۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
جز (جایگزینی متن - 'مدرك' به 'مدرک ') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''الكامل في الإستقصاء فيما بلغنا من كلام القدماء''' نوشتۀ [[تقیالدین نجرانی، مختار بن محمود|تقىالدين مختار بن محمود العجالى المعتزلى]]، معروف به [[تقیالدین نجرانی، مختار بن محمود|تقىالدين النجرانى]]، از دانشمندان معتزلى قرن هفتم هجرى قمرى | '''الكامل في الإستقصاء فيما بلغنا من كلام القدماء''' نوشتۀ [[تقیالدین نجرانی، مختار بن محمود|تقىالدين مختار بن محمود العجالى المعتزلى]]، معروف به [[تقیالدین نجرانی، مختار بن محمود|تقىالدين النجرانى]]، از دانشمندان معتزلى قرن هفتم هجرى قمرى | ||
دائرةالمعارفى كلامى است كه به بيان عقايد اعتزالى جديد مىپردازد و در شمار آثار كلامى بزرگى چون: «[[المغني في أبواب التوحيد و العدل|المغنى]]» قاضى عبدالجبار،«المسائل في الخلاف بين البصريين و البغداديين» ابورشيد سعيد نيشابورى و «المعتمد في اصولالدين» ركنالدين محمود بن عبداللّه خوارزمى، قرار دارد.چهبسا بتوان «الكامل» را آخرين حلقۀ زنجيرۀ رويكرداعتزالى معتدل كه از ابوالحسن بصرى (متوفاى 436 ق)آغاز گشته، دانست.مؤلف در اين اثر درصدد داورى ميان ديدگاههاى معتزله (بصرى و بغدادى) است و در ضمن توجهى ويژه به نقد ديدگاههاى ابوهاشم جبائى (از معتزليان بصره) دارد.نویسنده در اين كتاب به بيان ديدگاه خود در مقابل ديدگاه مخالفين دربارۀ شانزده مسأله عقيدتى ذيل، كه در برخى از آنها در حكم مسأله با آنها اختلاف نظر دارد و در برخى ديگر در روش اثبات حكم با آنان مخالف است، مىپردازد.اين شانزده مسأله كه در واقع شانزده باب كتاب حاضر را تشكيل مىدهند عبارتند از:باب في حدوث الاجسام، باب في اثبات الصانع، باب في أن المعدوم هل هو الذات؟، باب في انه تعالى موجود على طريقتهم، باب في اثبات صفة العالم، باب في اثبات صفة القادر، باب في اثبات صفةالحى، باب في اثبات صفة | دائرةالمعارفى كلامى است كه به بيان عقايد اعتزالى جديد مىپردازد و در شمار آثار كلامى بزرگى چون: «[[المغني في أبواب التوحيد و العدل|المغنى]]» قاضى عبدالجبار،«المسائل في الخلاف بين البصريين و البغداديين» ابورشيد سعيد نيشابورى و «المعتمد في اصولالدين» ركنالدين محمود بن عبداللّه خوارزمى، قرار دارد.چهبسا بتوان «الكامل» را آخرين حلقۀ زنجيرۀ رويكرداعتزالى معتدل كه از ابوالحسن بصرى (متوفاى 436 ق)آغاز گشته، دانست.مؤلف در اين اثر درصدد داورى ميان ديدگاههاى معتزله (بصرى و بغدادى) است و در ضمن توجهى ويژه به نقد ديدگاههاى ابوهاشم جبائى (از معتزليان بصره) دارد.نویسنده در اين كتاب به بيان ديدگاه خود در مقابل ديدگاه مخالفين دربارۀ شانزده مسأله عقيدتى ذيل، كه در برخى از آنها در حكم مسأله با آنها اختلاف نظر دارد و در برخى ديگر در روش اثبات حكم با آنان مخالف است، مىپردازد.اين شانزده مسأله كه در واقع شانزده باب كتاب حاضر را تشكيل مىدهند عبارتند از:باب في حدوث الاجسام، باب في اثبات الصانع، باب في أن المعدوم هل هو الذات؟، باب في انه تعالى موجود على طريقتهم، باب في اثبات صفة العالم، باب في اثبات صفة القادر، باب في اثبات صفةالحى، باب في اثبات صفة المدرک ، باب في اثبات صفة المريد، باب في انه موصوف بصفة زائدةعلى الاجمال، باب في تحدد كونه عالما، باب في أن ما لا دليل عليه يجب نفيه، باب في الكرامات، باب في الفناء، باب في الاعادة. | ||
ابواب مذكور جملگى از ابواب علم كلاماند كه در آنها فيما بين معتزله و اشاعره اختلاف ديدگاه فراوانى وجود دارد بهويژه در باب موضوع صفات حق تعالى. به اعتقاد محقق،«الكامل في الاستقصاء» رويكرد جديدى را در اعتزال ارائه مىكند كه از ويژگىهاى آن اعتراف صريح به ناتوانى عقل بشر از دستيابى به راه حل نهایى بسيارى از مسائل و مشكلات كلامى و لزوم توقف از داورى دربارۀ آنها و نيز رجوع به نصوص شرعى در مسائلى كه از دسترس عقل انسانى خارج است، مىباشد.با توجه به اين رويكرد مىتوان «الكامل في الاستقصاء» را اثرى دانست كه مؤلف آن درصدد تقريب بين ديدگاه معتزله و ديدگاه اهل سنت يا مذهب سلف مىباشد.اين مدعا با توجه به كاربست عباراتى نظير: «السلف الصالح» یا «رضىاللّهعنهم» از جانب مؤلف در تكريم اهل سنّت به خوبى آشكار مىگردد. | ابواب مذكور جملگى از ابواب علم كلاماند كه در آنها فيما بين معتزله و اشاعره اختلاف ديدگاه فراوانى وجود دارد بهويژه در باب موضوع صفات حق تعالى. به اعتقاد محقق،«الكامل في الاستقصاء» رويكرد جديدى را در اعتزال ارائه مىكند كه از ويژگىهاى آن اعتراف صريح به ناتوانى عقل بشر از دستيابى به راه حل نهایى بسيارى از مسائل و مشكلات كلامى و لزوم توقف از داورى دربارۀ آنها و نيز رجوع به نصوص شرعى در مسائلى كه از دسترس عقل انسانى خارج است، مىباشد.با توجه به اين رويكرد مىتوان «الكامل في الاستقصاء» را اثرى دانست كه مؤلف آن درصدد تقريب بين ديدگاه معتزله و ديدگاه اهل سنت يا مذهب سلف مىباشد.اين مدعا با توجه به كاربست عباراتى نظير: «السلف الصالح» یا «رضىاللّهعنهم» از جانب مؤلف در تكريم اهل سنّت به خوبى آشكار مىگردد. |
ویرایش