۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نب' به 'نب') |
جز (جایگزینی متن - 'خا' به 'خا') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
کتاب «برهان» بخش پنجم از منطق [[ابن سینا، حسین بن عبدالله| | کتاب «برهان» بخش پنجم از منطق [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخالرئیس]] و جزء چهارم از منطق ارسطو و مهمترین جزء علم منطق به شمار میرود، چه اینکه اگر عقل بشر بر پلههای برهان صعود نماید و در مناهج برهانی سیر کند، رفیعترین درجات معرفت و بالاترین نوع دانش یعنی علم یقینی و دائمی را احراز خواهد کرد و جنبه دیگر اهمیت برهان، ربط وثیق آن با مباحث انتولوژیک (هستیشناسانه) و اپیستمولوژیک (معرفتشناسانه) است که هم ارسطو و هم [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] به آن توجه اکید داشتهاند. | ||
کتاب برهان از پیچیدهترین کتب منطق است و فهم مباحث آنچه در منطق ارسطو و چه در منطق شفای ابنسینا نسبت به فهم مباحث دیگر، از صعوبت و دشواری بیشتری برخوردار است. | کتاب برهان از پیچیدهترین کتب منطق است و فهم مباحث آنچه در منطق ارسطو و چه در منطق شفای ابنسینا نسبت به فهم مباحث دیگر، از صعوبت و دشواری بیشتری برخوردار است. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] در تألیف کتاب برهان هم از ترجمه عربی برهان ارسطو استفاده کرده و هم از ترجمه شروح یونانی آن سود جسته است. نوشتهاند که نخست اسحق بن حنین برهان ارسطو را تماماً به لغت سریانی ترجمه و سپس ابوبشر متی بن یونس ترجمه اسحق را تعریف کرد. برخی مدعی شدهاند که ترجمه عربی دیگری را نیز از برهان ارسطو وجود داشته که ابن رشد و معاصر لاتینی وی به نام جرارد (متوفی 1187ق) به آن اشاره کردهاند ولی نام مترجم آن مجهول است. بنا به گفته محققان، اولین شارح عربی برهان ارسطو نیز ابوبشر متی بن یونس بوده است و البته کسانی دیگر همچون ثامسطیوس، اسکندر افرودیسی، یحیی نحوی و پدرش، فارابی و کندی نیز شروحی بر برهان ارسطو نگاشتهاند. | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] در تألیف کتاب برهان هم از ترجمه عربی برهان ارسطو استفاده کرده و هم از ترجمه شروح یونانی آن سود جسته است. نوشتهاند که نخست اسحق بن حنین برهان ارسطو را تماماً به لغت سریانی ترجمه و سپس ابوبشر متی بن یونس ترجمه اسحق را تعریف کرد. برخی مدعی شدهاند که ترجمه عربی دیگری را نیز از برهان ارسطو وجود داشته که ابن رشد و معاصر لاتینی وی به نام جرارد (متوفی 1187ق) به آن اشاره کردهاند ولی نام مترجم آن مجهول است. بنا به گفته محققان، اولین شارح عربی برهان ارسطو نیز ابوبشر متی بن یونس بوده است و البته کسانی دیگر همچون ثامسطیوس، اسکندر افرودیسی، یحیی نحوی و پدرش، فارابی و کندی نیز شروحی بر برهان ارسطو نگاشتهاند. | ||
آنچه مسلم است این است که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله| | آنچه مسلم است این است که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخالرئیس]] به ترجمه عربی برهان ارسطو و شروح عربی آن دست یافته و از آنها استفاده کرده است اما تعیین اینکه کدام ترجمه و کدام شرح در دسترس وی بوده چندان سهل نیست. | ||
شاید برخی چنین بپندارند که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] را بیشتر باید شارح و مفسر برهان دانست تا مؤلف آن، اما چنین قضاوتی درباره وی منصفانه نیست؛ زیرا شیخ درعینحال که شارح است ناقد نیز میباشد و با اینکه مقتبِس است مقلد نمیباشد. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] در کتابِ برهانِ خود از محدوده مباحث برهان ارسطو فراتر رفته، بحثهایی در مقولات علمالنفس، طبیعیات و متافیزیک نیز آورده است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] در این کتاب از هیچ کوششی در دقت در تعبیر، رعایت روانی و سادگی لغات، تبیین و توضیح آرا، ترتیب و تسلسل منطقی مباحث، پرهیز از تکرار مطالب، دریغ نکرده است؛ اما درعینحال سبک نگارش او خالی از گنگی و اندکی غموض و ابهام نیست و این نکتهای است که در همه تألیفات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله| | شاید برخی چنین بپندارند که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] را بیشتر باید شارح و مفسر برهان دانست تا مؤلف آن، اما چنین قضاوتی درباره وی منصفانه نیست؛ زیرا شیخ درعینحال که شارح است ناقد نیز میباشد و با اینکه مقتبِس است مقلد نمیباشد. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] در کتابِ برهانِ خود از محدوده مباحث برهان ارسطو فراتر رفته، بحثهایی در مقولات علمالنفس، طبیعیات و متافیزیک نیز آورده است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] در این کتاب از هیچ کوششی در دقت در تعبیر، رعایت روانی و سادگی لغات، تبیین و توضیح آرا، ترتیب و تسلسل منطقی مباحث، پرهیز از تکرار مطالب، دریغ نکرده است؛ اما درعینحال سبک نگارش او خالی از گنگی و اندکی غموض و ابهام نیست و این نکتهای است که در همه تألیفات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخالرئیس]]- بهجز اشارات و تنبیهات- مشاهده میشود. کتاب اشارات و تنبیهات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] بهویژه چهار نمط اخیر آن از سبک نگارش زیبا و ویژهای برخوردار است که نظیر آن در کتب دیگر وی مشاهده نمیشود.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، صفحات الف تا پ</ref> | ||
اثر حاضر، شامل متن، ترجمه و شرح مقاله اول از برهان [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] است. کتاب برهان شفا در سالهای 1363 تا 1365ش توسط [[مصباح یزدی، محمدتقی|آیتالله محمدتقی مصباح یزدی]] در مؤسسه در راه حق قم تدریس میشده است. نوارهای ضبطشده آن دروس پیادهسازی شده و در سال 1367ش برای تحقیق و تنظیم به جهت چاپ در قالب کتاب به [[غرویان، محسن|محسن غرویان]] سپرده شده است. در ابتدا قرار بر این بوده که صرفاً آنچه از نوار پیاده شده، ویرایش و سپس به دست چاپ سپرده شود؛ اما پس از ویراستاری درس اول، بهتر آن دیده شده که پس از آوردن متن، ترجمهای معادل متن، بهصورت روان نوشته شود و پسازآن مطالبی که محتاج شرح و توضیحاند با عناوین خاص و با شمارههای مسلسل در بندهای جداگانه تنظیم شوند تا دستیابی به مطالب و مراجعه به آنها برای خوانندگان آسان گردد. [[غرویان، محسن|محسن غرویان]]، علاوه بر این امر در هر بحثی از مطالب کتاب سعی کرده به کتب منطقی دیگر و احیاناً کتابهای فلسفی نیز مراجعه کند و در موارد لازم بحثها را بهصورتی تطبیقی، بررسی و نقد کند.<ref>ر.ک: همان، صفحه پ</ref> | اثر حاضر، شامل متن، ترجمه و شرح مقاله اول از برهان [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] است. کتاب برهان شفا در سالهای 1363 تا 1365ش توسط [[مصباح یزدی، محمدتقی|آیتالله محمدتقی مصباح یزدی]] در مؤسسه در راه حق قم تدریس میشده است. نوارهای ضبطشده آن دروس پیادهسازی شده و در سال 1367ش برای تحقیق و تنظیم به جهت چاپ در قالب کتاب به [[غرویان، محسن|محسن غرویان]] سپرده شده است. در ابتدا قرار بر این بوده که صرفاً آنچه از نوار پیاده شده، ویرایش و سپس به دست چاپ سپرده شود؛ اما پس از ویراستاری درس اول، بهتر آن دیده شده که پس از آوردن متن، ترجمهای معادل متن، بهصورت روان نوشته شود و پسازآن مطالبی که محتاج شرح و توضیحاند با عناوین خاص و با شمارههای مسلسل در بندهای جداگانه تنظیم شوند تا دستیابی به مطالب و مراجعه به آنها برای خوانندگان آسان گردد. [[غرویان، محسن|محسن غرویان]]، علاوه بر این امر در هر بحثی از مطالب کتاب سعی کرده به کتب منطقی دیگر و احیاناً کتابهای فلسفی نیز مراجعه کند و در موارد لازم بحثها را بهصورتی تطبیقی، بررسی و نقد کند.<ref>ر.ک: همان، صفحه پ</ref> | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
فصل اول درباره غرض از فن برهان منعقد شده است، اگرچه در برهان ارسطو نظیر چنین فصلی دیده نمیشود، ولی بسیاری از مباحث این فصل ریشه در مطالب ارسطو دارد. موضوعات جزئی این فصل عبارتند از: | فصل اول درباره غرض از فن برهان منعقد شده است، اگرچه در برهان ارسطو نظیر چنین فصلی دیده نمیشود، ولی بسیاری از مباحث این فصل ریشه در مطالب ارسطو دارد. موضوعات جزئی این فصل عبارتند از: | ||
# انقسام علم به تصور و تصدیق و روش اکتساب این دو، تصدیق یقینی و غیریقینی و انواع قیاس. نظیر این مطالب در فصل اول از مقاله اول کتاب جدل ارسطو آمده است. | # انقسام علم به تصور و تصدیق و روش اکتساب این دو، تصدیق یقینی و غیریقینی و انواع قیاس. نظیر این مطالب در فصل اول از مقاله اول کتاب جدل ارسطو آمده است. | ||
# انواع تصور: تصور بهوسیله ذاتیات و تصور بهوسیله عرضیات؛ حد و رسم. نظیر این مطلب در باب ایساغوجی (مدخل) از منطق [[ابن سینا، حسین بن عبدالله| | # انواع تصور: تصور بهوسیله ذاتیات و تصور بهوسیله عرضیات؛ حد و رسم. نظیر این مطلب در باب ایساغوجی (مدخل) از منطق [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخالرئیس]]، فصل هفتم آمده است. | ||
# بیان اینکه این کتاب فقط کتاب برهان نیست، بلکه هم کتاب برهان است و هم کتاب حد. | # بیان اینکه این کتاب فقط کتاب برهان نیست، بلکه هم کتاب برهان است و هم کتاب حد. | ||
# مبدأیت تصور برای تصدیق و تمامیت تصدیق نسبت به تصور. | # مبدأیت تصور برای تصدیق و تمامیت تصدیق نسبت به تصور. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
===فصل سوم=== | ===فصل سوم=== | ||
این فصل درباره این مطلب است که هر تعلیم و تعلم ذهنی، مسبوق به علمی پیشین است. تقریباً تمام مطالبی که ابنسینا در این فصل آورده پیرامون نخستین جمله فصل اول از مقاله اول برهان ارسطو است. مطلب دیگری که ارسطو در فصل مذکور آورده، کیفیت رسیدن به مجهول از معلوم است که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله| | این فصل درباره این مطلب است که هر تعلیم و تعلم ذهنی، مسبوق به علمی پیشین است. تقریباً تمام مطالبی که ابنسینا در این فصل آورده پیرامون نخستین جمله فصل اول از مقاله اول برهان ارسطو است. مطلب دیگری که ارسطو در فصل مذکور آورده، کیفیت رسیدن به مجهول از معلوم است که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخالرئیس]] در فصل ششم از مقاله حاضر بدان پرداخته است. علاوه بر مطلب فوق، مطالب دیگری نیز در فصل سوم آمده که عبارتند از: | ||
# انواع تعلیم و تعلم: تعلم صناعی، تلقینی، تأدیبی، تقلیدی و تنبیهی. معنای تعلیم و تعلم ذهنی و فکری و فرق این دو. طرح نظر کسانی که کسب حسی را فکر نمیدانند. | # انواع تعلیم و تعلم: تعلم صناعی، تلقینی، تأدیبی، تقلیدی و تنبیهی. معنای تعلیم و تعلم ذهنی و فکری و فرق این دو. طرح نظر کسانی که کسب حسی را فکر نمیدانند. | ||
# مقدمات تصور و تصدیق. | # مقدمات تصور و تصدیق. |
ویرایش