پرش به محتوا

حقائق التأويل في متشابه التنزيل: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مدرك' به 'مدرک '
جز (جایگزینی متن - 'مى فرمايد' به 'می‌فرمايد')
جز (جایگزینی متن - 'مدرك' به 'مدرک ')
خط ۲۲: خط ۲۲:
| تعداد جلد =5
| تعداد جلد =5
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخوان همراه نور =11160
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =


خط ۷۶: خط ۷۷:
از رويارويى اين دو مطلب، روشن مى‌شود كه نویسنده ابتدا در شروع و مقدمه كتابش، بحث‌هاى مربوط به مقدمات تفسيرى را به شكل گسترده و با توجه به عقايد و نظرات خودش پيرامون مباحث يادشده، به‌ويژه محكم و متشابه آورده است و اگر در اينجا گفته است كه در ابتداى كتاب از محكم و متشابه سخن به ميان آورده‌ايم، به دو دليل منظورش ابتداى جلد اول بوده است؛ زيرا در ابتداى اين جزء، تنها در حدّ دو يا سه سطر، پيرامون محكم و متشابه بحث كرده است، درصورتى‌كه تناسب، چنين اقتضا دارد كه در كتابى كه فقط به آيات متشابه توجه دارد و فقط به تفسير آن‌ها مى‌پردازد، بيش از اين‌ها به بحث محكم و متشابه بپردازد؛ حال آن‌كه در ابتداى اين جزء، بيش از چند سطر، مطلب ديگرى پيرامون محكم و متشابه و اقوال علما و به‌ويژه نظر خود مؤلف، به چشم نمى‌خورد. دليل ديگر، اينكه مؤلف در آخر كتاب، مى‌فرمايد: (تمّ الجزء الخامس) و معلوم مى‌شود اگر منظورش، ابتداى اين جزء بود، از كلمه (كتاب) استفاده نمى‌كرد.
از رويارويى اين دو مطلب، روشن مى‌شود كه نویسنده ابتدا در شروع و مقدمه كتابش، بحث‌هاى مربوط به مقدمات تفسيرى را به شكل گسترده و با توجه به عقايد و نظرات خودش پيرامون مباحث يادشده، به‌ويژه محكم و متشابه آورده است و اگر در اينجا گفته است كه در ابتداى كتاب از محكم و متشابه سخن به ميان آورده‌ايم، به دو دليل منظورش ابتداى جلد اول بوده است؛ زيرا در ابتداى اين جزء، تنها در حدّ دو يا سه سطر، پيرامون محكم و متشابه بحث كرده است، درصورتى‌كه تناسب، چنين اقتضا دارد كه در كتابى كه فقط به آيات متشابه توجه دارد و فقط به تفسير آن‌ها مى‌پردازد، بيش از اين‌ها به بحث محكم و متشابه بپردازد؛ حال آن‌كه در ابتداى اين جزء، بيش از چند سطر، مطلب ديگرى پيرامون محكم و متشابه و اقوال علما و به‌ويژه نظر خود مؤلف، به چشم نمى‌خورد. دليل ديگر، اينكه مؤلف در آخر كتاب، مى‌فرمايد: (تمّ الجزء الخامس) و معلوم مى‌شود اگر منظورش، ابتداى اين جزء بود، از كلمه (كتاب) استفاده نمى‌كرد.


نویسنده با عنايت به اهميت روش تفسير قرآن به قرآن و با توجه به اينكه در آن روزگار، قرآن محكم‌ترين و استوارترين سند براى اقناع مخالفان و از سوى ديگر پذيرفتنى‌ترين سند و مدرك براى همگان بود، درجاى‌جاى تفسير خويش، از آن استفاده كرده است و از آنجا كه تفسيرش، آيات متشابه را دربردارد، برابر اصل خويش، مبنى بر ارجاع آيات متشابه به آيات محكم، خود را ملزم دانسته كه در پاسخ و اقناع اشكالات مخالفان، از خود قرآن مدد جويد و با استدلال به آيات محكم، آيات متشابه را تفسير كند.
نویسنده با عنايت به اهميت روش تفسير قرآن به قرآن و با توجه به اينكه در آن روزگار، قرآن محكم‌ترين و استوارترين سند براى اقناع مخالفان و از سوى ديگر پذيرفتنى‌ترين سند و مدرک  براى همگان بود، درجاى‌جاى تفسير خويش، از آن استفاده كرده است و از آنجا كه تفسيرش، آيات متشابه را دربردارد، برابر اصل خويش، مبنى بر ارجاع آيات متشابه به آيات محكم، خود را ملزم دانسته كه در پاسخ و اقناع اشكالات مخالفان، از خود قرآن مدد جويد و با استدلال به آيات محكم، آيات متشابه را تفسير كند.


بنابراین مى‌توان دريافت كه جايگاه تفسير قرآن به قرآن، در روش تفسيرى [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] اهميت كليدى مى‌يابد.
بنابراین مى‌توان دريافت كه جايگاه تفسير قرآن به قرآن، در روش تفسيرى [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] اهميت كليدى مى‌يابد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش