۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'لن' به 'لن') |
جز (جایگزینی متن - 'ىک' به 'ىک') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
بدینگونه نىنامه، علاوه بر آنکه از قدیمترین شرحهایی است که بر اجزاء مثنوى نوشته شده، از نخستین آثار در تلفیق بین عرفان مولوى و ابن عربى است. در آن زمان چنانکه از نفحات الأنس خود جامى و رشحات عین الحیاة فخرالدین على صفى همچنین کتاب مقامات جامى نوشته عبدالواسع نظامى باخرزى و برخى دیگر از متون تعلیمى و نظرى نقشبندیه برمیآید مشایخ و خواجگان نقشبند در مولوى و ابن عربى هر دو به دیده احترام و بزرگداشت مىنگریستهاند و همچنان که فتوحات و فصوص را جان و دل مىدانستهاند، به خواندن مثنوى معنوى و دیوان کبیر هم شوق و رغبت بسیار داشتهاند. | بدینگونه نىنامه، علاوه بر آنکه از قدیمترین شرحهایی است که بر اجزاء مثنوى نوشته شده، از نخستین آثار در تلفیق بین عرفان مولوى و ابن عربى است. در آن زمان چنانکه از نفحات الأنس خود جامى و رشحات عین الحیاة فخرالدین على صفى همچنین کتاب مقامات جامى نوشته عبدالواسع نظامى باخرزى و برخى دیگر از متون تعلیمى و نظرى نقشبندیه برمیآید مشایخ و خواجگان نقشبند در مولوى و ابن عربى هر دو به دیده احترام و بزرگداشت مىنگریستهاند و همچنان که فتوحات و فصوص را جان و دل مىدانستهاند، به خواندن مثنوى معنوى و دیوان کبیر هم شوق و رغبت بسیار داشتهاند. | ||
در نىنامه جامى هم مانند نائیه مولانا یعقوب چرخى (متوفی 851ق)، شیخ و مرشد جامى، مبناى تفسیر بر تلقى «نى» بهعنوان نماد و نمون روح عارف است. این برداشت ناشى از مشرب متشرع خواجگان نقشبند است که به سماع و ساز و نواز به نظر قبول نمىنگریسته و به قول مشایخ سلسله «این کار» | در نىنامه جامى هم مانند نائیه مولانا یعقوب چرخى (متوفی 851ق)، شیخ و مرشد جامى، مبناى تفسیر بر تلقى «نى» بهعنوان نماد و نمون روح عارف است. این برداشت ناشى از مشرب متشرع خواجگان نقشبند است که به سماع و ساز و نواز به نظر قبول نمىنگریسته و به قول مشایخ سلسله «این کار» نمىکرده و «انکار» هم نمىکردهاند. بااینحال، عبدالغفور لارى (متوفی 912ق) مرید و شاگرد خاص جامى ضمن بیان تردید جامى در جواز سماع روایتى شاذ در تکمله نفحات الأنس از چند نوبت شرکت جامى در «سماع دورى» دارد. | ||
تفسیرى دیگر که جامى در این منظومه از نى نموده بر مبناى نى بهعنوان تمثیل قلم است. البته این تأویل که خود جامى هم آن را با شایدگویى و لحنى تردیدآمیز بیان داشته با اندیشه و نگرش مولوى سازگار نیست و قرائن صارفهاى که در خود مثنوى و دیگر آثار مولانا هست، همچنین اشارات ربابنامه سلطان ولد فرزند مولوى که مبتنى بر یادداشتهها و شنودههاى مستقیم پسر از پدر است و روایات مناقب العارفين شمسالدین احمد افلاکى (متوفی 761ق) برخلاف آمد آن صراحت دارد. بههرحال اینگونه تلقى از نى بهعنوان تمثیل قلم ناشى از حرمت و قداستى است که خط و قلم بهعنوان «پرتو آسمانى سیر علمزار ایزدى بر نزهتآباد شهرستان وجود» در قرآن مجید دارد و هم از عهد باستان در اندیشه و فرهنگ ایران رسوخ داشته است. | تفسیرى دیگر که جامى در این منظومه از نى نموده بر مبناى نى بهعنوان تمثیل قلم است. البته این تأویل که خود جامى هم آن را با شایدگویى و لحنى تردیدآمیز بیان داشته با اندیشه و نگرش مولوى سازگار نیست و قرائن صارفهاى که در خود مثنوى و دیگر آثار مولانا هست، همچنین اشارات ربابنامه سلطان ولد فرزند مولوى که مبتنى بر یادداشتهها و شنودههاى مستقیم پسر از پدر است و روایات مناقب العارفين شمسالدین احمد افلاکى (متوفی 761ق) برخلاف آمد آن صراحت دارد. بههرحال اینگونه تلقى از نى بهعنوان تمثیل قلم ناشى از حرمت و قداستى است که خط و قلم بهعنوان «پرتو آسمانى سیر علمزار ایزدى بر نزهتآباد شهرستان وجود» در قرآن مجید دارد و هم از عهد باستان در اندیشه و فرهنگ ایران رسوخ داشته است. |
ویرایش