۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هپ' به 'هپ') |
جز (جایگزینی متن - 'شه' به 'شه') |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
مقصود از «عقل» در اینجا، «عقل عملی» است که حکم به حسن و قبح میکند؛ زیرا دلالتهای عقلی مبنی بر عقل نظری از مقوله دلالتهای وضعی لفظی خارجند و از دلالتهای معنا بر معنایند - که خارج از بحث کتاب است - و مقصود از «دلالت استعمالی ناشی از عقل»، دلالتی است که به سبب استعمال، در لفظ به وجود میآید، لکن منشأ آن، عقل است<ref>ر.ک: همان</ref>. مقصود از عرف نیز عرفی است که منشأ دلالت تصوری یا تصدیقی میباشد که میتوان از آن به عرف دلالتی نیز تعبیر کرد<ref>ر.ک: همان، ص310</ref>. | مقصود از «عقل» در اینجا، «عقل عملی» است که حکم به حسن و قبح میکند؛ زیرا دلالتهای عقلی مبنی بر عقل نظری از مقوله دلالتهای وضعی لفظی خارجند و از دلالتهای معنا بر معنایند - که خارج از بحث کتاب است - و مقصود از «دلالت استعمالی ناشی از عقل»، دلالتی است که به سبب استعمال، در لفظ به وجود میآید، لکن منشأ آن، عقل است<ref>ر.ک: همان</ref>. مقصود از عرف نیز عرفی است که منشأ دلالت تصوری یا تصدیقی میباشد که میتوان از آن به عرف دلالتی نیز تعبیر کرد<ref>ر.ک: همان، ص310</ref>. | ||
در پایان میتوان چنین گفت که اثر حاضر، تلاشی است در نوپردازی | در پایان میتوان چنین گفت که اثر حاضر، تلاشی است در نوپردازی بخشهایی از علم اصول، بهویژه آنچه مربوط به منطق دلالت لفظی و قواعد استدلال عقلی در حوزه استنباط است و ابداع منطق نوین استنباط فقه اجتماعی بهمنظور پاسخگویی به پرسشهای حوزه نظامهای اجتماعی و غنیسازی بنیه نظریهپردازی فقهی در رویارویی با چالشهای نوین در عرصههای گوناگون فقه و تلاشی نو در جهت بازپردازی مسائل علم اصول<ref>ر.ک: پیشدرآمد، ص13</ref>. | ||
در این تلاش علمی، سعی بر این است تا با بهرهگیری از دستاوردهای پرمایهای که در دوران خیزش این علم به دست توانای [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] و سپس [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانی]] پدید آمد و علم اصول را شکوفا نمود و پس از آن، با تلاش نوابغ بزرگ سهگانهای که سهم وافری در اغنای علم اصول در قرن اخیر داشتهاند، یعنی [[نائینی، محمدحسین|محقق نائینی]]، عراقی و اصفهانی و از آن پس، با | در این تلاش علمی، سعی بر این است تا با بهرهگیری از دستاوردهای پرمایهای که در دوران خیزش این علم به دست توانای [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] و سپس [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانی]] پدید آمد و علم اصول را شکوفا نمود و پس از آن، با تلاش نوابغ بزرگ سهگانهای که سهم وافری در اغنای علم اصول در قرن اخیر داشتهاند، یعنی [[نائینی، محمدحسین|محقق نائینی]]، عراقی و اصفهانی و از آن پس، با پژوهشهای [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی(ره)]] و محقق خویی، بارور شد و سرانجام با ابداع ماهرانه شهید صدر، به اوج جدیدی از تکامل و تطور رسید و طرحی نو برای قضایای علم اصول پرداخته گردید که از ویژگیهای ذیل برخوردار است: | ||
# پایبندی و تعهد به روش علمی و اصالت فکری و در نتیجه، پاسداری از میراث گرانبهای محققان دانش اصول، بهویژه، در دو قرن اخیر که دوره شکوفایی و باروری بیسابقه این علم به دست محققان نامبرده این دانش است؛ | # پایبندی و تعهد به روش علمی و اصالت فکری و در نتیجه، پاسداری از میراث گرانبهای محققان دانش اصول، بهویژه، در دو قرن اخیر که دوره شکوفایی و باروری بیسابقه این علم به دست محققان نامبرده این دانش است؛ | ||
# پرداختن به برخی مسائل جدید در حوزه منطق دلالت و استنباط که بهاقتضای برخی | # پرداختن به برخی مسائل جدید در حوزه منطق دلالت و استنباط که بهاقتضای برخی پرسشهای نوظهور، رخ نموده و طرح آنها در علم اصول، بهعنوان منطق دلالت و استنباط، ضرورت داشت؛ نظیر: قواعد فهم متن و فرضیه تعدد قرائتها و جایگاه عقل در عرصه فهم و استنباط قضایای دینی و نقش و جایگاه عرف در فهم و استنباط احکام شرعی و قواعد و ضوابط تغییر و تحول در احکام فقهی و روش استنباط آنها و قواعد استنباط فقه نظام، یا فقه اجتماعی و دیگر قضایای جدید مربوط به حوزه منطق دلالت و استنباط که اصلیترین وظیفه علم اصول است؛ | ||
# ساماندهی منطقی قضایای علم اصول، بهگونهای که بتواند از یکسو، پیوند منطقی قضایای علم اصول را با یکدیگر تبیین کند و از سوی دیگر، انسجام کلی قواعد و قضایای این علم را در یک سامانه ساختاری واحد و با چیدمانی معقول که جایگاه منطقی هریک از مباحث علم اصول معلوم و مشخص گردد؛ | # ساماندهی منطقی قضایای علم اصول، بهگونهای که بتواند از یکسو، پیوند منطقی قضایای علم اصول را با یکدیگر تبیین کند و از سوی دیگر، انسجام کلی قواعد و قضایای این علم را در یک سامانه ساختاری واحد و با چیدمانی معقول که جایگاه منطقی هریک از مباحث علم اصول معلوم و مشخص گردد؛ | ||
# تبیین قاعدهمند قضایای علم اصول تا بدین وسیله، ضمن پرهیز از ابهام در نتایج نظری و عملی مباحث و تفکیک نتایج مباحث گوناگون از یکدیگر، جایگاه و زمینه بهکارگیری قواعد اصولی روشنتر شود و راه برای بهرهگیری از قواعد این فن خطیر در میدان استنباط و نظریهپردازی، هموارتر گردد<ref>ر.ک: همان، ص14-15</ref>. | # تبیین قاعدهمند قضایای علم اصول تا بدین وسیله، ضمن پرهیز از ابهام در نتایج نظری و عملی مباحث و تفکیک نتایج مباحث گوناگون از یکدیگر، جایگاه و زمینه بهکارگیری قواعد اصولی روشنتر شود و راه برای بهرهگیری از قواعد این فن خطیر در میدان استنباط و نظریهپردازی، هموارتر گردد<ref>ر.ک: همان، ص14-15</ref>. |
ویرایش