پرش به محتوا

اندیشه‌های عطار در لسان الغيب، وصلت‌نامه و مفتاح الإرادة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ت‎ن' به 'ت‌ن'
جز (جایگزینی متن - 'ش‎ا' به 'ش‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'ت‎ن' به 'ت‌ن')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر =NUR10921J1.jpg
| تصویر =NUR10921J1.jpg
| عنوان =‏اندیشه‌های عطار در لسان ‎الغيب، وصلت‎نامه و مفتاح ‎الإرادة
| عنوان =‏اندیشه‌های عطار در لسان ‎الغيب، وصلت‌نامه و مفتاح ‎الإرادة
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
خط ۳۰: خط ۳۰:
}}
}}
   
   
'''اندیشه‌های عطار در لسان ‎الغيب، وصلت‎نامه و مفتاح ‎الإرادة'''، مجموعه سه اثر منسوب به [[عطار، محمد بن ابراهیم|شیخ فریدالدین عطار نیشابوری]] است که با تصحیح [[حيدر خاني، حسین|حسین حیدرخانی]]، چاپ و عرضه شده است.
'''اندیشه‌های عطار در لسان ‎الغيب، وصلت‌نامه و مفتاح ‎الإرادة'''، مجموعه سه اثر منسوب به [[عطار، محمد بن ابراهیم|شیخ فریدالدین عطار نیشابوری]] است که با تصحیح [[حيدر خاني، حسین|حسین حیدرخانی]]، چاپ و عرضه شده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۴: خط ۴۴:
ابیات پایانی این مثنوی، بدین قرار است:{{شعر}}{{ب|''در حیاتم نیست قید هیچ چیز''|2=''لیک دارم ترس بس از بی‌تمیز''}}{{ب|''مصطفی بگریخته از حاسدان ''|2=''مرتضی خورده است زخم فاسقان''}}{{ب|''با حسین مرتضی کردند زور''|2=''هیچ اندیشه نه‌شان از حال گور''}}{{ب|''همچو ایشان رفت خواهم از جهان''|2=''این بود حال فریدالدین بدان''}}{{ب|''ختم اسرارم بر ایشان بود بس''|2=''این بود ما را به عقبی دسترس''}}{{پایان شعر}}<ref>متن کتاب، ص421</ref>.
ابیات پایانی این مثنوی، بدین قرار است:{{شعر}}{{ب|''در حیاتم نیست قید هیچ چیز''|2=''لیک دارم ترس بس از بی‌تمیز''}}{{ب|''مصطفی بگریخته از حاسدان ''|2=''مرتضی خورده است زخم فاسقان''}}{{ب|''با حسین مرتضی کردند زور''|2=''هیچ اندیشه نه‌شان از حال گور''}}{{ب|''همچو ایشان رفت خواهم از جهان''|2=''این بود حال فریدالدین بدان''}}{{ب|''ختم اسرارم بر ایشان بود بس''|2=''این بود ما را به عقبی دسترس''}}{{پایان شعر}}<ref>متن کتاب، ص421</ref>.


مثنوی «وصلت‎نامه»، دومین مثنوی این مجموعه است که منسوب‎ به عطار بوده و در بعضی‎ نسخ خطی باستان، به نام «بهلول» و در یک‎ نسخه‎ به‎ نام‎ «خاکی» آمده و با نام اول آغازش چنین است:{{شعر}}{{ب|''آن‎چنانم گفت عطار امین''|2=''در‎ کتاب‎ منطق از نور یقین''}}{{ب|''گفته عطار خود از مغز بود''|2='' لیک اندر‎ صد‎ لباس‎ نغز بود''}}{{ب|''گفته بهلول از جانان بود''|2=''هرچه گوید آیت و برهان بود''}}{{پایان شعر}}.
مثنوی «وصلت‌نامه»، دومین مثنوی این مجموعه است که منسوب‎ به عطار بوده و در بعضی‎ نسخ خطی باستان، به نام «بهلول» و در یک‎ نسخه‎ به‎ نام‎ «خاکی» آمده و با نام اول آغازش چنین است:{{شعر}}{{ب|''آن‎چنانم گفت عطار امین''|2=''در‎ کتاب‎ منطق از نور یقین''}}{{ب|''گفته عطار خود از مغز بود''|2='' لیک اندر‎ صد‎ لباس‎ نغز بود''}}{{ب|''گفته بهلول از جانان بود''|2=''هرچه گوید آیت و برهان بود''}}{{پایان شعر}}.
پیداست که‎ این‎ مثنوی‎ از عطار نیست؛ زیرا در این‎ ابیات از او به بزرگی یاد‎ می‌کند‎ و به گفته خود اشاره‎ دارد؛ درهر‎حال «وصلت‎نامه» (کتاب حاضر)، این‎طور آغاز می‌شود: {{شعر}}{{ب|''ابتدا کردم‎ به‎ نام کردگار''|2=''خالق هفت و شش و پنج و چهار''}}{{ب|''آن خداوندی که هستی ذات اوست ''|2=''هر دو عالم مصحف آیات اوست''}}{{ب|''آن خداوندی که آدم را ز خاک''|2=''آفرید و داد او را جان پاک''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: سجادی، سید ضیاءالدین، ص57 و متن کتاب، ص424-‎425</ref>.
پیداست که‎ این‎ مثنوی‎ از عطار نیست؛ زیرا در این‎ ابیات از او به بزرگی یاد‎ می‌کند‎ و به گفته خود اشاره‎ دارد؛ درهر‎حال «وصلت‌نامه» (کتاب حاضر)، این‎طور آغاز می‌شود: {{شعر}}{{ب|''ابتدا کردم‎ به‎ نام کردگار''|2=''خالق هفت و شش و پنج و چهار''}}{{ب|''آن خداوندی که هستی ذات اوست ''|2=''هر دو عالم مصحف آیات اوست''}}{{ب|''آن خداوندی که آدم را ز خاک''|2=''آفرید و داد او را جان پاک''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: سجادی، سید ضیاءالدین، ص57 و متن کتاب، ص424-‎425</ref>.


و ضمن مثنوی گفته است:{{شعر}}{{ب|''نام‎ این‎ کردم وصلت‎نامه من''|2=''زآنکه وصلت دیده‌ام‎ از‎ خویشتن''}}{{ب|''هرکه می‌خواهد که او واصل شود''|2=''درد عطارش مگر حاصل شود''}}{{پایان شعر}}<ref>همان، ص58 و همان، ص235</ref>.
و ضمن مثنوی گفته است:{{شعر}}{{ب|''نام‎ این‎ کردم وصلت‌نامه من''|2=''زآنکه وصلت دیده‌ام‎ از‎ خویشتن''}}{{ب|''هرکه می‌خواهد که او واصل شود''|2=''درد عطارش مگر حاصل شود''}}{{پایان شعر}}<ref>همان، ص58 و همان، ص235</ref>.


سومین مثنوی این مجموعه، «مفتاح‎ الإرادة» نام دارد که در بحر هزج مسدس است‎ و پس‎ از‎ توحید و نعت پیامبر اکرم(‎ ‎ص)، مقامات اهل سلوک را بیان می‌کند و تاریخ‎ مجعولی برای نظم‎ کتاب‎ در‎ پایان آن آورده شده است که روز جمعه‎ 15 ذی‎حجه سال 574ق، است و چنین‎ آن‎ را پایان‎ بخشیده:{{شعر}}{{ب|''به نیکی نام ما را یاد می‌آر''|2='' بگو یا رب‎ به‎ رحمت‎ شاد عطار''}}{{ب|''ترحم چون فرستی بر روانم ''|2=''ز انفاست شود آسوده جانم''}}{{ب|''فزون از قطره‌های برف و باران''|2='' که بارد در شتا و در بهاران''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص57 و همان، ص646</ref>.
سومین مثنوی این مجموعه، «مفتاح‎ الإرادة» نام دارد که در بحر هزج مسدس است‎ و پس‎ از‎ توحید و نعت پیامبر اکرم(‎ ‎ص)، مقامات اهل سلوک را بیان می‌کند و تاریخ‎ مجعولی برای نظم‎ کتاب‎ در‎ پایان آن آورده شده است که روز جمعه‎ 15 ذی‎حجه سال 574ق، است و چنین‎ آن‎ را پایان‎ بخشیده:{{شعر}}{{ب|''به نیکی نام ما را یاد می‌آر''|2='' بگو یا رب‎ به‎ رحمت‎ شاد عطار''}}{{ب|''ترحم چون فرستی بر روانم ''|2=''ز انفاست شود آسوده جانم''}}{{ب|''فزون از قطره‌های برف و باران''|2='' که بارد در شتا و در بهاران''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص57 و همان، ص646</ref>.
خط ۵۶: خط ۵۶:


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست محتویات مقدمه مصحح در ابتدا و سایر فهارس کتاب، در انتهای آن آمده است که عبارتند از فهرست‎های: آیات؛ روایات؛ روایات فارسی؛ احادیث قدسی؛ دعاها؛ مصادر کتاب؛ کلمات بزرگان؛ اعلام و فهرست مطالب لسان ‎الغيب، وصلت‎نامه و مفتاح‎ الإرادة.
فهرست محتویات مقدمه مصحح در ابتدا و سایر فهارس کتاب، در انتهای آن آمده است که عبارتند از فهرست‎های: آیات؛ روایات؛ روایات فارسی؛ احادیث قدسی؛ دعاها؛ مصادر کتاب؛ کلمات بزرگان؛ اعلام و فهرست مطالب لسان ‎الغيب، وصلت‌نامه و مفتاح‎ الإرادة.


در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع، توضیحات جامع و مفصلی پیرامون برخی از کلمات و مطالب متن، ارائه گردیده است.
در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع، توضیحات جامع و مفصلی پیرامون برخی از کلمات و مطالب متن، ارائه گردیده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش