موسوعة مصطلحات ابن رشد الفيلسوف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مدرك' به 'مدرک '
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ها' به 'ه‌ها')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'مدرك' به 'مدرک ')
خط ۲۴: خط ۲۴:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخوان همراه نور =10331
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۵۰: خط ۵۱:
#نویسنده به نقل از بعضى از آثار ابن رشد در مورد «صواعق» چنين نوشته است: رعد و برق و صاعقه هر سه جنسشان يكى است و اختلاف در فصل‌هايى است كه به آن ملحق مى‌شود..<ref>همان، ص594</ref>
#نویسنده به نقل از بعضى از آثار ابن رشد در مورد «صواعق» چنين نوشته است: رعد و برق و صاعقه هر سه جنسشان يكى است و اختلاف در فصل‌هايى است كه به آن ملحق مى‌شود..<ref>همان، ص594</ref>
#نویسنده به نقل از آثار ابن رشد، بحث‌هاى متعددى از او در مورد عقل و انواع آن نقل كرده<ref>همان، ص680-721</ref> و از جمله چنين آورده است كه: عقل جمهور و عموم مردم از تخيل جدا نمى‌شود و بلكه آنچه در آن تخيلات نباشد، در نزد آنان هيچ و پوچ است<ref>همان، ص690</ref>
#نویسنده به نقل از آثار ابن رشد، بحث‌هاى متعددى از او در مورد عقل و انواع آن نقل كرده<ref>همان، ص680-721</ref> و از جمله چنين آورده است كه: عقل جمهور و عموم مردم از تخيل جدا نمى‌شود و بلكه آنچه در آن تخيلات نباشد، در نزد آنان هيچ و پوچ است<ref>همان، ص690</ref>
#نویسنده به نقل از بعضى از آثار ابن رشد معناى «علم الوحي» را چنين نوشته است: علمى كه از جانب وحى دريافت شده فقط براى تمام كردن علوم عقل آمده. مقصود اين است كه در هر موردى كه عقل از آن عاجز شود، خداى تعالى انسان را از جانب وحى آگاه گرداند و ناتوانى از شناسايى مدركاتى كه علم به آن‌ها در زندگى انسان ضرورى است، چند گونه است: گاه عجز به‌گونه‌اى است كه عقل به‌هيچ‌وجه توانى ندارد و به‌طور مطلق عاجز است؛ يعنى در طبيعت عقل از آن نظر كه عقل است، نيست كه آن را دريابد و گاه به‌گونه‌اى است كه مربوط به صنفى از مردم است و... علم وحى رحمتى است كه شامل همه اين موارد مى‌شود<ref>ر.ک: همان، ص748</ref>
#نویسنده به نقل از بعضى از آثار ابن رشد معناى «علم الوحي» را چنين نوشته است: علمى كه از جانب وحى دريافت شده فقط براى تمام كردن علوم عقل آمده. مقصود اين است كه در هر موردى كه عقل از آن عاجز شود، خداى تعالى انسان را از جانب وحى آگاه گرداند و ناتوانى از شناسايى مدرک اتى كه علم به آن‌ها در زندگى انسان ضرورى است، چند گونه است: گاه عجز به‌گونه‌اى است كه عقل به‌هيچ‌وجه توانى ندارد و به‌طور مطلق عاجز است؛ يعنى در طبيعت عقل از آن نظر كه عقل است، نيست كه آن را دريابد و گاه به‌گونه‌اى است كه مربوط به صنفى از مردم است و... علم وحى رحمتى است كه شامل همه اين موارد مى‌شود<ref>ر.ک: همان، ص748</ref>
#نویسنده به نقل از ابن رشد، معناى «وضع الشرايع» را به اين صورت آورده است كه شناخت وضع شرايع حاصل نمى‌شود مگر بعد از معرفت خدا و سعادت و شقاوت انسانى و با شناسايى امور ارادى كه با آن مى‌توان به سعادت رسيد و آن امور عبارت است از خيرات و حسنات و اما امور مانع سعادت و باعث شقاوت اخروى عبارت است از شرور و سيئات<ref>همان، ص1247</ref>
#نویسنده به نقل از ابن رشد، معناى «وضع الشرايع» را به اين صورت آورده است كه شناخت وضع شرايع حاصل نمى‌شود مگر بعد از معرفت خدا و سعادت و شقاوت انسانى و با شناسايى امور ارادى كه با آن مى‌توان به سعادت رسيد و آن امور عبارت است از خيرات و حسنات و اما امور مانع سعادت و باعث شقاوت اخروى عبارت است از شرور و سيئات<ref>همان، ص1247</ref>
#عنوان «موسوعة مصطلحات ابن رشد الفيلسوف»، چنين القا مى‌كند كه در اين اثر فقط اصطلاحات نوشته شده و بلكه كتاب حاضر فرهنگ اصطلاحات خاص ابن رشد است؛ درحالى‌كه چنين نيست و همه واژه‌هاى بحث‌شده در اين اثر، به معنى دقيق كلمه اصطلاح نيستند، بلكه بسيارى از آنها، كلماتى عام هستند كه در نوشته‌هاى دانشمندان ديگر و همچنين در آثار ابن رشد هم مطرح شده‌اند و افزون بر آنكه بسيارى از اصطلاحات ذكرشده در اينجا، هيچ اختصاصى به ابن رشد ندارند و داراى بار معنايى خاصى در آثار ايشان نيست؛ به‌طور مثال، «ربا» كه در اين كتاب آمده<ref>همان، ص480</ref>، هرچند واقعاً اصطلاح است، ولى اصطلاح خاص ابن رشد نيست و هيچ ويژگى معنايى براى آن در مطالب ابن رشد نيست كه در آثار ديگران ذكر نشده باشد و از اين قبيل فراوان است و در بسيارى از موارد اساساً آنچه ذكر شده لغتى بيش نيست و هيچ معناى اصطلاحى ويژه‌اى در علوم اسلامى ندارد؛ به‌عنوان مثال، «عجز» فقط واژه‌اى است كه ابن رشد هم آن را به‌مناسبتى استفاده كرده است<ref>ر.ک: همان، ص657</ref>
#عنوان «موسوعة مصطلحات ابن رشد الفيلسوف»، چنين القا مى‌كند كه در اين اثر فقط اصطلاحات نوشته شده و بلكه كتاب حاضر فرهنگ اصطلاحات خاص ابن رشد است؛ درحالى‌كه چنين نيست و همه واژه‌هاى بحث‌شده در اين اثر، به معنى دقيق كلمه اصطلاح نيستند، بلكه بسيارى از آنها، كلماتى عام هستند كه در نوشته‌هاى دانشمندان ديگر و همچنين در آثار ابن رشد هم مطرح شده‌اند و افزون بر آنكه بسيارى از اصطلاحات ذكرشده در اينجا، هيچ اختصاصى به ابن رشد ندارند و داراى بار معنايى خاصى در آثار ايشان نيست؛ به‌طور مثال، «ربا» كه در اين كتاب آمده<ref>همان، ص480</ref>، هرچند واقعاً اصطلاح است، ولى اصطلاح خاص ابن رشد نيست و هيچ ويژگى معنايى براى آن در مطالب ابن رشد نيست كه در آثار ديگران ذكر نشده باشد و از اين قبيل فراوان است و در بسيارى از موارد اساساً آنچه ذكر شده لغتى بيش نيست و هيچ معناى اصطلاحى ويژه‌اى در علوم اسلامى ندارد؛ به‌عنوان مثال، «عجز» فقط واژه‌اى است كه ابن رشد هم آن را به‌مناسبتى استفاده كرده است<ref>ر.ک: همان، ص657</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش