انضمام و تعلق به آنان را در نفس خود احساس میکند. کسی که لباس نظامیها را میپوشد در درون خود نوعی تخلق به اخلاق آنان و نوعی نزدیکی با آنان احساس را میکند و طبع وی به مقتضای آن لباس و منش، دگرگون میشود، مگر اینکه مانعی از این امر جلوگیری کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/36 ر.ک: همان]</ref>. | ||
از سوی دیگر مخالفت ورزیدن با هدایت ظاهری کافران نیز موجب تباین و جدایی و انقطاع از عوامل مغضوب شدن و اسباب ضلالت میشود و برعکس موجب انعطاف و نرمش با اهل هدایت و رضوان خداوند و موجب موالات و دوستداری مفلحان میشود. همچنانکه هرچه ایمان فرد کاملتر شود و شناختش از اسلام بیشتر شود، طبعا گرایش و احساسش به مفارقت و جدایی نسبت به یهود و نصاری چه از نظر ظاهری و یا باطنی، افزایش | از سوی دیگر مخالفت ورزیدن با هدایت ظاهری کافران نیز موجب تباین و جدایی و انقطاع از عوامل مغضوب شدن و اسباب ضلالت میشود و برعکس موجب انعطاف و نرمش با اهل هدایت و رضوان خداوند و موجب موالات و دوستداری مفلحان میشود. همچنانکه هرچه ایمان فرد کاملتر شود و شناختش از اسلام بیشتر شود، طبعا گرایش و احساسش به مفارقت و جدایی نسبت به یهود و نصاری چه از نظر ظاهری و یا باطنی، افزایش مییابد و همچنین شدت بعد و دوریاش از اخلاق موجود برخی از بهظاهر مسلمانان بیشتر میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/36 ر.ک: همان، ص36-37]</ref>. | ||
فراتر از این، دلیل و ضرورت دیگر مخالفت با هدایت ظاهری کفار و نظیر آنان در این است که اشتراک و مشابهت در هدی ظاهر با آنان، موجب اختلاط ظاهری این دو میشود و تفکیک و تمییز صفوف حق و باطل اصحاب صراط مستقیم و اصحاب مغضوبین و ضالین از یکدیگر دچار اختلال میشود؛ تا آنجا که تمییز ظاهری آن دو از بین میرود و تشخیص هدایتیافتگان مشمول رضوان الله از یکسو و مغضوبین و ضالین از سوی دیگر دشوار میشود. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] اضافه میکند که همه این بحثها تازه در صورتی است که تبعیت ظاهری از آنان در امری مباح باشد. پس اگر متابعت از هدی الظاهر در امر واجبی باشد، موجب کفرشان میشود؛ زیرا موافقت با آنها خود شعبهای از کفر و رضایت و موافقت در ضلالت و معاصی آنان است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/37 ر.ک: همان، ص37]</ref>. | فراتر از این، دلیل و ضرورت دیگر مخالفت با هدایت ظاهری کفار و نظیر آنان در این است که اشتراک و مشابهت در هدی ظاهر با آنان، موجب اختلاط ظاهری این دو میشود و تفکیک و تمییز صفوف حق و باطل اصحاب صراط مستقیم و اصحاب مغضوبین و ضالین از یکدیگر دچار اختلال میشود؛ تا آنجا که تمییز ظاهری آن دو از بین میرود و تشخیص هدایتیافتگان مشمول رضوان الله از یکسو و مغضوبین و ضالین از سوی دیگر دشوار میشود. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] اضافه میکند که همه این بحثها تازه در صورتی است که تبعیت ظاهری از آنان در امری مباح باشد. پس اگر متابعت از هدی الظاهر در امر واجبی باشد، موجب کفرشان میشود؛ زیرا موافقت با آنها خود شعبهای از کفر و رضایت و موافقت در ضلالت و معاصی آنان است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/37 ر.ک: همان، ص37]</ref>. |
ویرایش